گنجور

شمارهٔ ۱۸۸

اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد
فلک زان رشحه‌تر گردد زمین زان شعله درگیرد
نماید در زمان ما و تو بازیچهٔ طفلان
فلک گردد ور عشق لیلی و مجنون ز سر گیرد
به بالینش سحر آن زلف و عارض را چنان دیدم
که زاغی بیضهٔ خورشید را در زیر پر گیرد
صبوحی کرده آمد بر رخ آثار عرق زانسان
که شبنم در صبوحی جای بر گلبرگ تر گیرد
کسی را تا نباشد این چنین چشمی و مژگانی
به زور یک نظر کی دل ز صد صاحب نظر گیرد
ز بس شوخی دلارامی که دارد در زمین جنبش
به صد تکلیف یک دم بر زمین آرام گر گیرد
ز خرمن سوز آهم می‌جهد ای نخل نو آتش
از آن اندیشه کن کاین آتش اندر خشک و تر گیرد
فلک خوی تو دارد گوئی ای بدخو که از خواری
اگر بیند به تنگم کار بر من تنگ‌تر گیرد
تزلزل بر درد دامان صحرای قیامت را
چو دست محتشم دامان آن بیدادگر گیرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد
فلک زان رشحه‌تر گردد زمین زان شعله درگیرد
هوش مصنوعی: اگر محبت و زیبایی‌ات طوری باشد که اشک‌ها و ناله‌هایم را به شعله تبدیل کند، آنگاه آسمان از آن احساس بیشتر می‌شود و زمین نیز از این شعله و آتش به وجد می‌آید.
نماید در زمان ما و تو بازیچهٔ طفلان
فلک گردد ور عشق لیلی و مجنون ز سر گیرد
هوش مصنوعی: در زمان ما و تو، زندگی همچون بازیچه‌ای در دست کودکان آسمان خواهد بود، اگر عشق لیلی و مجنون از دل برود.
به بالینش سحر آن زلف و عارض را چنان دیدم
که زاغی بیضهٔ خورشید را در زیر پر گیرد
هوش مصنوعی: در کنار او، در دل صبح، آن موها و چهره‌اش را به گونه‌ای دیدم که زاغی تخم خورشید را زیر بال‌های خود نگه‌داشته است.
صبوحی کرده آمد بر رخ آثار عرق زانسان
که شبنم در صبوحی جای بر گلبرگ تر گیرد
هوش مصنوعی: صبحگاهی فرارسیده و بر چهره نشانه‌هایی از عرق نمایان است، مانند شبنمی که در صبح زود بر روی گلبرگ‌های تازه نشسته است.
کسی را تا نباشد این چنین چشمی و مژگانی
به زور یک نظر کی دل ز صد صاحب نظر گیرد
هوش مصنوعی: اگر کسی چشمی از این دست و مژه‌ای زیبا نداشته باشد، به زور یک نگاه هم نمی‌تواند دل را از دل‌خواهی‌های بسیار پر از نظر برباید.
ز بس شوخی دلارامی که دارد در زمین جنبش
به صد تکلیف یک دم بر زمین آرام گر گیرد
هوش مصنوعی: به خاطر شوخی‌های دلنشینش، که باعث تحرک زمین و وجود مشکلات زیادی می‌شود، اگر یک لحظه آرام بگیرد، زمین نیز در سکوت و آرامش خواهد بود.
ز خرمن سوز آهم می‌جهد ای نخل نو آتش
از آن اندیشه کن کاین آتش اندر خشک و تر گیرد
هوش مصنوعی: از میان آتش سوزان دل و جانم، نخل نوظهور، شعله‌ای برمی‌خیزد. در این مورد اندیشه کن که این آتش می‌تواند هر دو تَر و خشک را بسوزاند.
فلک خوی تو دارد گوئی ای بدخو که از خواری
اگر بیند به تنگم کار بر من تنگ‌تر گیرد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد تو به گونه‌ای رفتار می‌کنی که اگر بدی‌های تو را مشاهده کنم، به سختی و دردسر بیشتری دچار می‌شوم.
تزلزل بر درد دامان صحرای قیامت را
چو دست محتشم دامان آن بیدادگر گیرد
هوش مصنوعی: درد و رنج در روز قیامت، مانند دست کسی است که بر دامان ستمگر نشسته و احساس بی‌پناهی می‌کند. این تصویر نشان‌دهنده تأثیر عمیق و فشار ناشی از ظلم و ستم در روز جزا است.