گنجور

شمارهٔ ۲۰۵

دلا نخل امل بنشان که باز آن سروناز آمد
تو هم ای خان باز آ که عمر رفته باز آمد
گریزان شد فراق و هجر بی‌خم زد تو هم اکنون
روی افسرده کی کان مایهٔ سوز و گداز آمد
بزن بر بام چرخ ای بخت دیگر نوبت عشقم
که با حسن بلند آوازه باز آن سروناز آمد
دگر غوغای مرغانست در نخجیر گاه او
که آواز پر شهباز و بانک طبل باز آمد
تو نیز ای دل که مالامال رازی مطمئن باشی
که آن جنبش‌نشین بحر بی‌آرام باز آمد
دگر ما و بهای خون خود کردن چو آب ارزان
که با سرمایهٔ ناز آن خریدار نیاز آمد
مخور غم محتشم من بعد کان غمخوار پیدا شد
مزن دیگر دم بیچارگی کان چاره ساز آمد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا نخل امل بنشان که باز آن سروناز آمد
تو هم ای خان باز آ که عمر رفته باز آمد
هوش مصنوعی: ای دل، درخت آرزو را بکار، زیرا دوباره آن زیبایی به سراغت آمده است. تو هم ای خانه‌دار، درب را باز کن که عمر رضا و شادی دوباره به خانه‌ات برگشته است.
گریزان شد فراق و هجر بی‌خم زد تو هم اکنون
روی افسرده کی کان مایهٔ سوز و گداز آمد
هوش مصنوعی: فراق و جدایی دیگر به پایان رسیده است و تو اکنون با حالتی ناراحت و افسرده حضور داری، چرا که منبع احساسات و درد من همین حالتی است که داری.
بزن بر بام چرخ ای بخت دیگر نوبت عشقم
که با حسن بلند آوازه باز آن سروناز آمد
هوش مصنوعی: به آسمان بزن، ای سرنوشت؛ حالا نوبت عشق من است که با زیبایی معروفش دوباره به اینجا آمده است.
دگر غوغای مرغانست در نخجیر گاه او
که آواز پر شهباز و بانک طبل باز آمد
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از شوق و هیجان پرندگان در محیطی سرسبز و طبیعی است. صدای خواندن پرنده‌ای بزرگ و با آواز دلنشین به گوش می‌رسد که فضایی پر از نشاط و زندگی را به تصویر می‌کشد.
تو نیز ای دل که مالامال رازی مطمئن باشی
که آن جنبش‌نشین بحر بی‌آرام باز آمد
هوش مصنوعی: ای دل، تو هم که پر از راز و رمز هستی، بدان که همان‌طور که دریا همیشه آرام نیست، آن موجود پرجنب و جوش نیز دوباره بازخواهد گشت.
دگر ما و بهای خون خود کردن چو آب ارزان
که با سرمایهٔ ناز آن خریدار نیاز آمد
هوش مصنوعی: ما جان خود را به بهایی کم و ناچیز مانند آب ارزان می‌فروشیم، در حالی که خریدار نیازهای ما از سرمایه و زیبایی‌اش برخوردار است.
مخور غم محتشم من بعد کان غمخوار پیدا شد
مزن دیگر دم بیچارگی کان چاره ساز آمد
هوش مصنوعی: از این پس غم من را نخور، چرا که غم‌خوار پیدا شده است. دیگر صدای بیچارگی را نزن، زیرا اکنون چاره‌ساز آمده است.