گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷ - در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابی‌طالب

خوش آن زبان که شود چون زبان لوح و قلم
به مدح و منقبت شاه ذوالفقار علم
خون آن بنان که چو در خامه آورد جنبش
نخست ثبت کند مدحت امام امم
خوش آن بیان که بود همچو لعل در دل سنگ
در مناقب شاه نجف در آن مدغم
دمی ز نخل خیالت ثمر دهد شیرین
که جز به مدح شه نخل برنیاری دم
به خاک رفته فرو نظم آبدار تو به
اگر از آن نشود باغ منقبت خرم
درین جهان به ستایش مشو ندیم کسی
که در جهان دگر همینت ندیم ندم
فسانه طی کن و در مدحت کریمی کوش
که در کرم سگ او عار دارد از حاتم
به مدح کام دهی عقد نطق بند کزو
شوی به منعی بکری زمان زمان ملهم
به مجلس کرم از ساقی طلب کن جام
که تا ابد نکنی عرض احتیاج به جم
برات خویش به مهر دهنده‌ای برسان
که در رکوع به خواهنده می‌دهد خاتم
حیات جو زدم زنده‌ای که می‌آید
ز طفل مکتب او کار عیسی مریم
به سایه اسدی رو که گرگ مردم خوار
ز بیم او نتواند شدن غنیم غنم
ببر به محکمه قاضی شکایت چرخ
که در میانهٔ بازو کبوتر است حکم
به صدق شو سگ آن آستان که محترمند
سگان شیر خدا همچو آهوان حرم
به دانکه در کتب آسمانی آمده است
ابوالحسن همه‌جا بر ابوالبشر اقدم
مهم خویش بود خلق را اهم مهام
مرا ثنای امام امم مهم اهم
رسید مطلع دیگر ز سکه خانهٔ فکر
که می‌دود چو زر سکه‌دار در عالم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش آن زبان که شود چون زبان لوح و قلم
به مدح و منقبت شاه ذوالفقار علم
هوش مصنوعی: زبان خوش‌بیانی که مانند لوح و قلم باشد و در ستایش و ویژگی‌های نیک شاه ذوالفقار علم سخن بگوید، بسیار ارزشمند است.
خون آن بنان که چو در خامه آورد جنبش
نخست ثبت کند مدحت امام امم
هوش مصنوعی: خون انگشت آن کسی که با قلمش اولین حرکت را برای نوشتن زیبایی‌های امام بزرگ و والا می‌زند، بسیار ارزشمند است.
خوش آن بیان که بود همچو لعل در دل سنگ
در مناقب شاه نجف در آن مدغم
هوش مصنوعی: خوشا آن سخنانی که مانند لعل (جواهر) در دل سنگ، در ویژگی‌های والای شاه نجف پنهان است.
دمی ز نخل خیالت ثمر دهد شیرین
که جز به مدح شه نخل برنیاری دم
هوش مصنوعی: لحظه‌ای به خیال تو نگاه می‌کنم و از آن شیرینی می‌گیرم، زیرا فقط در ستایش پادشاه است که می‌توانم نفس بکشیم و احوال خوب بگویم.
به خاک رفته فرو نظم آبدار تو به
اگر از آن نشود باغ منقبت خرم
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که اگر از تلاشی که برای نظم و زیبایی باغ خود انجام می‌دهی، نتیجه‌ای حاصل نشود و باغ تو خرم و شاداب نگردد، به دنبال آن خستگی و رنجِ از دست رفته‌ات بی‌ارزش خواهد بود. به عبارت دیگر، این تلاش‌ها باید به ثمر بنشیند تا ارزش خود را نشان دهند.
درین جهان به ستایش مشو ندیم کسی
که در جهان دگر همینت ندیم ندم
هوش مصنوعی: در این دنیا از کسی که از تو ستایش می‌کند، خوشحال نشو؛ زیرا در دنیای دیگر ممکن است آن شخص همان شانسی را نداشته باشد که تو داری.
