شمارهٔ ۱۳۶
بیپرده برآئی چو به صحرای قیامت
خلد از هوس آید به تماشای قیامت
هنگامه بگردد چو خورد غلغلهٔ تو
بر معرکه معرکه آرای قیامت
در حشر گر آید نم رحمت ز کف تو
روید همه شمشیر ز صحرای قیامت
در قتل من امروز مبر خوف مکافات
کاین داوری افتاد به فردای قیامت
بنشین و مجنبان لب عشاق که کم نیست
غوغای قیام تو ز غوغای قیامت
پروردهٔ تفتندهٔ بیابان تمنا
جنت شمرد دوزخ فردای قیامت
فرداست دوان محتشم از دست تو در حشر
با صد تن عریان همه رسوای قیامت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیپرده برآئی چو به صحرای قیامت
خلد از هوس آید به تماشای قیامت
هوش مصنوعی: وقتی که در روز قیامت در میدان بزرگ آن ظاهر شوی، از دنیای آرزوها و خواستهها هیچ خبری نخواهد بود و فقط زیبایی و عظمت آن صحرای بزرگ را خواهی دید.
هنگامه بگردد چو خورد غلغلهٔ تو
بر معرکه معرکه آرای قیامت
هوش مصنوعی: زمانی که صدای تو در میان جمعیت به گوش میرسد، مانند طوفانی است که همه چیز را به هم میریزد و حوادث بزرگی را رقم میزند.
در حشر گر آید نم رحمت ز کف تو
روید همه شمشیر ز صحرای قیامت
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت رحمت و لطفی از جانب تو نازل شود، آن وقت همه شمشیرها از دشت قیامت بیرون خواهند آمد.
در قتل من امروز مبر خوف مکافات
کاین داوری افتاد به فردای قیامت
هوش مصنوعی: در ناامیدی از عذاب و کیفر، امروز به قتل من فکر نکن؛ زیرا قضاوت واقعی در روز قیامت انجام خواهد شد.
بنشین و مجنبان لب عشاق که کم نیست
غوغای قیام تو ز غوغای قیامت
هوش مصنوعی: بنشین و تکان نخور لب عشاق، چون تلاطم و شور و هیجان قیام تو، به اندازه شور و هیجان قیامت زیاد است.
پروردهٔ تفتندهٔ بیابان تمنا
جنت شمرد دوزخ فردای قیامت
هوش مصنوعی: کسی که در بیابان تشنگی و آرزو بزرگ شده است، در روز قیامت جهنم را مانند بهشت میداند.
فرداست دوان محتشم از دست تو در حشر
با صد تن عریان همه رسوای قیامت
هوش مصنوعی: فردا در روز محشر، محتشم با صد نفر عریان، به خاطر تو رسوا خواهد شد.