شمارهٔ ۶۷ - در نعت و منقبت عقل اول و پیغمبر آخر حضرت خاتم النّبیّین صلی الله علیه و آله و سلم
ای در وجود تو کون و مکان عدم
نتوان حدوث ذات تو را فرق از قدم
با نسبت وجود تو هستی کائنات
مانند هستی قطرات است نزد یَم
«لَولاکَ لَما خَلَقتُ اللَفلاکَ» در ثبات
ای خسرو «لعمرک» به سرود ذوالکرم
هستی تو اصل هستی و دفتر وجود
هستند فرع ذات تو اشیا، زبیش و کم
عنوان نگار نامه ی هستی تو بوده ای
زآن پیشتر که خلق شود لوح با قلم
تو عقل اولی و نخستین عطای حق
تو ختم انبیایی و تو هادی اُمَم
شاها به یک اشاره ی ابروی تیغ تو
گردید راست، رایت دین، پشت کفر خم
افزون تو و مقام تو ز ادراک ماسوی
این بهترین سلاله ی ارواح محترم
در بندگی تو «ان عبد» همی سرود
شاهی که ذات او به خدایی است متهم
جایی که جبرییل امین را نبود راه
رفتی برون نهادی از آنجای هم قدم
حَیَّ عَلَی الصَّلوة: و حَیَّ عَلَی الفَلاح
فرخنده ذکر مهد تو بوده است، دمبدم
باقی بود زمان تو تا رستخیز
نی نی خطا سرودم در رستخیز هم
شق القمر نمودی و زین معجز شگفت
بر گنبد سپهر زرفعت زدی علم
گاه ولادت تو شد آثار بس پدید
و آن جمله بر صحیفه ی عالم بود رقم
گسترده خوان جود تو در عرصه ی وجود
آن سان که حرص گشته از آن ممتلی شکم
شد نعمت ولای تو و اهل بیت تو
ما را نصیب از کرم سابغ النعم
از فر خجسته اسم تو احمد گرفته زیب
فرخ کتاب ایزدی ای شاه محتشم
عاجز بود زبان «محیط» از ثنای تو
ای بهترین سلاله ی ارواح محترم
بر ذات فرخ تو و فرخنده عترتت
بادا درود بی حد تا حشر دمبدم
شمارهٔ ۶۶ - ایضأ در رثاء حضرت صدیقه ی کبری و سیده ی نساء علیه السلام: ما را کجا به کوی تو ممکن بود وصولشمارهٔ ۶۸ - در وفات شیخ الفقها حاج ملّا علی کنی می فرماید: ای دریغا که باز در اسلام
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای در وجود تو کون و مکان عدم
نتوان حدوث ذات تو را فرق از قدم
هوش مصنوعی: وجود تو به قدری عظیم و بینظیر است که هیچ چیزی نمیتواند وجود و ذات تو را از وجود خداوند جدا کند. هیچیک از محدودیتهای زمان و مکان نمیتواند بر تو اثر بگذارد و تو همواره بودهای و خواهی بود.
با نسبت وجود تو هستی کائنات
مانند هستی قطرات است نزد یَم
هوش مصنوعی: وجود تو همچون وجود قطرات در دریا، اساس و بنیاد هستی کائنات است.
«لَولاکَ لَما خَلَقتُ اللَفلاکَ» در ثبات
ای خسرو «لعمرک» به سرود ذوالکرم
هوش مصنوعی: اگر تو نبودای، جهان را نمیآفریدم. در ثبات تو ای فرزند نیکوکار، به راستی که به سرود عطا میخوانم.
هستی تو اصل هستی و دفتر وجود
هستند فرع ذات تو اشیا، زبیش و کم
هوش مصنوعی: وجود تو اساس و بنیاد هستی است و تمام موجودات تنها شاخههایی از ذات تو هستند که به کم و زیاد تقسیم میشوند.
