گنجور

شمارهٔ ۵۷

دارم از دست تو بر سر افسر بی‌غیرتی
می‌برم آخر سر خود با سر بی‌غیرتی
سر چو نقش بستر از جا برندارد هرکه او
همچو من پهلو نهد بر بستر بی‌غیرتی
از جبینم کوکبی می‌تابد و می‌خوانمش
بنده داغ عشق و غیرت، اختر بی‌غیرتی
هست در زیر نگینم کشوری عالی سواد
نام او در ملک غیرت کشور بی‌غیرتی
در ریاض وصل می‌بینم بری از حد برون
بر نهال عشق خود اما بر بی‌غیرتی
بشکنید ای دوستان دستم که تا بنشسته‌ام
بر در غیرت زدم صد ره در بی‌غیرتی
شاه غیرت گو که بنهد همچو ملک بی‌ملک
شهر دل را در میان لشگر بی‌غیرتی
ای دل آتشپاره‌ای بودی تو در غیرت چرا
بر سر خود بیختی خاکستر بی‌غیرتی
یا مبر نام غزالان محتشم یا همچو من
نام دیوان غزل کن دفتر بی‌غیرتی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دارم از دست تو بر سر افسر بی‌غیرتی
می‌برم آخر سر خود با سر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: من دارم به خاطر تو دچار دردسر می‌شوم، و در پایان خودم هم بدون غیرت گرفتار می‌شوم.
سر چو نقش بستر از جا برندارد هرکه او
همچو من پهلو نهد بر بستر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: هر کسی که به راحتی و بدون احساس تعهد و غیرت به استراحت می‌پردازد، سرش هیچ‌گاه از جایش تکان نمی‌خورد.
از جبینم کوکبی می‌تابد و می‌خوانمش
بنده داغ عشق و غیرت، اختر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: از پیشانی‌ام ستاره‌ای درخشان می‌تابد که آن را به نام بنده‌ای می‌شناسم که در عشق و غیرت داغدار است، در حالی که ستاره‌ای که بی‌غیرت است را نمی‌پسندم.
هست در زیر نگینم کشوری عالی سواد
نام او در ملک غیرت کشور بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: در زیر نگین من، سرزمینی با شکوه وجود دارد که نام آن در سرزمین‌های بی‌غیرت، یادآور غیرت و شجاعت است.
در ریاض وصل می‌بینم بری از حد برون
بر نهال عشق خود اما بر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: در باغ وصال، عشق بی‌نهایتی را می‌بینم که به طور کامل از محدودیت‌ها فراتر رفته است، اما در عین حال بر بی‌غیرتی خودم تأکید می‌کنم.
بشکنید ای دوستان دستم که تا بنشسته‌ام
بر در غیرت زدم صد ره در بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: ای دوستان، لطفاً دستم را بشکنید، چون وقتی که نشسته‌ام و به غیرت فکر می‌کنم، بارها در دل بی‌غیرتی رفته‌ام.
شاه غیرت گو که بنهد همچو ملک بی‌ملک
شهر دل را در میان لشگر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: ای پادشاه غیرت، بگو که چگونه می‌توانی مانند یک پادشاه بی‌پادشاه، شهر دل را در میان لشکری که فاقد غیرت است، رها کنی؟
ای دل آتشپاره‌ای بودی تو در غیرت چرا
بر سر خود بیختی خاکستر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: ای دل، تو که روزگاری در غیرت همچون آتش می‌سوختی، اکنون چرا بر سر خود خاکستر بی‌غیرتی می‌ریزی؟
یا مبر نام غزالان محتشم یا همچو من
نام دیوان غزل کن دفتر بی‌غیرتی
هوش مصنوعی: یا از نام‌های زیبا و باوقار غزالان چیزی نگو، یا مانند من دفتر شعرهایت را با نام دیوانگان بی‌غیرت پر کن.