قصیدهٔ شمارهٔ ۷۲ - ایضا من جمله اشعاره فی مدح میر محمدامین خان ترکمان گفته
داده فزون از فلک زیب زمان و زمین
مایهٔ امن و امان میر محمد امین
آن که چو شاهنشهان آمده صاحبقران
وانکه چو فرماندهان آمده شوکت قرین
بارگه رفعتش کرد قضا چون بنا
پایهٔ اول نهاد بر فلک هفتمین
نایرهٔ مهر ازو شعلهٔ تابان شعاع
دایرهٔ چرخ ازو خاتم رخشان نگین
ای ملک الملک جود کز پی حجت خورد
کان بیسارت قسم هم بیمینت یمین
هر که بدامن چو گل رفته تو را آستان
ریخته چون نرگسش سیم و زر از آستین
ننگ ز خواهش بود اهل طمع را اگر
همت حاتم شود جود تو را جانشین
هست یکی در جهان از تو کرم پیشهتر
لیک نرنجی که نیست غیر جهان آفرین
بحر تواند زدن لاف عطا با کفت
وقت کرم گر ز موج چین نزند بر جبین
سالک راه تو را دوش فلک توشه کش
خرمن جاه تو را است ملک خوشه چین
ای به ستایش سزا زین همه مدح و ثنا
از تو من خسته را نیست توقع جز این
کز من و احوال من زمزمهای بشنود
از تو و انفاس تو پادشه داد و دین
وان چه شود خواسته جایزهٔ من بود
کز عدم آوردهام این همه در ثمین
بهر تو کز عظمشان آمدهای در جهان
قابل بزمی چنان لایق مدحی چنین
محتشم آنجا که هست در چو صدف بیبها
تحفهٔ ما و تو بس گوهر نظم متین
زان که ز پای ملخ تحفه روان ساختن
نزد سلیمان رواست در نظر خورده بین
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه صفوی: مژده عالم را که دهر از امر ربالعالمینقصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در مدح شاه سلطان محمدبن شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه: یارب از عزالهی قرنها دارد نگاه
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
داده فزون از فلک زیب زمان و زمین
مایهٔ امن و امان میر محمد امین
هوش مصنوعی: در این عالم، نعمتها و زیباییهایی که در آسمان و زمین وجود دارد، برای میر محمد امین فراهم شده است و او در این شرایط از امنیت و آرامش برخوردار است.
آن که چو شاهنشهان آمده صاحبقران
وانکه چو فرماندهان آمده شوکت قرین
هوش مصنوعی: آن کسی که مانند پادشاهان با اقتدار و شکوه آمده است، و آنکه مانند فرماندهان با قدرت و عظمت آمده است.
بارگه رفعتش کرد قضا چون بنا
پایهٔ اول نهاد بر فلک هفتمین
هوش مصنوعی: سرنوشت او را به جایگاهی بلند و والا رساند، چنان که همچون پایه اولیه، ساختار آسمان هفتم را پایهگذاری کرد.
نایرهٔ مهر ازو شعلهٔ تابان شعاع
دایرهٔ چرخ ازو خاتم رخشان نگین
هوش مصنوعی: شعلهٔ عشق و محبت از اوست و نور دایرهٔ آسمان به واسطهٔ اوست، همانطور که درخشش زیبا و قابل توجه انگشتری به دلیل نگین آن است.
ای ملک الملک جود کز پی حجت خورد
کان بیسارت قسم هم بیمینت یمین
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ، احسان و خوبرفتاری تو ناشی از دلایل محکمی است. تو با بخشندگیات، حتی به کسی که مورد دشمنیات نیز قرار گرفته، رحم میکنی.
هر که بدامن چو گل رفته تو را آستان
ریخته چون نرگسش سیم و زر از آستین
هوش مصنوعی: هر کسی که همچون گل به دامان تو آمده، در آستان تو مانند نرگس، سیم و زر را از آستینش به زمین ریخته است.
ننگ ز خواهش بود اهل طمع را اگر
همت حاتم شود جود تو را جانشین
هوش مصنوعی: اگر کسی دچار طمع و خواهش باشد، ننگش این است که با وجود بزرگی و سخاوت تو، به آنها دل ببندد.
هست یکی در جهان از تو کرم پیشهتر
لیک نرنجی که نیست غیر جهان آفرین
هوش مصنوعی: در دنیا فردی هست که از تو بیشتر دستیابی به خوبی و سخاوت دارد، اما ناراحت نشو که غیر از خداوند خالق هیچ کس دیگری نیست.
بحر تواند زدن لاف عطا با کفت
وقت کرم گر ز موج چین نزند بر جبین
هوش مصنوعی: اگر دریا بخواهد به برکت کرم و بخشش خود صحبت کند، این کار را با دستش انجام نمیدهد؛ بلکه اگر امواج به پیشانی او نزنند، نشاندهندهی بزرگی و عظمت او خواهد بود.
سالک راه تو را دوش فلک توشه کش
خرمن جاه تو را است ملک خوشه چین
هوش مصنوعی: رهروان راه تو، در دوش آسمان بار میکشند و محصول عزت و مقام تو را جمعآوری میکنند.
ای به ستایش سزا زین همه مدح و ثنا
از تو من خسته را نیست توقع جز این
هوش مصنوعی: ای آنکه سزاوار ستایش هستی، من از تمام تمجیدها و تعریفها خستهام و جز این از تو توقعی ندارم.
کز من و احوال من زمزمهای بشنود
از تو و انفاس تو پادشه داد و دین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از من و وضعیت من، صدایی بشنوی که ناشی از تو و نفسهای تو باشد؛ این صدا برای تو همچون شاه و دیانت است. به عبارت دیگر، شخصی به او الهام و آرامشی میدهد که میتواند در زندگیاش تأثیرگذار باشد.
وان چه شود خواسته جایزهٔ من بود
کز عدم آوردهام این همه در ثمین
هوش مصنوعی: هر چه که اتفاق میافتد، نتیجه خواسته من است، زیرا این همه چیزهایی که دارم را از عدم و نیستی به وجود آوردهام.
بهر تو کز عظمشان آمدهای در جهان
قابل بزمی چنان لایق مدحی چنین
هوش مصنوعی: به خاطر وجود تو که به قدری بزرگ و باعظمت هستی، در این دنیا برگزاری جشن و پایکوبی بسیار شایسته است و سزاوار ستایش فوقالعادهای میباشی.
محتشم آنجا که هست در چو صدف بیبها
تحفهٔ ما و تو بس گوهر نظم متین
هوش مصنوعی: محتشم، در مکانی که هست، مانند صدفی بیارزش است که گنجینهای از هنر و شعر در خود دارد و ما و تو تنها گوهر این نظم زیبا هستیم.
زان که ز پای ملخ تحفه روان ساختن
نزد سلیمان رواست در نظر خورده بین
هوش مصنوعی: چرا که ارسال هدیه از پای ملخ به سلیمان در نظر کسانی که از روی ظاهر میبینند، بیاشکال است.