گنجور

شمارهٔ ۳۱

این منم کز عصمت دل در دلت جا کرده‌ام
این منم کز عشق پاک این رتبه پیدا کرده‌ام
این منم کز پاکبازی چشم هجران دیده را
قابل نظاره آن روی زیبا کرده‌ام
این منم کز عین قدرت دیدهٔ اغیار را
بی‌نصیب از توتیای خاک آن پا کرده‌ام
این منم کز صیقل آئینهٔ صدق و صفا
در رخت آثار مهر خود هویدا کرده‌ام
این منم کز رازداری گوش حرف اندوز را
مخزن اسرار آن لعل شکرخا کرده‌ام
این منم کز پرسشت با صحت و عمر ابد
ناز بر خضر و تغافل بر مسیحا کرده‌ام
این منم کاندر حضور مدعی چون محتشم
هرچه طبعم کرده خواهش بی‌محابا کرده‌ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این منم کز عصمت دل در دلت جا کرده‌ام
این منم کز عشق پاک این رتبه پیدا کرده‌ام
هوش مصنوعی: این من هستم که به خاطر پاکی قلبم، در دل تو جا گرفته‌ام. این من هستم که به خاطر عشق خالص، به این مقام و حالت رسیده‌ام.
این منم کز پاکبازی چشم هجران دیده را
قابل نظاره آن روی زیبا کرده‌ام
هوش مصنوعی: من هستم که از روی پاکی و دلی پاک، به خاطر دوری و جدایی، چشمانم را برای دیدن آن چهره زیبا آماده کرده‌ام.
این منم کز عین قدرت دیدهٔ اغیار را
بی‌نصیب از توتیای خاک آن پا کرده‌ام
هوش مصنوعی: من هستم که با اراده و قدرت خود، از توانایی‌های دیگران بی‌نصیب مانده‌ام و تنها با توکل به خداوند، بر زمین ایستاده‌ام.
این منم کز صیقل آئینهٔ صدق و صفا
در رخت آثار مهر خود هویدا کرده‌ام
هوش مصنوعی: من هستم که با صفا و صداقت خود، نشانه‌های عشق و محبت را بر چهره‌ام نمایان کرده‌ام.
این منم کز رازداری گوش حرف اندوز را
مخزن اسرار آن لعل شکرخا کرده‌ام
هوش مصنوعی: من هستم که به خاطر راز نگهداری و جمع‌آوری حرف‌ها، مخزن اسرار آن لعل شکرین را ساخته‌ام.
این منم کز پرسشت با صحت و عمر ابد
ناز بر خضر و تغافل بر مسیحا کرده‌ام
هوش مصنوعی: من کسی هستم که از پرسش تو با سلامتی و زندگی جاودانه، بر خضر (نماد دانایی) فخر می‌فروشم و از مسیحا (نماد شفا) بی‌توجهی می‌کنم.
این منم کاندر حضور مدعی چون محتشم
هرچه طبعم کرده خواهش بی‌محابا کرده‌ام
هوش مصنوعی: من کسی هستم که در حضور مدعی، به‌طور بی‌پروا هر آنچه را که طبیعت من می‌خواهد، ابراز کرده‌ام.