عنوان نگار نامه ی هستی تو بوده ای
زآن پیشتر که خلق شود لوح با قلم
هوش مصنوعی: تو از قبل از آنکه جهان به وجود بیاید و قلم بر لوح بنویسد، عنوان و نقش نوشتهی هستیات بودهای.
تو عقل اولی و نخستین عطای حق
تو ختم انبیایی و تو هادی اُمَم
هوش مصنوعی: شما اولین و اصلیترین عقل هستید و نعمتهای الهی به شما ختم میشود. شما راهنمای ملتها نیز هستید.
شاها به یک اشاره ی ابروی تیغ تو
گردید راست، رایت دین، پشت کفر خم
هوش مصنوعی: ای پادشاه، با یک اشاره از ابروی تیز تو، علم دین راست و محکم شد و کفر به زانو درآمد.
افزون تو و مقام تو ز ادراک ماسوی
این بهترین سلاله ی ارواح محترم
هوش مصنوعی: تو و مقام تو فراتر از درک دیگران هستید و این بهترین نسل ارواح محترم است.
در بندگی تو «ان عبد» همی سرود
شاهی که ذات او به خدایی است متهم
هوش مصنوعی: در خدمت تو، همواره سرودهای شاهانه میسرایم؛ چرا که وجود او به خدایی متهم است.
جایی که جبرییل امین را نبود راه
رفتی برون نهادی از آنجای هم قدم
هوش مصنوعی: جایی که فرشته وحی نمیتواند وارد شود، تو به راحتی قدم گذاشتی و از آنجا عبور کردی.
حَیَّ عَلَی الصَّلوة: و حَیَّ عَلَی الفَلاح
فرخنده ذکر مهد تو بوده است، دمبدم
هوش مصنوعی: به زندگی و نماز برپاکن! به رستگاری و خوشبختی! نام مبارک شما همواره بر زبانها جاری است و همیشه در دلها ذکر میشود.
باقی بود زمان تو تا رستخیز
نی نی خطا سرودم در رستخیز هم
هوش مصنوعی: زمانی که تو زنده هستی، من هم خطاهایی را مرتکب شدم، اما در آن لحظهی احیای دوباره، همگی را به یاد میآورم.
شق القمر نمودی و زین معجز شگفت
بر گنبد سپهر زرفعت زدی علم
هوش مصنوعی: تو چهره ماه را شکافتی و به خاطر این معجزه شگفت، بر آسمان بلند علم و دانش را به اهتزاز در آوردی.
گاه ولادت تو شد آثار بس پدید
و آن جمله بر صحیفه ی عالم بود رقم
هوش مصنوعی: در برخی زمانها، ظهور تو نشانههای زیادی را باعث شد که همه آنها بر صفحهی جهان ثبت شد.
گسترده خوان جود تو در عرصه ی وجود
آن سان که حرص گشته از آن ممتلی شکم
هوش مصنوعی: بخشش و generosity تو در دنیای هستی به اندازهای وسیع و فراوان است که حرص و طمع انسان را به کمال رسانده و سیر نمیشود.
شد نعمت ولای تو و اهل بیت تو
ما را نصیب از کرم سابغ النعم
هوش مصنوعی: نعمت محبت و سرپرستی تو و اهل بیت تو به ما بخشیده شده و این نعمت، فراوان و بیحد و حصر است.
از فر خجسته اسم تو احمد گرفته زیب
فرخ کتاب ایزدی ای شاه محتشم
هوش مصنوعی: زیبایی و خوش شانسی نام تو "احمد" است که شایستگی این کتاب الهی را به دوش میکشد، ای پادشاه بزرگوار.
عاجز بود زبان «محیط» از ثنای تو
ای بهترین سلاله ی ارواح محترم
هوش مصنوعی: زبان «محیط» ناتوان است از توصیف و ستایش تو، ای بهترین نسل ارواح محترم.
بر ذات فرخ تو و فرخنده عترتت
بادا درود بی حد تا حشر دمبدم
هوش مصنوعی: برای وجود مبارک تو و نسل پربرکتت درود و سلام بیپایان تا روز قیامت باد.