شمارهٔ ۱۷ - در مدح حضرت علی بن الحسین الاکبر علیه السلام
ای لعبت فَرّخ رخ فرخنده شمایل
دل ها به تو مشتاق و روان ها به تو مایل
افتاده ی تیر نگهت عارف و عامی
دلداده ی چشم سهیت عالم و جاهل
بر پای دل از سلسله ی موی تو زنجیر
بر گردن جان از سر زلف تو سلاسل
از جور غم هجر تو دست همه بر سر
در خاک سر کوی تو پای همه در گِل
در حلّ یکی عقده زموی تو بماندیم
با اینکه نمودیم بسی حلّ مشاکل
بگشا لب جان بخش که ما سنگ دلان را
در نقطه ی موهوم شده مسئله مشکل
مجموعه ی خوبی شد زآن گه که وجودت
پر گشته زمهر شه فرخنده خصایل
مرآت جمال ازلی شبه پیمبر
مصباح هدا نور خدا شمس قبایل
مقتول نخستین زسلیل شه لولاک
که آمد غم او ناسخ غم های اوایل
فرزانه ذبیحی که به میدان محبت
پیش از همه یاران شده در جستن قاتل
محبوب خلیلی که نموده به ره حق
یک مرتبه هفتاد و دو قربانی قابل
از خویش تهی گشته و سرشار زمعشوق
گردیده زجان دور و به جانان شده واصل
بودی علی اکبر شاه شهدا را
نور بصر و راحت جان و ثمر دل
ز آن رو شه دین گفت پس از وی که نباشم
ای راحت جان بی تو به جان راغب و مایل
رفتی تو و فارغ شدی از اندوه عالم
من ماندم و غم بی تو درین غمکده منزل
در بحر جهان آل علی کشتی توحید
مستمسک این فُلک بَرد رَخت به ساحل
ز انوار علی بن حسین بن علی شد
از عرصه ی دل ظلمت هر وسوسه زائل
چون یار «محیط» است ولای علی و آل
از زلزله ی حشر نگردد متزلزل
شمارهٔ ۱۶ - در مدح حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام: آن قوی پنجه که آزردن دل ها است فَنَششمارهٔ ۱۸ - در مدح نور دیده ی مجتبی حضرت قاسم علیه السلام: پی خرابی دل سیل عشق بنیان کن
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای لعبت فَرّخ رخ فرخنده شمایل
دل ها به تو مشتاق و روان ها به تو مایل
هوش مصنوعی: ای عشق زیبای من، چهرهات دلانگیز و دلربا است، دلها به تو مشتاقند و روحها به سمت تو جذب میشوند.
افتاده ی تیر نگهت عارف و عامی
دلداده ی چشم سهیت عالم و جاهل
هوش مصنوعی: تیر نگاه تو باعث افتادن عارف و عامی شده است؛ کسی که عاشق چشمهای توست، چه عالم باشد و چه بیخبری.
بر پای دل از سلسله ی موی تو زنجیر
بر گردن جان از سر زلف تو سلاسل
هوش مصنوعی: دل من به خاطر موهای تو به زنجیر کشیده شده و جانم چون گردن به خاطر زلف تو به زنجیر افتاده است.
از جور غم هجر تو دست همه بر سر
در خاک سر کوی تو پای همه در گِل
هوش مصنوعی: از شدت غم و درد جدایی تو، همه در حال ناامیدی و بیقراری هستند؛ سرها را به خاک میسایند و پایشان در گل و لای گیر کرده است.
در حلّ یکی عقده زموی تو بماندیم
با اینکه نمودیم بسی حلّ مشاکل
هوش مصنوعی: ما در حل یکی از مشکلات زمینی متوقف ماندهایم، با اینکه مشکلات زیادی را حل کردهایم.
بگشا لب جان بخش که ما سنگ دلان را
در نقطه ی موهوم شده مسئله مشکل
هوش مصنوعی: لب جان بخش خود را بگشای که ما افرادی سنگدل را در وضعیتی دشوار و نامشخص قرار دادهایم.
مجموعه ی خوبی شد زآن گه که وجودت
پر گشته زمهر شه فرخنده خصایل
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی وجود تو از ویژگیهای خوب و خوشایند پر شده باشد، مجموعهای از خوبیها به وجود میآید.
مرآت جمال ازلی شبه پیمبر
مصباح هدا نور خدا شمس قبایل
هوش مصنوعی: زیبایی جاودانهای که شبیه پیامبر است، مانند چراغ هدایت، نوری از خداوند و چون خورشیدی برای قبایل میدرخشد.
مقتول نخستین زسلیل شه لولاک
که آمد غم او ناسخ غم های اوایل
هوش مصنوعی: این بیت به یادآوری اولین کسی که در عشق جان سپرد اشاره دارد و بیان میکند که غم او سبب شد تا غمهای دیگر نیز به وجود بیایند. به طور کلی، اندوه این شخص پایهگذار دیگر غمها و دردهایی شده که بعداً تجربه شدهاند.
فرزانه ذبیحی که به میدان محبت
پیش از همه یاران شده در جستن قاتل
هوش مصنوعی: فرزانهای که در میدان عشق پیش از همه دوستان به دنبال قاتلش میگردد.
محبوب خلیلی که نموده به ره حق
یک مرتبه هفتاد و دو قربانی قابل
هوش مصنوعی: محبوب خلیلی که در راه حق، یک بار هفتاد و دو قربانی ارزشمند تقدیم کرده است.
از خویش تهی گشته و سرشار زمعشوق
گردیده زجان دور و به جانان شده واصل
هوش مصنوعی: از خود خالی شده و پر از عشق محبوب گردیده، از زندگی دور مانده و به معشوق خود پیوسته است.
بودی علی اکبر شاه شهدا را
نور بصر و راحت جان و ثمر دل
هوش مصنوعی: علی اکبر، فرزند حسین (ع)، برای عاشقان و دلسوختگان او مانند نوری در زندگی است و آرامشدهنده جان و میوه دلهایشان میباشد.
ز آن رو شه دین گفت پس از وی که نباشم
ای راحت جان بی تو به جان راغب و مایل
هوش مصنوعی: به همین دلیل، پس از او، پادشاه دین گفت که من بدون تو نمیتوانم زندگی کنم، ای آرامش جانم، جانم به تو علاقهمند و متمایل است.
رفتی تو و فارغ شدی از اندوه عالم
من ماندم و غم بی تو درین غمکده منزل
هوش مصنوعی: تو رفتی و از غمهای دنیای من آزاد شدی، اما من در این خانهی پر از غم تنها ماندم و با درد نبودنت دست و پنجه نرم میکنم.
در بحر جهان آل علی کشتی توحید
مستمسک این فُلک بَرد رَخت به ساحل
هوش مصنوعی: در جهان که پر از ناملایمات و ناپایداری است، تنها راه نجات و امنیت، پیروی از آل علی و مکتب توحید است. این مسیر میتواند شما را به ساحل نجات برساند و از طوفانها و خطرات محافظت کند.
ز انوار علی بن حسین بن علی شد
از عرصه ی دل ظلمت هر وسوسه زائل
هوش مصنوعی: از نور علی بن حسین، دل من از هر نوع وسوسه و تاریکی پاک و خالی شد.
چون یار «محیط» است ولای علی و آل
از زلزله ی حشر نگردد متزلزل
هوش مصنوعی: زمانی که دوست و یار در محیطی امن و مطمئن حضور دارند، ولایت علی و خاندان او نیز همچنان ثابت و استوار میماند و در روز قیامت دچار هیچ نوع تزلزلی نخواهد شد.