شمارهٔ ۵۰
گشت دیگر پای تمکینم سبک در راه او
صبر بی لنگر شد از شوق تحمل گاه او
داد شاه غیرتم تشریف استغنا ولی
راست برقدم نیامد خلعت کوتاه او
شوق او را خفت تمکین من در خاطر است
من گرانی چون کنم برعکس خاطرخواه او
دل به حکم خویش میباشد چو غالب شد هوس
گرچه عمری اورعیت بود و غیرت شاه او
شد به چشمم باز شیرین خوش، خوش آن زهر عتاب
کز دم ابرو چکاند حاجب درگاه او
دل ز پابوس سگش گر مهر ننهادی به لب
گوش بگرفتی جهانی از سفیر آه او
محتشم زود از ره رنجش بدانش پا کشید
ور نه غیرت کنده بود از کین درین ره چاه او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گشت دیگر پای تمکینم سبک در راه او
صبر بی لنگر شد از شوق تحمل گاه او
هوش مصنوعی: دوباره پایِ تسلیم من سبک شده و در راه او پیش میرود. صبر و تحمل من که بیپایه و بیدلیلی بود، اکنون از عشق به او قوی شده است.
داد شاه غیرتم تشریف استغنا ولی
راست برقدم نیامد خلعت کوتاه او
هوش مصنوعی: پادشاه با تمام عظمت و مقامش، هیچگاه به من توجه نکرد و از نعمتها و مقامش به من لباسی نچسبید که قدری از آن به من برسد.
شوق او را خفت تمکین من در خاطر است
من گرانی چون کنم برعکس خاطرخواه او
هوش مصنوعی: شوق و علاقهام به او باعث شده که در مقابل او تسلیم شوم، اما نمیدانم چگونه میتوانم بار سنگین محبت او را بر دوش بکشم و با این حال خواستههای خودم را نادیده بگیرم.
دل به حکم خویش میباشد چو غالب شد هوس
گرچه عمری اورعیت بود و غیرت شاه او
هوش مصنوعی: دل به خواستههای خود بسنده میکند، هر چند که او همیشه رعایت حال و احساسات دیگران را کرده و خود را با غیرت و وفاداری نشان داده است. وقتی هوس بر دل غالب میشود، دیگر از این رعایتها خبری نیست.
شد به چشمم باز شیرین خوش، خوش آن زهر عتاب
کز دم ابرو چکاند حاجب درگاه او
هوش مصنوعی: شیرین و زیبا دوباره در نظرم ظاهر شده است. خوشا آن تلخی و عتابی که از لبه ابرویش به اطراف میریزد، مانند نگهبانی که دروازهاش را مراقبت میکند.
دل ز پابوس سگش گر مهر ننهادی به لب
گوش بگرفتی جهانی از سفیر آه او
هوش مصنوعی: اگر مهر و محبت را بر در دل سگش نگذاری، باید گوش ات را تیز کنی تا صدای ناله و درد او را بشنوی که جهانی از غم را منتقل میکند.
محتشم زود از ره رنجش بدانش پا کشید
ور نه غیرت کنده بود از کین درین ره چاه او
هوش مصنوعی: محتشم به سرعت از مسیر ناراحتی و کینه بیرون آمد، وگرنه غیرتش به قدری قوی بود که میتوانست او را به چاه عمیق کینهورزی بکشاند.