شمارهٔ ۲۹
گر به تکلیف لب جام به لب سوده تو را
که به آن شربت آلوده لب آلوده تو را
که به آن مایهٔ جهل این قدرت کرده دلیر
که ز اندیشهٔ دل بر حذر آسوده تو را
که دران نشئه تو را دست هوس سوده به گل
که به رخ برقع شرم این همه بگشوده تو را
زده آن آب که بر خاک وجودت ای گل
که در خانهٔ عصمت به گل اندوده تو را
که به فرمودن آن فعل تواضع فرمای
سجده در بزم گدایان تو فرموده تو را
حزم کزدم ز پذیرفتن تکلیف نخست
که ازین بزم نشینی چه غرض بوده تو را
محتشم خوی تو میداند و از پند عبث
میدهد این همه در سر بیهوده تو را
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر به تکلیف لب جام به لب سوده تو را
که به آن شربت آلوده لب آلوده تو را
هوش مصنوعی: اگر به ضرورت و نیاز لب به جام بزنم، تو که به آن شربت آلودهای، پس از آن لب من هم آلوده میشود.
که به آن مایهٔ جهل این قدرت کرده دلیر
که ز اندیشهٔ دل بر حذر آسوده تو را
هوش مصنوعی: قلب تو به علت نادانی و بیخبری، قدرتی پیدا کرده و دلیر شده است؛ اما باید از اندیشه و فکر خود محافظت کنی تا از آرامش و آسودگی بیرون نیایی.
که دران نشئه تو را دست هوس سوده به گل
که به رخ برقع شرم این همه بگشوده تو را
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به حالتی اشاره دارد که شخصی در یک وضعیت عاشقانه و سرمستی قرار دارد. او میگوید که در این حال، دست تمنا و آرزو او را به سمت گلها میکشاند، چرا که زیبایی و شکوه معشوق آنقدر زیاد است که حتی حجاب و شرمش هم نمیتواند مانع از بروز جذابیت و زیباییاش شود. به نوعی، این احساسات و عشق او را به طرف زیباییها و حیات طبیعی جذب میکند.
زده آن آب که بر خاک وجودت ای گل
که در خانهٔ عصمت به گل اندوده تو را
هوش مصنوعی: تو ای گل زیبا که در خانهٔ معصومیتت پرورش یافتهای، به خاطر ریزش آبی که به خاک وجودت برخورد کرده، آسیب دیدهای.
که به فرمودن آن فعل تواضع فرمای
سجده در بزم گدایان تو فرموده تو را
هوش مصنوعی: به دستورات تو، باید به نشانهء تواضع در جمع گدایان تو سر به زمین بگذارم.
حزم کزدم ز پذیرفتن تکلیف نخست
که ازین بزم نشینی چه غرض بوده تو را
هوش مصنوعی: من از پذیرش مسئولیت اولیه خودداری کردم، زیرا نمیدانم هدف تو از حضور در این مهمانی چه بوده است.
محتشم خوی تو میداند و از پند عبث
میدهد این همه در سر بیهوده تو را
هوش مصنوعی: دوست خوب تو به خوبی میداند که چه خصوصیات و ویژگیهایی داری و به همین خاطر، این همه نصیحت بیهوده به تو نمیدهد.