شمارهٔ ۲۹۶
زین بیشتر رکاب ستم سر گران مدار
در راه وصل این همه کوته عنان مدار
با درد و غم زیادم ازین هم عنان مکن
با آه و ناله بیشم ازین هم زبان مدار
یا پر به میل تیر نگه در کمان منه
یا تیر پر کش این قدر اندر کمان مدار
داری گمان که میشکنم عهد چون توئی
ای بدگمان به همچو منی این گمان مدار
خواهی اگر به بزم رهم داد بیش ازین
بر آستانم از قرق پاسبان مدار
یک لحظه آرمیده جهان از فغان من
حالم مپرس باز مرا بر فغان مدار
حرف کسی که کرده نهان حد حرمتت
باری ز من که پاس تو دارم نهان مدار
با یک جهان کرشمه جنبان صف مژه
برهم خورد اگر دو جهان باک از آن مدار
ای باغبان چو باغ ز مرغان تهی کنی
کاری به بلبلان کهن آشیان مدار
قدر ملک چو کم شوداز خواری سگان
گو غیر حرمت سگ این آستان مدار
گر مایلی به جور بکن هرچه میتوان
باک از هلاک محتشم ناتوان مدار
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زین بیشتر رکاب ستم سر گران مدار
در راه وصل این همه کوته عنان مدار
هوش مصنوعی: در این جا شاعر از انسان میخواهد که در مواجهه با ستم و فشارها، اجازه ندهد که بار سنگینی بر دوش او بیفتد. او تأکید میکند که در مسیر دستیابی به عشق و وصال، نباید همه چیز را به سرعت و سطحی بگذارد و باید با احتیاط و دقت حرکت کند. این نکته به معنای آن است که ارزشهای عمیق و اصولی را در این مسیر فراموش نکند و به راحتی تسلیم چالشها نشود.
با درد و غم زیادم ازین هم عنان مکن
با آه و ناله بیشم ازین هم زبان مدار
هوش مصنوعی: من به شدت از درد و رنج رنج میبرم؛ بنابراین، این شرایط را بیشتر از این با من تقسیم نکن و زخمهای درونم را با توصیف درد و ناله بیشتر باز نکن.
یا پر به میل تیر نگه در کمان منه
یا تیر پر کش این قدر اندر کمان مدار
هوش مصنوعی: یا پر را به تیرکمان نزن، یا تیر را از کمان بکشید و بیش از این در کمان نگهمدار.
داری گمان که میشکنم عهد چون توئی
ای بدگمان به همچو منی این گمان مدار
هوش مصنوعی: تو فکر میکنی که من به عهدی که بستهام خیانت میکنم، اما ای بدگمان، نه، این خیال را نداشته باش!
خواهی اگر به بزم رهم داد بیش ازین
بر آستانم از قرق پاسبان مدار
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مرا به محفل خود راه دهی، دیگر از نگهبانان دور نمان و بر درگاه من بیتوجه نگذار.
یک لحظه آرمیده جهان از فغان من
حالم مپرس باز مرا بر فغان مدار
هوش مصنوعی: به مدت کوتاهی جهان از نالهها و فریادهای من آرام گرفته است. حال مرا نپرس و دوباره مرا به فریاد در نیاور.
حرف کسی که کرده نهان حد حرمتت
باری ز من که پاس تو دارم نهان مدار
هوش مصنوعی: اگر کسی به طور پنهانی حرفی زده باشد، حرمت تو را زیر سؤال برده است. اما من که حرمت تو را حفظ میکنم، آن را در دل نگه میدارم و قربانی نمیکنم.
با یک جهان کرشمه جنبان صف مژه
برهم خورد اگر دو جهان باک از آن مدار
هوش مصنوعی: با تمام زیباییها و جذابیتهای دنیا، اگر یک چشمک در این میان بیفتد، چه اهمیتی دارد اگر دو جهان هم در خطر باشند؟
ای باغبان چو باغ ز مرغان تهی کنی
کاری به بلبلان کهن آشیان مدار
هوش مصنوعی: ای باغبان، زمانی که باغ را از پرندگان خالی کردی، دیگر با بلبلان قدیمی که در آنجا سکونت داشتند، کاری نداشته باش.
قدر ملک چو کم شوداز خواری سگان
گو غیر حرمت سگ این آستان مدار
هوش مصنوعی: وقتی ارزش یک ملک کم میشود، نباید از حرمت و احترام به سگهای آنجا غافل شد.
گر مایلی به جور بکن هرچه میتوان
باک از هلاک محتشم ناتوان مدار
هوش مصنوعی: اگر خواسته باشی میتوانی هر کاری که میخواهی انجام دهی، اما نگران عواقب بد آن نباش، چرا که انسان محترم و ناتوانی نمیتواند تحمل این کارها را داشته باشد.

محتشم کاشانی