گنجور

شمارهٔ ۳۰

درهمی گرم غضب کرده نگاه که تو را
شعله‌ای آتشی افروخته آه که تو را
در پیت رخش که گرمست که غرق عرقی
عصمت افکنده در آتش به گناه که تو را
می‌رسی مظطرب از گر دره‌ای یوسف حسن
دهشت آورده دوان از لب چاه که تو را
می‌نماید که به قلبی زده‌ای یک تنه وای
در میان داشته آشوب سپاه که تو را
تیره رنگست رخت یارب از الایش طبع
کرده آئینهٔ خود رنگ سیاه که تو را
کز پناهت نشدی پاس خدا ای غافل
کوشش هرزه کشیدی به پناه که تو را
گر نه در محتشم آتش زده بی‌راهی تو
شده آه که بلند و زده راه که تو را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درهمی گرم غضب کرده نگاه که تو را
شعله‌ای آتشی افروخته آه که تو را
هوش مصنوعی: در چشمانم خشم و غضب وجود دارد و نگاه کردنم به تو مانند آتش شعله‌ور می‌شود، آه که تو را به چنین حالتی دچار کرده‌ام.
در پیت رخش که گرمست که غرق عرقی
عصمت افکنده در آتش به گناه که تو را
هوش مصنوعی: در چهره‌ی اسب قهرمان که در حال دویدن است، عرق بر بدنش نشسته و این نشان‌دهنده‌ی شدت تلاش و کوشش اوست. در این حال، گناهان در آتش قرار دارند و او در تلاش است تا از آنها دوری کند.
می‌رسی مظطرب از گر دره‌ای یوسف حسن
دهشت آورده دوان از لب چاه که تو را
هوش مصنوعی: تو از دره‌ای با حالتی نگران و آشفته به سمت من می‌آیی، همان‌طور که یوسف از لب چاه فرار کرد. تو نیز به من می‌رسی.
می‌نماید که به قلبی زده‌ای یک تنه وای
در میان داشته آشوب سپاه که تو را
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که تو با یک دل قوی و مستقل وارد میدان شده‌ای و در میان این جنگ و آشوب، سر و صدای زیادی به پا کرده‌ای.
تیره رنگست رخت یارب از الایش طبع
کرده آئینهٔ خود رنگ سیاه که تو را
هوش مصنوعی: لباس تو، ای خدایت، به خاطر آلودگی‌های طبیعت، تیره و کدر شده است. به گونه‌ای که شبیه آینه‌ای شده که خود را به رنگ سیاه درآورده است.
کز پناهت نشدی پاس خدا ای غافل
کوشش هرزه کشیدی به پناه که تو را
هوش مصنوعی: ای غافل، تو که به پناه خدا پناه نبردی، تلاش بیهوده‌ای به کار بردی.
گر نه در محتشم آتش زده بی‌راهی تو
شده آه که بلند و زده راه که تو را
هوش مصنوعی: اگر بی‌راهی تو نبود، آتش بر دلم نمی‌زد و آهی بلند نمی‌کشیدم. تو باعث شده‌ای که در مسیر خود گم شوم.