شمارهٔ ۲۱ - بنگر صفای جام و می لعل فام را
بنگر صفای جام و می لعل فام را
کز باده فرق می نتوان کرد، جام را
نازم به بزم دُردکشان کز فروغ جام
از هم تفاوتی نبود، صبح و شام را
در طی راه عشق چو خامند، پختگان
اندیشه کن که حال چگونه است خام را
تحصیل نام، از در میخانه کی توان
طوفان خم به باد دهد، ننگ و نام را
انصاف خواهمی زتو، هرگز شنیده ای؟
عاقل به اختیار کند، ترک کام را
ما را غرض زباده، شراب ولایت است
نی باده ای که آمده مقصد، عوام را
دی بر در سرای مغان، ازدحام بود
پرسیدم از مُغی، سبب ازدحام را
گفتا که هست عید و به عیدانه، پیر دیر
بنموده وقف دُردکشان، رطل و جام را
میلاد فر خجسته ی ساقی کوثر است
آمد نوید فتح و بشارت، گرام را
سلطان اولیاء، شه مردان که حُب او
شرط قبول گشته صلوة و صیام را
مولود شد به کعبه و عزّ و شرف فزود
حجر و حطیم و زمزم و رکن و مقام را
اِحرام طوف درگه او هر که بست یافت
اجر هزار عمره و حجّ تمام را
بر خاک آستانهٔ وی هر که جبهه سود
دریافت حق واقعیِ استلام را
بین صفا و مروهٔ درگاه و روضه اش
کن سعی کسب روضهٔ دارالسلام را
می کُن وقوف، در عرفات ولای او
جویی اگر سلامت یوم القیام را
مقصد ز رمیِ جَمْر، تبری زخصم اوست
کین شیوه شاهد است، تولای تام را
قربانی منای تقرب، که فُزت گفت
دید از شراب وصل، لبالب چو جام را
بعد از ثنای شاه ولایت علی، رواست
گفتن مدیح صدر فلک احتشام را
ز آن رو که عرض مدحت مولی نمودن است
در کیش اهل عشق، ستودن غلام را
آن خواجهٔ کریم که زد جاودان صلا
بر خوان جود و فضل و کرم، خاص و عام را
فرزانه صدر اعظم اشرف که شه سپرد
در کفّ او زمام تمام انام را
در دفع خصم مملکت و حفظ داد و دین
کلکش نموده کار بُرنده حسام را
ز آن شد امین سلطان، کز پای گوهری
جز در ره امانت، ننهاده گام را
دایم «محیط» از کرم شاه اولیاء
خواهد دوام دولت صدرالکرام را
شمارهٔ ۲۰ - مختوم به مدح حضرت مالک اشتر روحی له الفدا: مرید عشق نجوید، مراد خاطر خویششمارهٔ ۲۲ - در میلاد سعادت بنیاد امام زمان علیه السلام: عید است و کرده دلبر من دست و پا خضاب
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بنگر صفای جام و می لعل فام را
کز باده فرق می نتوان کرد، جام را
هوش مصنوعی: به زیبایی و روشنی نوشیدنی و شرابی که رنگی چون لعل دارد، نگاه کن. زیرا از باده نمیتوان تفاوتی میان شراب و جام قائل شد.
نازم به بزم دُردکشان کز فروغ جام
از هم تفاوتی نبود، صبح و شام را
هوش مصنوعی: من به محافل افرادی که مشغول نوشیدن شراب هستند، افتخار میکنم، چرا که نور و روشنی جام شراب به قدری زیاد است که تفاوتی میان صبح و شب نیست.
در طی راه عشق چو خامند، پختگان
اندیشه کن که حال چگونه است خام را
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، افرادی که ناپختگی دارند مانند خامی هستند، ولی کسانی که اندیشمند و پختهاند با تفکر و درک عمیق به حال و وضعیت خامها توجه میکنند.
تحصیل نام، از در میخانه کی توان
طوفان خم به باد دهد، ننگ و نام را
هوش مصنوعی: به دست آوردن اعتبار و شهرت از طریق میخانه چگونه میتواند باعث شود که ننگ و نام به باد برود؟
انصاف خواهمی زتو، هرگز شنیده ای؟
عاقل به اختیار کند، ترک کام را
هوش مصنوعی: من انصاف از تو میطلبم، آیا هرگز این را شنیدهای؟ کسی که عاقل است، با اراده خودش، لذتها را ترک میکند.
ما را غرض زباده، شراب ولایت است
نی باده ای که آمده مقصد، عوام را
هوش مصنوعی: هدف ما از نوشیدن، بادهای است که در آن مقام و مراتب معنوی وجود دارد، نه نوشیدنیای که تنها برای افراد عادی و عوام جذابیت دارد.
دی بر در سرای مغان، ازدحام بود
پرسیدم از مُغی، سبب ازدحام را
هوش مصنوعی: دیروز در دروازه خانه میخانهداران شلوغی بود. از یکی از میخانهداران پرسیدم که علت این شلوغی چیست.
