گنجور

شمارهٔ ۳۷

نخست آنکس که شد در بند انکار تو من بودم
ولی آن کس که گشت اول گرفتار تو من بودم
زدند از من حریفان بیشتر لاف خریداری
ولی اول کسی کامد به بازار تو من بودم
به سیم و زر طلبکار تو گردیدند اگر جمعی
کسی کوشد به جان و سر خریدار تو من بودم
من اول از تو کردم احتراز اما اسیری هم
که کرد آخر سر خود در سر و کار تو من بودم
به بیماری کشید از حسرت کار دگر یاران
ولی آن کس که مرد از شوق دیدار تو من بودم
حریفان جان سپر کردند پیشت لیک جانبازی
که ضربت خورد از شمشیر خونخوار تو من بودم
چو نظم محتشم خوانی بگو کای بلبل محزون
کجا رفتی چه افتادت نه گلزار تو من بودم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نخست آنکس که شد در بند انکار تو من بودم
ولی آن کس که گشت اول گرفتار تو من بودم
هوش مصنوعی: اولین کسی که به خاطر انکار تو به زنجیر افتاد من بودم، اما اولین کسی که در دام عشق تو گرفتار شد هم من بودم.
زدند از من حریفان بیشتر لاف خریداری
ولی اول کسی کامد به بازار تو من بودم
هوش مصنوعی: بعضی از رفقا به من گفتند که چندان از فروشندگان خوب هستند، اما من نخستین کسی بودم که در بازار تو حاضر شدم.
به سیم و زر طلبکار تو گردیدند اگر جمعی
کسی کوشد به جان و سر خریدار تو من بودم
هوش مصنوعی: اگر جمعی به خاطر پول و ثروت از تو طلبکار شدند، فقط کسی که جان و سرش را برای تو می‌گذارد، واقعی خریدار توست و من همان شخص هستم.
من اول از تو کردم احتراز اما اسیری هم
که کرد آخر سر خود در سر و کار تو من بودم
هوش مصنوعی: ابتدا از تو دوری کردم، اما در نهایت اسیر تو شدم و خودم درگیر مسائل تو شدم.
به بیماری کشید از حسرت کار دگر یاران
ولی آن کس که مرد از شوق دیدار تو من بودم
هوش مصنوعی: به خاطر آرزوی کار دیگری که دوستانم داشتند، بیمار شدند، اما من تنها کسی هستم که از شوق دیدار تو مرده‌ام.
حریفان جان سپر کردند پیشت لیک جانبازی
که ضربت خورد از شمشیر خونخوار تو من بودم
هوش مصنوعی: رقبای تو جان خود را فدای تو کردند، اما من همان کسی هستم که از شمشیر بی‌رحم تو ضربه خوردم و همچنان ایستاده‌ام.
چو نظم محتشم خوانی بگو کای بلبل محزون
کجا رفتی چه افتادت نه گلزار تو من بودم
هوش مصنوعی: وقتی که شعر محتشم را می‌خوانی، به من بگو ای بلبل غمگین، کجا رفتی و چه بر سرت آمد؟ من در باغ تو بودم.