شمارهٔ ۳۹ - مختوم به اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام
جماعتی که دل و جان به عشق نسپارند
به حیرتم! چه تمتع ز زندگی دارند
بر آن سرم که برآرم دمی به خاطر جمع
گرم دو زلف پریشان دوست بگذارند
به صاحبان نظر ساقیا مده ساغر
که با حضور تو پیوسته مست دیدارند
به دور چشم تو مستی ما عجب نبود
عجب ز حالتِ آنان بوَد ، که هُشیار اند
زاهل مدرسه ای دل، امید حال مدار
که اهلِ قال ، ز سر تا به پای ، گفتار اند
به رویِ خویش ، ز شش سوی بسته راهِ یقین،
نشسته در پس هفتم حجاب بیدارند
زخیل خاک نشینان جماعتی دانم
که چون سپهر رفیع و بلند مقدارند
چو نوش، راحت روحند و در مذاق چو نیش
چو گل عزیز و به چشم جهانیان خارند
شکسته قید علایق به زور بازوی عشق
نه چون من و تو به دام هوس گرفتارند
نگاهدار زاندیشه های باطل، دل
حضورشان که ز راز درون خبر دارند
مدد زهمت ایشان رسد به پیل دمان
ولی به زیر قدم، مور را نیازارند
شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،
غلام خواجه ی لولاک و آل اطهارند
به اهل بیت رسالت مرا است چشم امید
چه پُر گناه ، تنم را به خاک بسپارند
به غیر آن که نشاید خدایشان خواندن
به هرچه وصف نمایندشان سزاوارند
«محیط» از شرف مدحت محمد و آل
متاع نظم تو را خسروان خریدارند
شمارهٔ ۳۸ - مختوم به مدح شاه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام: چون کارها موافق تقدیر میشودشمارهٔ ۴۰ - در مدح امیرالمؤمنین و اهل بیت طاهرین علیه السلام: دل در غم تو دژم نباشد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جماعتی که دل و جان به عشق نسپارند
به حیرتم! چه تمتع ز زندگی دارند
هوش مصنوعی: گروهی که دل و روحشان را به عشق واگذار نکردهاند، برایم جای تعجب است! چه لذتی از زندگی میبرند؟
بر آن سرم که برآرم دمی به خاطر جمع
گرم دو زلف پریشان دوست بگذارند
هوش مصنوعی: من در آرزوی آنم که لحظهای به یاد جمعِ خوب و شاد دو دسته موهای آشفته یار، سر برآورم.
به صاحبان نظر ساقیا مده ساغر
که با حضور تو پیوسته مست دیدارند
هوش مصنوعی: به کسانی که فهم عمیق دارند، ای ساقی، مشروب نده؛ چرا که آنها با وجود تو همیشه در مستی و شادی دیدار تو هستند.
به دور چشم تو مستی ما عجب نبود
عجب ز حالتِ آنان بوَد ، که هُشیار اند
هوش مصنوعی: مستی ما در کنار چشمان تو چیز عجیبی نیست، بلکه شگفتی از حال کسانی است که به نظر میرسد هشیار هستند.
زاهل مدرسه ای دل، امید حال مدار
که اهلِ قال ، ز سر تا به پای ، گفتار اند
هوش مصنوعی: از کسی که در مدرسه علم میآموزد، انتظاری برای حال و احوال خوب نداشته باش، زیرا افرادی که فقط به حرفها و گفتارها توجه دارند، تمام وجودشان در گفتارشان است نه در عمل.
به رویِ خویش ، ز شش سوی بسته راهِ یقین،
نشسته در پس هفتم حجاب بیدارند
هوش مصنوعی: شخصی با آگاهی کامل، در میان محدودیتها و موانع خود، در حقیقتی عمیق و پنهان قرار دارد که هنوز به طور کامل درک نشده است.
زخیل خاک نشینان جماعتی دانم
که چون سپهر رفیع و بلند مقدارند
هوش مصنوعی: من گروهی از خاکنشینان را میشناسم که مانند آسمان بلند و رفیع هستند.
چو نوش، راحت روحند و در مذاق چو نیش
چو گل عزیز و به چشم جهانیان خارند
هوش مصنوعی: چنانچه نوشیدنیها برای روح آرامش به ارمغان میآورند و در مزهاش تلخی وجود دارد، گلها برای دل عزیزند و در نگاه دیگران همچون خار به نظر میآیند.
شکسته قید علایق به زور بازوی عشق
نه چون من و تو به دام هوس گرفتارند
هوش مصنوعی: عشق واقعی انسان را از بند وابستگیها آزاد میکند، اما بسیاری از مردم هنوز در دام خواستهها و تمایلات دنیوی گرفتار هستند.
نگاهدار زاندیشه های باطل، دل
حضورشان که ز راز درون خبر دارند
هوش مصنوعی: حواست را جمع کن و از افکار نادرست دوری کن، چون دل کسانی که از حقیقت باخبرند، به این رازهای درونی آگاهی دارند.
مدد زهمت ایشان رسد به پیل دمان
ولی به زیر قدم، مور را نیازارند
هوش مصنوعی: کمک و یاری ایشان به قویترین موجودات نیز میرسد، اما اگر زیر پا برود، مور را آزار نمیدهند.
شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،
غلام خواجه ی لولاک و آل اطهارند
هوش مصنوعی: حاکمان و بزرگان جهان هستی و کسانی که بر وجود تسلط دارند، در واقع خدمتگزاران و غلامان خواجه لولاک و خانوادهی پاک اطهار هستند.
به اهل بیت رسالت مرا است چشم امید
چه پُر گناه ، تنم را به خاک بسپارند
هوش مصنوعی: من به اهل بیت پیامبر امید دارم، هرچند که گناهان زیادی دارم؛ به همین دلیل ممکن است بدنم را به خاک بسپارند.
به غیر آن که نشاید خدایشان خواندن
به هرچه وصف نمایندشان سزاوارند
هوش مصنوعی: جز آن که لایق و شایسته خداوندی نیستند، هر چیزی که دربارهشان بگویند، وصف و ستایششان است.
«محیط» از شرف مدحت محمد و آل
متاع نظم تو را خسروان خریدارند
هوش مصنوعی: فضای اطراف از عظمت و ارادت به مدح پیامبر محمد و خاندان او، باعث میشود که پادشاهان و بزرگان جامعه، به ارزش و زیبایی شعر و نظم تو توجه و احترام بیشتری داشته باشند.
حاشیه ها
1403/03/27 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
عجب ز حالتِ آنان بوَد ، که هُشیار اند
1403/03/27 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
که اهلِ قال ، ز سر تا به پای ، گفتار اند
1403/03/27 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
به رویِ خویش ، ز شش سوی بسته راهِ یقین،
1403/03/27 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،
1403/03/27 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،