گنجور

شمارهٔ ۴۸ - مختوم به مدح مولای متقیان و امیرمؤمنان علیه السلام

مدام فتنه از آن چشم مست می‌ریزد
ولی به جان من می‌پرست می‌ریزد
نگار من چو نشنید به بزم و برخیزد
بلا و فتنه ز بالا و پست می‌ریزد
مدام خون جگر، جای اشک از دیده
به لعل نوش تو دل، هرکه بست می‌ریزد
گر از شکسته دلم ریخت چون عجب نبود
که باده ساغر آن، چون شکست می‌ریزد
به دام فرصتت افتد چو خصم، خونش ریز
که خون تو گر، ازین دام جست می‌ریزد
به دوش بار بلایی که جان من دارد
ز قید این تن خاکی چو رست، می‌ریزد
به تیر غمزه تو، آن را که می‌زنی سرو جان
به مقدمت ز پی ناز شست می‌ریزد
مدام ساقی کوثر، به ساغر دل من
می ولایت خود، از الست می‌ریزد
علی ذوالنعم که فیض و عطا
غلام درگه او را، ز دست می‌ریزد
پناه خسته‌دلان شاه راد، ناصر دین
که خون هرکه دل خلق خَست، می‌ریزد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مدام فتنه از آن چشم مست می‌ریزد
ولی به جان من می‌پرست می‌ریزد
هوش مصنوعی: چشم مست او همیشه باعث ایجاد دردسر و آشفتگی می‌شود، اما این آشفتگی تنها برای من و از عمق جانم نشأت می‌گیرد.
نگار من چو نشنید به بزم و برخیزد
بلا و فتنه ز بالا و پست می‌ریزد
هوش مصنوعی: عزیزم وقتی متوجه شد که در مجلس جشن خبر از مشکلات و آشفتگی‌ها می‌آید، به سرعت به پا می‌خیزد و سعی می‌کند تا این ناملایمات را دور کند.
مدام خون جگر، جای اشک از دیده
به لعل نوش تو دل، هرکه بست می‌ریزد
هوش مصنوعی: همواره خون جگر را به جای اشک از چشم می‌ریزم، چون هر کسی که دلش را به زیبایی تو گره زده، بی‌وقفه در حال ریزش است.
گر از شکسته دلم ریخت چون عجب نبود
که باده ساغر آن، چون شکست می‌ریزد
هوش مصنوعی: اگر دل من شکست و از آن خون ریخت، تعجبی ندارد چون شراب درون ساغر هم وقتی که بشکند، می‌ریزد.
به دام فرصتت افتد چو خصم، خونش ریز
که خون تو گر، ازین دام جست می‌ریزد
هوش مصنوعی: اگر دشمن به دام فرصت تو بیفتد، خونش را بریز، زیرا خون تو نیز از این دام رها می‌شود.
به دوش بار بلایی که جان من دارد
ز قید این تن خاکی چو رست، می‌ریزد
هوش مصنوعی: بار سنگینی که بر دوش دارم، ناشی از درد و رنجی است که جانم تحمل می‌کند. وقتی که این تن خاکی از بین برود و آزاد شوم، این بار رنج و آزار از دوش من می‌افتد.
به تیر غمزه تو، آن را که می‌زنی سرو جان
به مقدمت ز پی ناز شست می‌ریزد
هوش مصنوعی: چشمان دلربای تو مانند تیرهایی است که قلب‌ها را هدف قرار می‌دهد. هرکسی که مورد توجه تو قرار می‌گیرد، از عشق و زیبایی‌ات مجذوب می‌شود و جانش به قدم‌های نازنین‌ات فدای می‌شود.
مدام ساقی کوثر، به ساغر دل من
می ولایت خود، از الست می‌ریزد
هوش مصنوعی: همواره، ساقی معصوم و بخشنده، در دل من از لطف و رحمت خود می‌ریزد و مرا به یاد عهد اولیه و آغازی دور می‌اندازد.
علی ذوالنعم که فیض و عطا
غلام درگه او را، ز دست می‌ریزد
هوش مصنوعی: علی صاحب نعمات و برکات است و از دست او بخشش‌ها و فیض‌ها به دیگران می‌رسد.
پناه خسته‌دلان شاه راد، ناصر دین
که خون هرکه دل خلق خَست، می‌ریزد
هوش مصنوعی: این متن به توصیف شخصیتی قدرتمند و حمایتگر اشاره دارد که به عنوان حامی و پناهی برای افرادی که دل‌شان خسته و شکسته است، شناخته می‌شود. او به خاطر احساس مسئولیتی که در قبال مردم دارد، به مصون ماندن جان آن‌ها اهمیت می‌دهد و برای حفاظت از آنان، حتی برای دفاع از آن‌ها حاضر به اقداماتی است که می‌تواند به هزینه‌اش تمام شود.