شمارهٔ ۱۷۰
سبک جولان سمندی کان پری در زیر ران دارد
به رو بسیار میلرزم که باری بس گران دارد
من سر گشتهٔ بی دست و پا گرچه عنانش را
به میلش میکشم از یک طرف نازش عنان دارد
خدنگی کز شکاری کرده دشت عشق را خالی
هنوز از ناز ترک غمزهٔ او در کمان دارد
ندارد جز هوای برّ مجنون محمل لیلی
زمام ناقه محمل کش اما ساربان دارد
چه بودی گر نبودی پایبست تربیت چندین
سبک پرواز شاهینی که قصد مرغ جان دارد
تو هستی یوسف اما نیست یعقوب تو معصومی
که از آسیب گرگت زاری او در امان دارد
به کذبت تا نگردد جامهٔ معصومی آلوده
حذر کن خاصه از گرگی که سیمای شبان دارد
ز جام حسن حالا سر خوشی اما نمیدانی
که این رطل گران در پی خمار بیکران دارد
از آن آتش زبان دیگر چه داری محتشم در دل
مگر تا عاشق از وی سر دل اندر زبان دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سبک جولان سمندی کان پری در زیر ران دارد
به رو بسیار میلرزم که باری بس گران دارد
هوش مصنوعی: اسبهایی که به سبک و با شتاب میدوند، مانند سمندی هستند که در زیر رانش دختری پریچهره را دارد. من به شدت میلرزم و نگرانم، زیرا این بار سنگین و مسئولیت بسیار زیادی را بر دوش دارم.
من سر گشتهٔ بی دست و پا گرچه عنانش را
به میلش میکشم از یک طرف نازش عنان دارد
هوش مصنوعی: من دلبسته و گیج یک معشوق بیتوجه هستم، هرچند که سعی میکنم بر افکار و احساساتش مسلط شوم، اما از سوی دیگر، زیبایی و ناز او مرا تسخیر کرده است.
خدنگی کز شکاری کرده دشت عشق را خالی
هنوز از ناز ترک غمزهٔ او در کمان دارد
هوش مصنوعی: یک تیر که از شکاری به دشت عشق پرتاب شده، هنوز از زیبایی و لذت ناز چشمهای او خالی نیست و در دل خود تیرگی غمزهاش را نگه داشته است.
ندارد جز هوای برّ مجنون محمل لیلی
زمام ناقه محمل کش اما ساربان دارد
هوش مصنوعی: مجنون تنها به عشق لیلی میاندیشد و او را در دل خود جای داده است. ولی در عین حال، شخصی که سکان کاروان را در دست دارد، بر اسبی سوار است و مسئولیت حمل و نقل را بر عهده دارد.
چه بودی گر نبودی پایبست تربیت چندین
سبک پرواز شاهینی که قصد مرغ جان دارد
هوش مصنوعی: اگر تو پایبند به تربیت و آموزش نبود، چه حالتی پیدا میکردی؟ تو در واقع مانند پرندهای هستی که در تلاش برای پرواز به سوی آسمان است و باید در این مسیر مهارتها و اصولی را فرا بگیرد.
تو هستی یوسف اما نیست یعقوب تو معصومی
که از آسیب گرگت زاری او در امان دارد
هوش مصنوعی: تو مانند یوسف هستی، اما یعقوبی در کار نیست. تو معصوم هستی و آسیبهای گرسنگی و مشکلات نمیتوانند به تو آسیبی برسانند.
به کذبت تا نگردد جامهٔ معصومی آلوده
حذر کن خاصه از گرگی که سیمای شبان دارد
هوش مصنوعی: از دروغ پرهیز کن تا لباس پاکی و معصومیت آلوده نشود، بهویژه از گرگی که خود را به شکل چوپان درآورده است.
ز جام حسن حالا سر خوشی اما نمیدانی
که این رطل گران در پی خمار بیکران دارد
هوش مصنوعی: از میگساری و شادی و لذت در حال حاضر برخوردار هستی، اما نمیدانی که این شادابی و خوشحالی، به دنبال خود گرانباری و حالتهای ناخوشایند فراوانی دارد.
از آن آتش زبان دیگر چه داری محتشم در دل
مگر تا عاشق از وی سر دل اندر زبان دارد
هوش مصنوعی: آیا غیر از آتش عشق در درونت چیزی داری که دل عاشق را به زبان بیاورد؟