گنجور

شمارهٔ ۳

من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا
ورنه شهبازی ز چنگت می‌کشد بیرون مرا
زود می‌بینی رگ جانم به چنگ دیگری
گر نوازش می‌کنی زین پس به این قانون مرا
آن که دی بر من کشید از غمزه صد شمشیر تیز
تا تو واقف می‌شود می‌افکند در خون مرا
آن که دوش از پیش چشم ساحرش بگریختم
تا تو می‌یابی خبر می‌بندد از افسون مرا
آن که در دل خیل وسواسش پیاپی می‌رسد
تا تو خود را می‌رسانی می‌کند مجنون مرا
آن که از یک حرف مستم کرد اگر گوید دو حرف
می‌تواند کرد مدهوش از لب میگون مرا
آن گران تمکین که من دیدم همانا قادر است
کز تو بار عاشقی بر دل نهد افزون مرا
گر به آن خورشیدرو یک ذره خود را می‌دهم
می‌برد در عزت از رغم تو بر گردون مرا
چون گریزم محتشم گر آن بت زنجیر موی
پای دل بندد پس از تحقیق این مضمون مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا
ورنه شهبازی ز چنگت می‌کشد بیرون مرا
هوش مصنوعی: من دیگر آن شکار ضعیف و آسیب‌پذیر نیستم که نیاز به محافظت داشته باشد. اکنون من می‌توانم از چنگال تو فرار کنم، زیرا (به خاطر تغییر شرایط) قوی‌تر و آزادتر شده‌ام.
زود می‌بینی رگ جانم به چنگ دیگری
گر نوازش می‌کنی زین پس به این قانون مرا
هوش مصنوعی: به زودی می‌بینی که جانم به دست کسی دیگر افتاده است. اگر می‌خواهی به من محبت کنی، باید طبق این قاعده رفتار کنی.
آن که دی بر من کشید از غمزه صد شمشیر تیز
تا تو واقف می‌شود می‌افکند در خون مرا
هوش مصنوعی: کسی که دیروز با ناز و عشوه‌اش بر من تاثیر گذاشت، مانند صد شمشیر تیز به من آسیب زد و حالا که تو از حال من باخبری، باعث می‌شود که در خون من بیفتم.
آن که دوش از پیش چشم ساحرش بگریختم
تا تو می‌یابی خبر می‌بندد از افسون مرا
هوش مصنوعی: من دیشب از پیش چشم محبوبم فرار کردم، اما حالا تو از این فرار باخبر می‌شوی، چون او همیشه در حال جادو و افسون من است.
آن که در دل خیل وسواسش پیاپی می‌رسد
تا تو خود را می‌رسانی می‌کند مجنون مرا
هوش مصنوعی: آن کسی که همیشه در دلش فکر و وسوسه‌ها به سر می‌زند، وقتی تو به او نمی‌رسی، مرا دیوانه می‌کند.
آن که از یک حرف مستم کرد اگر گوید دو حرف
می‌تواند کرد مدهوش از لب میگون مرا
هوش مصنوعی: کسی که با یک کلام، مرا به حالت مستی و گیجی درآورده، اگر بخواهد دو کلام بگوید، مطمئناً می‌تواند مرا بیشتر گیج کند. مرا از لب شیرینش مدهوش کرده است.
آن گران تمکین که من دیدم همانا قادر است
کز تو بار عاشقی بر دل نهد افزون مرا
هوش مصنوعی: آن کسی که من دیدم و بسیار با وقار است، می‌تواند به راحتی بار عشق تو را بر دل من سنگین‌تر کند.
گر به آن خورشیدرو یک ذره خود را می‌دهم
می‌برد در عزت از رغم تو بر گردون مرا
هوش مصنوعی: اگر برای خورشیدرویی یک ذره از وجودم را تقدیم کنم، او به خاطر محبت تو، مرا در جایگاه بزرگی برمی‌گرداند.
چون گریزم محتشم گر آن بت زنجیر موی
پای دل بندد پس از تحقیق این مضمون مرا
هوش مصنوعی: اگر از آن معشوق زیبایی که زنجیر موی پای دل را محکم کرده دور شوم، آیا می‌توانم از او بگریزم؟ پس از بررسی این موضوع به نظر می‌رسد که جای سوال دارد.