گنجور

شمارهٔ ۱۸۹

اجل خواهم مزاج خوی آن بیدادگر گیرد
بود خار وجودم از ره او زود برگیرد
به جانان می‌نویسم شرح سوز خویش و می‌ترسم
کز آتشناکی مضمون زبان خامه درگیرد
بس است ای فتنه آن سر فتنه بهر کشتن مردم
به جلاد اجل گو تا پی کار دگر گیرد
طبیبم نیز رویش دید و خصمم گشت می‌ترسم
که بر مرگم رگ جان بعد ازین خصمانه‌تر گیرد
چو آمیزد حیا با آه آتشبار من شبها
به جای سبزه و شبنم جهان را در سپر گیرد
اگر فصاد بگشاید رگ بیمار عشقت را
ز خون گرمش آتش از زبان نیشتر گیرد
به چشم کم مبین ملک جنون را کاندرین کشور
گدا باشد که باج از خسروان بحر و برگیرد
نماند بر زمین جنبنده از بیداد گوناگون
اگر یک لحظه گردون خوی آن بیدادگر گیرد
اگر همرنگ مائی محتشم در بزم عشق او
ز جان برگیرد دل تا صحبت ما و تو درگیرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اجل خواهم مزاج خوی آن بیدادگر گیرد
بود خار وجودم از ره او زود برگیرد
هوش مصنوعی: من منتظر مرگ می‌مانم تا بیدادگر طبیعت از من فاصله بگیرد و زخم وجودم را به سرعت کم کند.
به جانان می‌نویسم شرح سوز خویش و می‌ترسم
کز آتشناکی مضمون زبان خامه درگیرد
هوش مصنوعی: به محبوبم از درد دل‌هایم می‌نویسم و نگرانم که شاید زبانم در شرح این احساسات آتشین بسوزد.
بس است ای فتنه آن سر فتنه بهر کشتن مردم
به جلاد اجل گو تا پی کار دگر گیرد
هوش مصنوعی: بس است، ای فتنه! تو که منشاء درد و آزار مردم هستی، از خداوند بخواه که کار خود را انجام دهد و به امور دیگر بپردازد.
طبیبم نیز رویش دید و خصمم گشت می‌ترسم
که بر مرگم رگ جان بعد ازین خصمانه‌تر گیرد
هوش مصنوعی: پزشک هم چهره‌ام را دید و میان من و او دشمنی ایجاد شد. نگرانم که پس از این، رگ حیات من به طرز خصمانه‌تری در معرض خطر قرار بگیرد.
چو آمیزد حیا با آه آتشبار من شبها
به جای سبزه و شبنم جهان را در سپر گیرد
هوش مصنوعی: وقتی حیا با آتش سوزان دل من ترکیب شود، شب‌ها به جای سبزه و شبنم، دنیا را در پوشش خویش می‌گرداند.
اگر فصاد بگشاید رگ بیمار عشقت را
ز خون گرمش آتش از زبان نیشتر گیرد
هوش مصنوعی: اگر عشق تو به من آسیب برساند، خون گرم من تبدیل به آتش خواهد شد که مانند نیشتر از گلویم شعله‌ور می‌شود.
به چشم کم مبین ملک جنون را کاندرین کشور
گدا باشد که باج از خسروان بحر و برگیرد
هوش مصنوعی: به چشمانت کم توجه کن که در این سرزمین، جنون را به وضوح نمی‌توان دید. چرا که در اینجا، کسی که گدای ملک است، می‌تواند از فرمانروایان دریا و زمینtribute بگیرد.
نماند بر زمین جنبنده از بیداد گوناگون
اگر یک لحظه گردون خوی آن بیدادگر گیرد
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه زورگویی آسمان به ظلم و ستم ادامه پیدا کند، هیچ جنبنده‌ای بر روی زمین باقی نخواهد ماند.
اگر همرنگ مائی محتشم در بزم عشق او
ز جان برگیرد دل تا صحبت ما و تو درگیرد
هوش مصنوعی: اگر بتوانی خود را به رنگ و حال و هوای محبوب درآوری، در مجلس عشق او دل از جان می‌کَند و آن‌گاه که ما و تو با هم باشیم، ارتباط و همزیستی‌امان شکل می‌گیرد.

حاشیه ها

1401/06/07 02:09
امیر حسین حسینی

سلام و درود خدمت مدیران ارجمند سایت بیت ۶ ناقص هست لطفاً به صورت زیر تصحیح شود:

اگر فصّاد بگشاید رگِ بیمار عشقت را