شمارهٔ ۲۰ - مختوم به مدح حضرت مالک اشتر روحی له الفدا
مرید عشق نجوید، مراد خاطر خویش
خوش است عارف سالک، به هر چه آید پیش
نکو است آن چه کند دلستان، چه جور و چه مهر
خوش است هرچه زجانان رسد، چه نوش و چه نیش
غلام همت آنم که خاطر مجموع
پی دو روزه ی دنیای دون نکرد، پریش
ز چنگ حادثه خواهی شکسته دل نشوی
به هوش باش نگردد، دلی زدست تو ریش
ز بندگان طبیعت مجو مسلمانی
که این سیاه دلان، کافرند در همه کیش
طُفیل هستی یارند، بنده و آزاد
رهین منّت عشقند، منعم و درویش
به عشق کوش که مردان راه حق بردند
به یُمن سلطنت عشق، کارها از پیش
ز عشق مالک اشتر، بدان مقام رسید
که قاصر است زدرکش، عقول دوراندیش
شه ولایت فرمود، بهر من مالک
چنان بُدی که بُدم من، برای سید خویش
بُرنده تیغی خواندش، زتیغ های خدا
مر این حدیث زگفتار او است، بی کم و بیش
«محیط» بندگی بندگان، آل رسول
مراست مذهب و آیین، مراست ملت و کیش
شمارهٔ ۱۹ - در رِثاء حضرت علیّ بن الحسین الاصغر علیه السلام: ز رنگ هستی خود ساده ساز لوح ضمیرشمارهٔ ۲۱ - بنگر صفای جام و می لعل فام را: بنگر صفای جام و می لعل فام را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرید عشق نجوید، مراد خاطر خویش
خوش است عارف سالک، به هر چه آید پیش
هوش مصنوعی: دلبسته عشق، دنبال خواستههای خود نمیگردد و آنچه که برایش خوشایند است، کافی است. عارف و سالک، به هر چیزی که در مسیرش پیش بیاید، توجه میکند.
نکو است آن چه کند دلستان، چه جور و چه مهر
خوش است هرچه زجانان رسد، چه نوش و چه نیش
هوش مصنوعی: خوب است هر کاری که معشوق انجام دهد، زیرا هرگونه محبت و عاطفهای که از عزیزان به ما برسد، چه خوب باشد و چه بد، خوشایند است.
غلام همت آنم که خاطر مجموع
پی دو روزه ی دنیای دون نکرد، پریش
هوش مصنوعی: من از افرادی هستم که به خاطر بیاهمیتی و ناپایداری دنیای پست، دل به آن نمیزنم و فکر و خیال نزنم.
ز چنگ حادثه خواهی شکسته دل نشوی
به هوش باش نگردد، دلی زدست تو ریش
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دلشکسته نشوی، باید مراقب باشی. حوادث زندگی ممکن است باعث ناراحتی و آسیب به تو شوند، بنابراین از خودت مراقبت کن تا دلت براثر مشکلات نرنجد و نریزد.
ز بندگان طبیعت مجو مسلمانی
که این سیاه دلان، کافرند در همه کیش
هوش مصنوعی: از میان انسانهایی که به طبیعت وابستهاند، مسلمان واقعی را جستجو نکن، زیرا این افراد که دلهای تیرهای دارند، در هر عقیده و مذهب، کافر به حساب میآیند.
طُفیل هستی یارند، بنده و آزاد
رهین منّت عشقند، منعم و درویش
هوش مصنوعی: در این جهان، همه موجودات به نوعی وابسته به عشق هستند. چه افراد ثروتمند و چه افراد فقیر، همگی در سایهٔ محبت و عشق قرار دارند و به نوعی بندهٔ آن هستند. عشق پیوندی است که بین همهٔ انسانها برقرار میکند و همه را در یک سفر مشترک قرار میدهد.
به عشق کوش که مردان راه حق بردند
به یُمن سلطنت عشق، کارها از پیش
هوش مصنوعی: سعی کن در عشق تلاش کنی، زیرا مردان حقیقت با قدرت عشق، کارهای بزرگ و مهمی را به انجام رساندهاند و به موفقیتهایی دست یافتهاند.
ز عشق مالک اشتر، بدان مقام رسید
که قاصر است زدرکش، عقول دوراندیش
هوش مصنوعی: از عشق مالک اشتر، به چنین جایگاهی رسید که عقلهای دوراندیش هم از درک او ناتوانند.
شه ولایت فرمود، بهر من مالک
چنان بُدی که بُدم من، برای سید خویش
هوش مصنوعی: ولیعهد فرمود که تو مالک و صاحباختیار من بودی، همانطور که من برای سرور و آقایی که به او تعلق دارم، بودم.
بُرنده تیغی خواندش، زتیغ های خدا
مر این حدیث زگفتار او است، بی کم و بیش
هوش مصنوعی: او را مانند تیغی تیز و برنده میداند، زیرا آنچه میگوید از حقیقتهای الهی است و در این گفتارش چیزی کم و کسر نیست.
«محیط» بندگی بندگان، آل رسول
مراست مذهب و آیین، مراست ملت و کیش
هوش مصنوعی: محیطی که در آن بندگان خدا زندگی میکنند و عبادت میکنند، متعلق به اهل بیت پیامبر است. این محیط، دین و آیین من، و همچنین ملت و باورهای من را تشکیل میدهد.