شمارهٔ ۱۹۸
گفتم تو را متاعی بهتر ز ناز باشد
از عشوه گفت آری گر عشقباز باشد
قدت به سرو آزاد تشریف بندگی داد
این جامه بر قد او ترسم دراز باشد
منشین ز آتش من آهنین دل ایمن
کاتش چو تیز باشد آهن گداز باشد
بر من درستم باز دشمن به لطف ممتاز
کی باشد این ستمها گر امتیاز باشد
دریای راز در جوش من مهر بر لب از بیم
گو هم زبان حریفی کز اهل راز باشد
چون عشق محو سازد شاهی و بندگی را
گردن طراز محمود طوق ایاز باشد
ذوقی چنان نماند آمیزش نهان را
معشوق اگر ز عاشق بیاحتراز باشد
چون خانه حقیقت جوئی پی بتان گیر
کاول قدم درین ره کوی مجاز باشد
آتش فتد به گلزار گر همچو نرگس یار
نرگس کرشمه پرداز یا عشوهساز باشد
بیش از تمام عالم خواهم نیازمندی
تا از نیاز مردم او بینیاز باشد
حاشا که تا قیامت برخیزد از در مهر
بر محتشم در جور هرچند باز باشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتم تو را متاعی بهتر ز ناز باشد
از عشوه گفت آری گر عشقباز باشد
هوش مصنوعی: گفتم تو چیزی داری که از زیبایی و ناز بهتر است، او پاسخ داد: بله، اگر عاشق واقعی باشی.
قدت به سرو آزاد تشریف بندگی داد
این جامه بر قد او ترسم دراز باشد
هوش مصنوعی: قد تو مانند سرو بلند و زیباست و این لباس خاصی که بر تن داری، گویای مقام والای توست. اما من نگرانم که شاید این لباس برای تو کمی بلند باشد.
منشین ز آتش من آهنین دل ایمن
کاتش چو تیز باشد آهن گداز باشد
هوش مصنوعی: دل آهنی تو از آتش من در امان نیست، چون آتش اگر تند باشد، میتواند آهن را ذوب کند.
بر من درستم باز دشمن به لطف ممتاز
کی باشد این ستمها گر امتیاز باشد
هوش مصنوعی: اگر دشمنی با محبت و لطفی بر من داشته باشد، این بدرفتاریها چه معنا دارد، اگر قرار است امتیازاتی میان ما باشد؟
دریای راز در جوش من مهر بر لب از بیم
گو هم زبان حریفی کز اهل راز باشد
هوش مصنوعی: در درون من، دریایی از رازها در حال جوش و خروش است. اما من به خاطر ترس از دیگران، چیزی نمیگویم و تنها با کسی که اهل راز باشد و مرا بفهمد، صحبت میکنم.
چون عشق محو سازد شاهی و بندگی را
گردن طراز محمود طوق ایاز باشد
هوش مصنوعی: وقتی که عشق انسان را از مقامها و رتبهها فارغ میکند، تفاوتی بین پادشاهی و نوکری باقی نمیماند، و آنچه در این میان اهمیت دارد، همان عشق است که میتواند افراد را به یکدیگر نزدیک کند.
ذوقی چنان نماند آمیزش نهان را
معشوق اگر ز عاشق بیاحتراز باشد
هوش مصنوعی: درست است که وقتی معشوق و عاشق به یکدیگر نزدیک میشوند و ارتباطی برقرار میکنند، دیگر هیچ لذتی از این نزدیکی باقی نمیماند. اگر معشوق هیچ احتیاطی به عاشق نداشته باشد، این ارتباط و آمیزش دیگر جذابیتی نخواهد داشت.
چون خانه حقیقت جوئی پی بتان گیر
کاول قدم درین ره کوی مجاز باشد
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت هستی، بهتر است از پرستش بتها دست برداری، زیرا این قدم در این مسیر، به سمت دنیای مجاز و فریبنده خواهد بود.
آتش فتد به گلزار گر همچو نرگس یار
نرگس کرشمه پرداز یا عشوهساز باشد
هوش مصنوعی: اگر یاری مانند نرگس باشد و با عشوهگری و دلربایی خود، آتش به گلزار بزند، این آتش میتواند زیبایی و شور و شوق بیشتری ایجاد کند.
بیش از تمام عالم خواهم نیازمندی
تا از نیاز مردم او بینیاز باشد
هوش مصنوعی: من به اندازهای از نعمتها و امکانات نیاز دارم که دیگران از نیازهای خود بینیاز شوند.
حاشا که تا قیامت برخیزد از در مهر
بر محتشم در جور هرچند باز باشد
هوش مصنوعی: هرگز ممکن نیست که در روز قیامت، درب مهربانی به روی محتشم باز شود، حتی اگر در روزگار ظلم و ستم همچنان باز بماند.

محتشم کاشانی