گنجور

شمارهٔ ۷۱ - مختوم و موشّح به مدح آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم

افکنده موی یارم، بس عقده‌ها به کارم
آشفته‌تر ز حالم، گردیده روزگارم
هرچند پار هم بود، دیوانگی شعارم
امسال شور مستی، افزون بود زپارم
مستم ولی نه از می، سرمست لعل یارم
باشد مدام مستی، زآن راح پر خمارم
بخشیده بی نیازی ، از خلق ، کردگارم
از دولت قناعت، سلطان روزگارم
مولی الکرام صادق، خواجه بزرگوارم
مدح محمد و آل، باشد «محیط» کارم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

افکنده موی یارم، بس عقده‌ها به کارم
آشفته‌تر ز حالم، گردیده روزگارم
هوش مصنوعی: موی یارم به دور افتاده و باعث شده که مشکلاتی برایم پیش بیاید. حال من بسیار آشفته‌تر شده و روزگارم هم به سختی گذشته است.
هرچند پار هم بود، دیوانگی شعارم
امسال شور مستی، افزون بود زپارم
هوش مصنوعی: اگرچه سال‌های گذشته هم تجربه‌های زیادی داشته‌ام، اما امسال احساس شور و شوق بیشتری دارم. حالت دیوانگی و عشق به زندگی در من بیشتر شده است.
مستم ولی نه از می، سرمست لعل یارم
باشد مدام مستی، زآن راح پر خمارم
هوش مصنوعی: مست هستم، اما نه به خاطر شراب، بلکه همیشه به خاطر زیبایی معشوقم سرمست هستم. این حال به خاطر معشوقی است که مرا در چنگال عشق گرفتار کرده است.
بخشیده بی نیازی ، از خلق ، کردگارم
از دولت قناعت، سلطان روزگارم
هوش مصنوعی: خداوند به من بی‌نیازی داده است و من از دیگران مستقل هستم، و با قناعتی که دارم، در زندگی‌ام مانند یک پادشاه هستم.
مولی الکرام صادق، خواجه بزرگوارم
مدح محمد و آل، باشد «محیط» کارم
هوش مصنوعی: درود بر مولای بزرگوارم، حضرت صادق. سرودن شعر در ستایش پیامبر و خاندان او، مشغله و هدف اصلی من است.

حاشیه ها

1403/03/30 16:05
سیدمحمد جهانشاهی

بخشیده بی نیازی ، از خلق ، کردگارم