گنجور

شمارهٔ ۲۸

با چنین جرمی نراندم از دل ویران تو را
این قدرها جای در دل بوده است ای جان تو را
ساحری گویا که با چندین خطا چون دیگران
راندن از چشم و برون کردن ز دل نتوان تو را
از خدا بهر تو خواهم صد بلا اما اگر
در بلائی بینمت گردم بلاگردان تو را
نیستم راضی به مرگت لیک می‌خواهم چو خود
از غم ناکس پرستی در تب هجران تو را
آن چنان شوخی که خواهی داشت مردم را به تنگ
گر کنم در پرده‌های چشم خود پنهان تو را
از لباس غیرتم عریان نمی‌دیدی اگر
می‌توانستم که دارم دست از دامان تو را
محتشم در غیرت این سستی که من دیدم ز تو
بی‌تکلف می‌توان کشتن به جرم آن تو را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با چنین جرمی نراندم از دل ویران تو را
این قدرها جای در دل بوده است ای جان تو را
هوش مصنوعی: با این همه گناه و خطا نتوانستم تو را از دل ویران خود بیرون کنم، تو آنقدر در دل من جا داری که نمی‌توانم فراموشت کنم، ای جانم.
ساحری گویا که با چندین خطا چون دیگران
راندن از چشم و برون کردن ز دل نتوان تو را
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی که به نوعی جادوگر یا ساحر است، به رغم اینکه اشتباهاتی انجام می‌دهد، نمی‌تواند دیگران را از دل خود بیرون کند و همچنین نمی‌تواند خود را از نظر روحی از چشم دیگران دور کند. در واقع، این بیانگر این است که برخی احساسات و ارتباطات عمیق نمی‌توانند به سادگی فراموش شوند.
از خدا بهر تو خواهم صد بلا اما اگر
در بلائی بینمت گردم بلاگردان تو را
هوش مصنوعی: به خاطر تو از خدا می‌خواهم که صد مصیبت برایم بفرستد، اما اگر تو در سختی و مشکلی قرار بگیری، من می‌خواهم از تو حمایت کنم و مشکلاتت را برداشت کنم.
نیستم راضی به مرگت لیک می‌خواهم چو خود
از غم ناکس پرستی در تب هجران تو را
هوش مصنوعی: من به مرگ تو راضی نیستم، اما از عمق غم و تنهایی خودم، می‌خواهم که مثل خودم در آتش دوری تو بسوزم.
آن چنان شوخی که خواهی داشت مردم را به تنگ
گر کنم در پرده‌های چشم خود پنهان تو را
هوش مصنوعی: هر طور که می‌خواهی با مردم بازی کن، اما من در نگاه‌های خود تو را پنهان می‌کنم و این باعث می‌شود که آن‌ها به زحمت بیفتند.
از لباس غیرتم عریان نمی‌دیدی اگر
می‌توانستم که دارم دست از دامان تو را
هوش مصنوعی: اگر می‌توانستم، تو را رها نمی‌کردم و به خاطر غیرتم، هرگز از تو دور نمی‌شدم.
محتشم در غیرت این سستی که من دیدم ز تو
بی‌تکلف می‌توان کشتن به جرم آن تو را
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که این سستی در غیرت تو، به راحتی می‌تواند بهانه‌ای برای کشتن تو باشد، بدون اینکه نیازی به بهانه‌جویی باشد.