گنجور

شمارهٔ ۳۱۱

حسن را تکیه‌گه آن طرف کلاهست امروز
ناز را خواب گه سیاهست امروز
تا ز بالا و قدش درزند آتش به جهان
فتنه در رهگذرش چشم براهست امروز
بود بی‌زلفت اگر یوسف حسنی در چاه
به مدد کاری او بر لب چاهست امروز
کو دل و تاب کزان زلف و خط و خال سیاه
حسن را دغدغهٔ عرض سپاهست امروز
دوش عشق من ازو بود نهان وای به من
که بر آگاهیش آن چهره گواهست امروز
مهربان چرب زبان گرم نگه بود امشب
تندخو تلخ سخن تیز نگاهست امروز
محتشم پیک نظر دوش دوانید مرا
روز امید مرا شعلهٔ آهست امروز

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حسن را تکیه‌گه آن طرف کلاهست امروز
ناز را خواب گه سیاهست امروز
هوش مصنوعی: امروز حسن به زیبایی و جذابیت خود تکیه کرده است و ناز و کرشمه‌اش در خواب و آرامش گویی در حال استراحت است.
تا ز بالا و قدش درزند آتش به جهان
فتنه در رهگذرش چشم براهست امروز
هوش مصنوعی: دیدن قد و جمال او چنان شوری در جهان ایجاد می‌کند که همه به انتظار او نشسته‌اند و فضای اطرافش مملو از هیجان و اشتیاق است.
بود بی‌زلفت اگر یوسف حسنی در چاه
به مدد کاری او بر لب چاهست امروز
هوش مصنوعی: اگر زیبایی یوسف بدون موهای تو باشد، او هم اکنون در چاه به کمک تو آمده است.
کو دل و تاب کزان زلف و خط و خال سیاه
حسن را دغدغهٔ عرض سپاهست امروز
هوش مصنوعی: دل و شکیبایی کجا است که زیبایی‌های سیاه زلف و خط و خال معشوق امروز دل هر انسانی را به تپش و شادی می‌آورد؟
دوش عشق من ازو بود نهان وای به من
که بر آگاهیش آن چهره گواهست امروز
هوش مصنوعی: دیشب عشق من از او پنهان بود و حالا وای به حال من که امروز آن چهره گواهی بر این راز دارد.
مهربان چرب زبان گرم نگه بود امشب
تندخو تلخ سخن تیز نگاهست امروز
هوش مصنوعی: امشب انسان مهربان و خوش‌زبان به خوبی حال دیگران را گرم نگه می‌دارد، اما شخصی تندخو و بدخلق با سخنان تلخ و نگاهی تیز و خشمگین در حال حاضر وجود دارد.
محتشم پیک نظر دوش دوانید مرا
روز امید مرا شعلهٔ آهست امروز
هوش مصنوعی: محتشم پیام‌آور را بر دوش، به سرعت نزد من فرستاد و امیدم را در روزی که امروز گذشت، به آرامی در آتش شعله‌ور کرد.