گنجور

شمارهٔ ۲۲۲

آه از آن لحظه که مجلس به غضب در شکند
دامن افشاند و می ریزد و ساغر شکند
می‌رود سرخوش و من بر سر آتش که چه وقت
مست باز آید و غوغا کند و درشکند
دست ز احباب ندارد چو کشد خنجز ناز
مگرش دست شود رنجه و خنجر شکند
سگ آن مست غرورم که نگه داند راه
شحنه را بر سر بازار اگر سر شکند
زده‌ام دوش به جرات در قصری کانجا
حاجب از جرم سجودی سر قیصر شکند
مو بر اندام شود راست مه یک شبه را
افتاب من اگر طرف کله برشکند
محتشم باده ده از خون منش کان خونخوار
نیست مستی که خمار از می دیگر شکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آه از آن لحظه که مجلس به غضب در شکند
دامن افشاند و می ریزد و ساغر شکند
هوش مصنوعی: ناله از آن زمانی که مجلس با خشم به هم می‌ریزد، لباسش را می‌افشاند و شراب را به زمین می‌ریزد و جام را می‌شکند.
می‌رود سرخوش و من بر سر آتش که چه وقت
مست باز آید و غوغا کند و درشکند
هوش مصنوعی: او خوشحال از اینجا می‌رود و من در حالی که در آتش احساسات خود می‌سوزم، منتظرم که چه زمانی او به حالت مستی برگردد و دوباره سر و صدا کند و همه چیز را به هم بزند.
دست ز احباب ندارد چو کشد خنجز ناز
مگرش دست شود رنجه و خنجر شکند
هوش مصنوعی: وقتی که کسی خنجر نازک خود را می‌کشد، دیگر هیچ امیدی به دوستی و همراهی از او نیست، مگر اینکه دستش در کارها به زحمت بیفتد و خنجرش بشکند.
سگ آن مست غرورم که نگه داند راه
شحنه را بر سر بازار اگر سر شکند
هوش مصنوعی: سگ مست و مغروری هستم که در بازار اگر کسی بخواهد بر من آسیب بزند، می‌توانم او را شگفت‌زده کرده و راهی را که باید بروم نشان دهم.
زده‌ام دوش به جرات در قصری کانجا
حاجب از جرم سجودی سر قیصر شکند
هوش مصنوعی: دیشب در قصر شکوهمند، با شجاعت بر در زدم، جایی که نگهبانان به خاطر خطایی از من، سر قیصر را به خاک می‌افکندند.
مو بر اندام شود راست مه یک شبه را
افتاب من اگر طرف کله برشکند
هوش مصنوعی: اگر ماه شب را ببیند، موهایم راست می‌شود و آفتاب من اگر خبیثی را براندازد.
محتشم باده ده از خون منش کان خونخوار
نیست مستی که خمار از می دیگر شکند
هوش مصنوعی: محتشم، از خون من باده‌ای به من بده، زیرا کسی که خونخوار است، آنچنان مست نیست که بخواهد خمار را با شرابی دیگر درمان کند.