گنجور

شمارهٔ ۳۲۷

آمد ز خانه بیرون در بر قبای زرکش
بر زر کشیده خفتان شاهانه بسته ترکش
سرو از قبا گران بار گل از هوا عرق ریز
رنگ از حیا دگرگون زلف از صبا مشوش
در سر هوای جولان بر لب نشان باده
غالب نشاط خندان شیرین مذاق سرخوش
هنگام ترکتازش طاقست در نظرها
آن چین زدن بر ابرو وان هی زدن بر ابرش
آن کز نهیبش آتش شد بر خلیل گلزار
در باغ روی او داد گل را مزاج آتش
دل وحشی است بندی من از علاقهٔ او
با شیر در سلاسل با مرگ در کشاکش
از صیقل محبت کانهم ز پرتو اوست
طبعی است محتشم را کائینه ایست بی‌غش

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمد ز خانه بیرون در بر قبای زرکش
بر زر کشیده خفتان شاهانه بسته ترکش
هوش مصنوعی: از خانه بیرون آمد و در دامن خود قبای زری را به دوش انداخت و خفتان سلطنتی بر تن کرده و ترکش خود را بست.
سرو از قبا گران بار گل از هوا عرق ریز
رنگ از حیا دگرگون زلف از صبا مشوش
هوش مصنوعی: سرو به خاطر سنگینی شکوفه‌ها خم شده و گل‌ها از رطوبت هوا در حال چکیدن عرق هستند. رنگ‌ها به خاطر حیا دچار تغییر شده و زلف‌ها از نسیم دچار بی‌نظمی و درهم‌ریختگی شده‌اند.
در سر هوای جولان بر لب نشان باده
غالب نشاط خندان شیرین مذاق سرخوش
هوش مصنوعی: در دل به دنبال آزادی و شادی هستم، و این خوشی در لبخند و طعم خوشایند شراب نمایان است.
هنگام ترکتازش طاقست در نظرها
آن چین زدن بر ابرو وان هی زدن بر ابرش
هوش مصنوعی: در زمان شتاب و قدرت او، چشمان مردم به زیبایی و جذابیتش معطوف می‌شود. آن حالت خاص ابروهایش و حرکتش مانند باران بر ابرها جلوه‌ای خاص دارد.
آن کز نهیبش آتش شد بر خلیل گلزار
در باغ روی او داد گل را مزاج آتش
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف افرادی اشاره دارد که با وجود زیبایی و شگفتی، تأثیر عمیق و گاهی خطرناکی بر دیگران دارند. در اینجا، اشاره به شخصیتی است که با قدرت و جذبه‌اش، مانند آتش بر دل دیگران تأثیر می‌گذارد و رنگ و بوی خاصی به زندگی آنان می‌بخشد. مانند گلی که در باغی به زیبایی می‌درخشد و در عین حال، ویژگی‌های آتش را در خود دارد که می‌تواند خطرناک باشد.
دل وحشی است بندی من از علاقهٔ او
با شیر در سلاسل با مرگ در کشاکش
هوش مصنوعی: دل من همچون حیوانی سرکش است که به خاطر علاقه‌ام به او در قید و بند است، مانند شیری که در زنجیر در حال نبرد با مرگ باشد.
از صیقل محبت کانهم ز پرتو اوست
طبعی است محتشم را کائینه ایست بی‌غش
هوش مصنوعی: محبت مانند یک صیقل‌دهنده است که طبع و طبیعت فرد را زیبا و باوقار می‌کند؛ این زیبایی و وقار از نور و روشنایی محبت ناشی می‌شود و هیچ گونه خدشه و ناپاکی در آن وجود ندارد.