فسانه طی کن و در مدحت کریمی کوش
که در کرم سگ او عار دارد از حاتم
هوش مصنوعی: در زندگی خود، داستان‌ها و ویژگی‌های خوب را بگذر و سعی کن در ستایش فردی بزرگوار و با سخاوت بپردازی، زیرا حتی کرم و سخاوت او از حاتم طائی نیز بالاتر است و خود حاتم هم در مقایسه با او شرمنده می‌شود.
به مدح کام دهی عقد نطق بند کزو
شوی به منعی بکری زمان زمان ملهم
هوش مصنوعی: در این بیت به ستایش و تعریف از دیگران پرداخته شده است. به نوعی بیان می‌شود که با سخنانی زیبا و دلنشین، می‌توان ذهن و احساسات دیگران را تحت تاثیر قرار داد و به نوعی از آن‌ها الهام گرفت، به ویژه در زمان‌های خاص و منحصر به فرد.
به مجلس کرم از ساقی طلب کن جام
که تا ابد نکنی عرض احتیاج به جم
هوش مصنوعی: از ساقی بخواه که برایت جامی بیاورد تا از نعمت و بخشش بهره‌مند شوی و دیگر نیازی به درخواست و احتیاج به کسی نداشته باشی.
برات خویش به مهر دهنده‌ای برسان
که در رکوع به خواهنده می‌دهد خاتم
هوش مصنوعی: برای خودت کسی را پیدا کن که با عشق و محبت به تو کمک کند؛ کسی که حتی در حالت خضوع و تسلیم، به درخواست دیگران پاسخ مثبت می‌دهد.
حیات جو زدم زنده‌ای که می‌آید
ز طفل مکتب او کار عیسی مریم
هوش مصنوعی: زندگی را آغاز کردم، مانند موجود زنده‌ای که به دنیا می‌آید، مثل کودکانی که در مکتب تحصیل می‌کنند و به نوعی به کار معجزات عیسی مریم می‌پردازند.
به سایه اسدی رو که گرگ مردم خوار
ز بیم او نتواند شدن غنیم غنم
هوش مصنوعی: به سایه شخصی پناه ببر که قدرتش به اندازه‌ای است که حتی گرگ‌ها از ترس او نمی‌توانند به مردم آسیب بزنند و این محافظت تو را در امان نگه می‌دارد.
ببر به محکمه قاضی شکایت چرخ
که در میانهٔ بازو کبوتر است حکم
هوش مصنوعی: شکایت کن از چرخ روزگار به قاضی، زیرا در دل این داستان، کبوتر آزادی و آرامش پنهان است.
به صدق شو سگ آن آستان که محترمند
سگان شیر خدا همچو آهوان حرم
هوش مصنوعی: به درستکاری، همانند سگی از درگاه آن معبود درآ، زیرا سگان شیر خدا به اندازه آهوان حرم دارای احترام و ارزش هستند.
به دانکه در کتب آسمانی آمده است
ابوالحسن همه‌جا بر ابوالبشر اقدم
هوش مصنوعی: در کتاب‌های آسمانی آمده که ابوالحسن (امام علی) در مقام و ارزش بر ابوالبشر (آدم) مقدم است.
مهم خویش بود خلق را اهم مهام
مرا ثنای امام امم مهم اهم
هوش مصنوعی: مهم‌ترین چیز برای من، توجه به خودم و خواسته‌هایم است. اما برای دیگران، بزرگ‌ترین اهمیت در ستایش و احترام به امامان و رهبرانشان نهفته است.
رسید مطلع دیگر ز سکه خانهٔ فکر
که می‌دود چو زر سکه‌دار در عالم
هوش مصنوعی: به زودی درخشش و روشنی جدیدی از اندیشه و تفکر به وجود خواهد آمد، همان‌طور که سکه‌دار در عالم وجود سکه‌های طلا را می‌سازد و به گردش درمی‌آورد.

حاشیه ها

1391/03/05 08:06
امین نوری

بیت دوم کلمه اول باید "خوش" باشد تا معنا بدهد.