شمارهٔ ۱۰۶
رفته مهر از شکرت در شکرستان تو کیست
ما زدوریم مگس ران مگس خوان تو کیست
من ز سودای تو دیوانهٔ صحرا گردم
بندی سلسلهٔ زلف پریشان تو کیست
نغمهٔ سنج تیرت منم از یک سر تیر
سینه آماج کن ناوک پران تو کیست
من خود از زخم غمت میشکفانم گل داغ
به سر شک آبده خنجر مژگان تو کیست
دامن آلاست ز اشک من مجنون درو دشت
اشک پالای خود از گوشهٔ دامان تو کیست
محتشم را نده بزمت شده از نادانی
همدم انجمن آرای سخندان تو کیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رفته مهر از شکرت در شکرستان تو کیست
ما زدوریم مگس ران مگس خوان تو کیست
هوش مصنوعی: عشق و محبت از وجود تو رخت بر بسته، در این دنیای شیرین تو دیگر چه کسی وجود دارد؟ ما از دور در این دنیای شیرین تو چه کسی را میتوانیم ببینیم، مگر مگسی که به تو نزدیک است؟
من ز سودای تو دیوانهٔ صحرا گردم
بندی سلسلهٔ زلف پریشان تو کیست
هوش مصنوعی: من از عشق تو به جنون رسیدهام و مانند کسی هستم که در دشت سرگردان است. حالا این زنجیرهایی که مرا به تو مرتبط میکند، چه کسی به جز زلفهای پریشان توست؟
نغمهٔ سنج تیرت منم از یک سر تیر
سینه آماج کن ناوک پران تو کیست
هوش مصنوعی: من نغمهای هستم که از تیر تو به پرواز در میآید. کسی را که با تیرش هدف قرار میدهی، نمیشناسی؟
من خود از زخم غمت میشکفانم گل داغ
به سر شک آبده خنجر مژگان تو کیست
هوش مصنوعی: من از درد عشقت به خودم گل غمانگیز میزنم، اما کسی که با چشمانش مانند خنجر عمل میکند، کیست؟
دامن آلاست ز اشک من مجنون درو دشت
اشک پالای خود از گوشهٔ دامان تو کیست
هوش مصنوعی: دستمال آلاست از اشک من، مجنون! در دشت اشک، پاکی خود را از گوشهٔ دامن تو میگیرم، کیست؟
محتشم را نده بزمت شده از نادانی
همدم انجمن آرای سخندان تو کیست
هوش مصنوعی: محتشم را در مهمانی نیاورید، زیرا از نادانی او است که همدم با جمعی میشود که در بیان خود تبحر دارند. تو کیستی که چنین انتخابی را انجام میدهی؟