گفتا که هست عید و به عیدانه، پیر دیر
بنموده وقف دُردکشان، رطل و جام را
هوش مصنوعی: او گفت که امروز عید است و به خاطر عید، پیر میخانه برای شرابنوشان، مقدار زیادی شراب و جام را قرار داده است.
میلاد فر خجسته ی ساقی کوثر است
آمد نوید فتح و بشارت، گرام را
هوش مصنوعی: زایش مبارک ساقی کوثر به ما خبر از پیروزی و بشارتی خوش میدهد.
سلطان اولیاء، شه مردان که حُب او
شرط قبول گشته صلوة و صیام را
هوش مصنوعی: سلطان اولیاء، سرآمد مردان، که عشق و محبت او، شرط پذیرفته شدن نماز و روزههاست.
مولود شد به کعبه و عزّ و شرف فزود
حجر و حطیم و زمزم و رکن و مقام را
هوش مصنوعی: به دنیا آمدن او در کعبه، موجب افزایش عزت و شرافت آن مکان شد و ارزشهای حجر، حطیم، زمزم، رکن و مقام نیز به خاطر این ولادت بیشتر شد.
اِحرام طوف درگه او هر که بست یافت
اجر هزار عمره و حجّ تمام را
هوش مصنوعی: هر کس به حرمت و احترام درگاه او (خدا) قدم بردارد، پاداشی برابر با هزار عمره و حج کامل خواهد داشت.
بر خاک آستانهٔ وی هر که جبهه سود
دریافت حق واقعیِ استلام را
هوش مصنوعی: هر کسی که در آستانهٔ او با تواضع و فروتنی سجده کند، به حقیقت دسترسی پیدا کرده و حقایق را درک خواهد کرد.
بین صفا و مروهٔ درگاه و روضه اش
کن سعی کسب روضهٔ دارالسلام را
هوش مصنوعی: میان صفا و مروه، در تلاش برای رسیدن به درگاه و باغ رضایت و آرامش باش.
می کُن وقوف، در عرفات ولای او
جویی اگر سلامت یوم القیام را
هوش مصنوعی: در عرفات با آگاهی از ولایت او باش و اگر در پی سلامت در روز قیامت هستی، تلاش کن.
مقصد ز رمیِ جَمْر، تبری زخصم اوست
کین شیوه شاهد است، تولای تام را
هوش مصنوعی: هدف از پرتاب سنگ به سوی شیطان، دوری جستن از دشمن اوست. چون این روش، روش شاهد است و فقط با محبت کامل میتوان به آن دست یافت.
قربانی منای تقرب، که فُزت گفت
دید از شراب وصل، لبالب چو جام را
هوش مصنوعی: قربانی من برای نزدیکتر شدن به اوست، زیرا وقتی شراب وصل را دیدم، مانند جامی پر از آن حالت شگفتانگیزی را تجربه کردم.
بعد از ثنای شاه ولایت علی، رواست
گفتن مدیح صدر فلک احتشام را
هوش مصنوعی: پس از آنکه از بزرگواری و فضیلتهای علی، شاه ولایت، سخن گفتیم، شایسته است که از مقام و شخصیت برجسته صدر فلك نیز یاد کنیم.
ز آن رو که عرض مدحت مولی نمودن است
در کیش اهل عشق، ستودن غلام را
هوش مصنوعی: به این دلیل که در مکتب عشق، تمجید از مقام مولی، به معنی ستودن و تعریف از خدمتگزار او است.
آن خواجهٔ کریم که زد جاودان صلا
بر خوان جود و فضل و کرم، خاص و عام را
هوش مصنوعی: آن بزرگوار مهربان که همیشگی صدای دعوتش به میهمانی بخشش و نیکوکاری بلند است، به همه مردم، چه خاص و چه عام، روی میآورد.
فرزانه صدر اعظم اشرف که شه سپرد
در کفّ او زمام تمام انام را
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی بلندمرتبه و حکیم اشاره دارد که در مقام صدارت و رهبری، قدرت و مدیریت کل مردم را در دستان خود دارد. او به عنوان فردی برجسته و با درایت شناخته میشود که مدیریت و سرپرستی جامعه را به عهده دارد و به نوعی فرمانروایی بر زندگی افراد را در اختیار گرفته است.
در دفع خصم مملکت و حفظ داد و دین
کلکش نموده کار بُرنده حسام را
هوش مصنوعی: در مقابله با دشمنان کشور و برای حفظ عدالت و دین، او تدابیری اندیشیده است که مانند شمشیری تیز و برنده عمل کند.
ز آن شد امین سلطان، کز پای گوهری
جز در ره امانت، ننهاده گام را
هوش مصنوعی: به خاطر همین امانتداری و صداقت، امین سلطان شد؛ زیرا او هرگز قدمی جز در راه امانتداری برنداشته است.
دایم «محیط» از کرم شاه اولیاء
خواهد دوام دولت صدرالکرام را
هوش مصنوعی: بهطور مداوم، محیطبان از نعمت و کرم شاه اولیاء حفاظت خواهد کرد و به همین ترتیب، دوام و استمرار حکومت برترین بزرگان را خواهد خواست.