گنجور

شمارهٔ ۳۶

به دعوی آمده ترکی که صید خود کندم
دل از تو می‌کنم ای بت خدا مدد کندم
مرا تو کشته‌ای و بر سرم ستاده کسی
که یک فسون ز لبش زنده ابد کندم
عجب که با همه عاشق کشی حسد نبری
که آن مسیح نفس روح در جسد کندم
مرا زیاده ز حد کرده است با خود نیک
رسیده کار به آن هم که با تو بد کندم
قبول خاطر او گشته‌ام به ترک درت
چنان نکرده قبولم که باز رد کندم
فلک که سکه عشقش به نام من زده است
عجب که باز به عشق تو نامزد کندم
چو محتشم خط آزادی از تو می‌گیرم
که او ز خیل غلامان به این سند کندم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به دعوی آمده ترکی که صید خود کندم
دل از تو می‌کنم ای بت خدا مدد کندم
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از عشق و دلبستگی خود به معشوق صحبت می‌کند. او با زبان استعاره می‌گوید که در جستجوی عشق و دل‌باختگی است و به نوعی از قدرت معشوق و دعای او کمک می‌گیرد تا دل خود را از عشق او پر کند. به عبارت دیگر، او به این باور رسیده است که معشوق می‌تواند به او در این راه یاری رساند.
مرا تو کشته‌ای و بر سرم ستاده کسی
که یک فسون ز لبش زنده ابد کندم
هوش مصنوعی: تو باعث مرگ من شده‌ای و اکنون کسی بر سرم ایستاده که با یک حرف جذاب از لبانش می‌تواند مرا برای همیشه زنده کند.
عجب که با همه عاشق کشی حسد نبری
که آن مسیح نفس روح در جسد کندم
هوش مصنوعی: عجب است که با وجود اینکه عاشق‌های زیادی را می‌کشی، هنوز حسد نمی‌ورزی، زیرا من مسیحی هستم که روح را در جسم زنده می‌کنم.
مرا زیاده ز حد کرده است با خود نیک
رسیده کار به آن هم که با تو بد کندم
هوش مصنوعی: من بیش از حد به خودم مشغول شدم و کار به جایی رسیده که ممکن است با تو بد برخورد کنم.
قبول خاطر او گشته‌ام به ترک درت
چنان نکرده قبولم که باز رد کندم
هوش مصنوعی: من به خاطر او خود را به ترک درش سپرده‌ام، به گونه‌ای که هیچ‌گاه نخواهم پذیرفت که دوباره مرا رد کند.
فلک که سکه عشقش به نام من زده است
عجب که باز به عشق تو نامزد کندم
هوش مصنوعی: سرنوشت که نشانه عشقش را با نام من زده است، عجیب است که دوباره به خاطر تو، به عشق دیگری امیدوار شوم.
چو محتشم خط آزادی از تو می‌گیرم
که او ز خیل غلامان به این سند کندم
هوش مصنوعی: من از تو اجازه می‌طلبم تا آزادانه بیندیشم و بیان کنم، زیرا از میان جمع پیشوایان، تو را به عنوان الگو انتخاب کرده‌ام.

حاشیه ها

1391/09/23 14:11
فاطمه

وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
مجتث مثمن مخبون محذوف
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.