شمارهٔ ۲۱۸
حسن روزافزون او ترسم جهان برهم زند
فتنهای گردد زمین و آسمان برهم زند
هرچه دوران در هم آرد از پی آزار خلق
در زمان آن فتنه آخر زمان برهم زند
فرد چون پیدا شود غارتگر عشقش ز دور
گرد او جمعیت صد کاروان برهم زند
اینک میرسد شورافکنی کز گرد راه
قلب دلها بر درد صفهای جان برهم زند
لعبتان صد جا کنند از حسن صد هنگامه گرم
چون رسد آن بت به یک لعبت جهان برهم زند
چون کند نازش کمان دلبری را چاشنی
قلب صد خیل از صدای آن کمان برهم زند
از دو لب خوش آن که من جویم به ایما بوسهای
در قبول آهسته چشم آن دلستان برهم زند
کس چه میدانست کز طفلان اندک دان یکی
کشور دانائی صد نکته دان برهم زند
عقل کی میگفت کاید مهر پرور کودکی
چون برون از خانه چندین خانمان برهم زند
کی گمان میبردمی کان شمع فانوس حجاب
چون ز عرفان دم زند صد دودمان برهم زند
صد ره اسباب ملاقات سگش از خون دل
محتشم گر در هم آرد پاسبان برهم زند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حسن روزافزون او ترسم جهان برهم زند
فتنهای گردد زمین و آسمان برهم زند
هوش مصنوعی: زیبایی روزافزون او را میبینم و از این میترسم که این زیبایی باعث آشفتگی در جهان شود و زمین و آسمان را به هم بریزد.
هرچه دوران در هم آرد از پی آزار خلق
در زمان آن فتنه آخر زمان برهم زند
هوش مصنوعی: هر چه حوادث و مشکلات در طول زمان برای آزار مردم ایجاد شود، در زمان آخر الزمان همه این فتنهها بر هم میخورد.
فرد چون پیدا شود غارتگر عشقش ز دور
گرد او جمعیت صد کاروان برهم زند
هوش مصنوعی: زمانی که یک فرد عاشق و واقعی در جمعی حضور پیدا کند، دیگران به دور او جمع میشوند و فعالیتها و کارهای خود را کنار میگذارند.
اینک میرسد شورافکنی کز گرد راه
قلب دلها بر درد صفهای جان برهم زند
هوش مصنوعی: اکنون زمانی فرارسیده که هیجان و شوری به اوج خود میرسد و این شور از دل و قلبها برمیخیزد و میتواند درد و رنج جانها را تحت تأثیر قرار دهد و تغییر دهد.
لعبتان صد جا کنند از حسن صد هنگامه گرم
چون رسد آن بت به یک لعبت جهان برهم زند
هوش مصنوعی: دو بازیگر زیبایی در هر نقطهای، سر و صدای زیادی به پا میکنند. اما زمانی که آن معشوق به یک بازی وارد میشود، تمام دنیا را به هم میزند.
چون کند نازش کمان دلبری را چاشنی
قلب صد خیل از صدای آن کمان برهم زند
هوش مصنوعی: وقتی محبوب با ناز و ادا خود دل میبرد، صدای کمانش باعث میشود دلها به طرز شگفتانگیزی به هم بریزند و تحت تأثیر آن قرار بگیرند.
از دو لب خوش آن که من جویم به ایما بوسهای
در قبول آهسته چشم آن دلستان برهم زند
هوش مصنوعی: از دو لب شیرین بهتر است که به جای کلام، با یک اشاره بوسهای داشته باشم، چرا که نگاه آرام آن معشوق میتواند دل را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
کس چه میدانست کز طفلان اندک دان یکی
کشور دانائی صد نکته دان برهم زند
هوش مصنوعی: هیچکس نمیدانست که از میان آن کودکان کمدانش، یکی میتواند به عنوان فردی دانا، کشوری از دانش و آگاهی را ایجاد کند و تمام نکتههای ظریف و حساس را درهم بریزد.
عقل کی میگفت کاید مهر پرور کودکی
چون برون از خانه چندین خانمان برهم زند
هوش مصنوعی: عقل هرگز نمیگفت که عشق و محبت میتواند کودکی را به وجود آورد که بیرون از خانه، اینقدر قدرت داشته باشد و خانهها را زیر و رو کند.
کی گمان میبردمی کان شمع فانوس حجاب
چون ز عرفان دم زند صد دودمان برهم زند
هوش مصنوعی: هیچکس گمان نمیکرد که این شمع کوچک، که در حجاب قرار دارد، وقتی از عرفان صحبت کند، میتواند به قدری تاثیرگذار باشد که زندگیهای بسیاری را تحتتاثیر قرار دهد و بر هم زند.
صد ره اسباب ملاقات سگش از خون دل
محتشم گر در هم آرد پاسبان برهم زند
هوش مصنوعی: اگر درد دل محتشم به وفور باشد، باز هم صد بار راه ملاقات سگش را میرود، چرا که اگر نگهبان بر سر راه بیفتد، همه چیز را به هم میریزد.

محتشم کاشانی