شمارهٔ ۱۴ - در مدح امام یازدهم حضرت حسن بن علی العسکری علیه السلام
دلم که بود زآلایش طبیعت پاک
گرفته گرد کدورت از این نشیمن خاک
مَلول گشتم از این همرهان سست عنان
کجا است راه نوردی مُجرّدی چالاک
اگر از این تن خاکی سفر کنی ای دل
نخست گام نهی پای بر سر افلاک
بلند و پست جهان ای رفیق بسیار است
گهی به چرخ برد که گذارت برخاک
چو نیستی است سرانجام، هرچه پیش آید
به هر طریق که باشی مدار دل غمناک
به یاوه ابر بهاری به دجله می بارد
به راه بادیه لب تشنگان شدند هلاک
رواق صومعه را آن زمان شکست آمد
که سرکشید به اوج سپهر طارم تاک
نکو است هرچه کند دِلستان چه جور و چه مهر
خوش است آن چه دهد او، چه زهر و چه تریاک
به کیش اهل کرم کافری، اگر ای دل
کنی به راه عزیزان زبذل جان امساک
گرم رسد به گریبان جامه ی جان دست
کنم به روز فراق تو تا به دامان چاک
من و خیال خلاف رضای تو، هیهات!
تو و هوای حصول مراد من؟ حاشاک
ز یُمن دوستی بندگان خسرو دین
ز دشمنی زمانه، مرا نباشد باک
ولیّ حق حسن بن علی، شه کونین
امام یازدهم، سبط خواجه ی لولاک
بزرگ آیت یزدان که درک ذاتش را
توان نمودن گر ذات حق شود ادراک
خدیو کون و مکان، شهسوار مسک وجود
که بسته سلسله ی کائنات بر فتراک
شها وجود دو عالم طُفیل هستی تو است
تو اصل فیضی و ارواح عالمین، فداک
به لطف عام تو دارد «محیط» چشم امید
در آن زمان که سپارد طریق تیره مغاک
شمارهٔ ۱۳ - در مدح امام دهم حضرت امام علی النّقیّ علیه السلام: سر رفت و دل هوی تو بیرون زسر نکردشمارهٔ ۱۵ - در منقبت خاتم الاوصیاء حضرت صاحب العصر و الزّمان علیه السلام: حدیث موی تو نتوان به عمر گفتن باز
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم که بود زآلایش طبیعت پاک
گرفته گرد کدورت از این نشیمن خاک
هوش مصنوعی: دل من از آلودگیهای طبیعت پاک شده و غبار کدورتها را از این سرزمین خاکی زدوده است.
مَلول گشتم از این همرهان سست عنان
کجا است راه نوردی مُجرّدی چالاک
هوش مصنوعی: از همراهی با این دوستان بیثبات و بیعزم خسته شدم. کجا میتوانم راهی برای سفر به تنهایی و با نشاط پیدا کنم؟
اگر از این تن خاکی سفر کنی ای دل
نخست گام نهی پای بر سر افلاک
هوش مصنوعی: اگر از این جسم مادی وداع کنی ای دل، نخستین قدم را بر قلههای آسمانی خواهی گذاشت.
بلند و پست جهان ای رفیق بسیار است
گهی به چرخ برد که گذارت برخاک
هوش مصنوعی: در این دنیا، ای دوست، موقعیتهای مختلفی وجود دارد؛ گاهی در اوج هستی و گاهی در پستی و سختی، و این چرخ زندگی دائم در حال چرخش است که تو را از اوج به زمین میبرد.
چو نیستی است سرانجام، هرچه پیش آید
به هر طریق که باشی مدار دل غمناک
هوش مصنوعی: وقتی که در نهایت هیچ چیز وجود ندارد، هرچه که اتفاق بیفتد، فرقی نمیکند. بنابراین، دل خود را غمگین نکن.
به یاوه ابر بهاری به دجله می بارد
به راه بادیه لب تشنگان شدند هلاک
هوش مصنوعی: باران بیفایده بهاری بر دجله میبارد و در دشتهای بیآب، لبهای تشنگان به درد و هلاکت میانجامد.
رواق صومعه را آن زمان شکست آمد
که سرکشید به اوج سپهر طارم تاک
هوش مصنوعی: ریشههای مذهبی و معنوی زمانی آسیب میبینند که عشق و اشتیاق به بلندای آسمانها برسد و بهطور کلی، این عشق بر باورهای محدود و خشک غلبه کند.
نکو است هرچه کند دِلستان چه جور و چه مهر
خوش است آن چه دهد او، چه زهر و چه تریاک
هوش مصنوعی: هر چیزی که معشوق انجام دهد، زیبا و پسندیده است. هر نوع محبتی که او به ما ارائه دهد، چه تلخ و چه شیرین، خوشایند و دلنشین است.
به کیش اهل کرم کافری، اگر ای دل
کنی به راه عزیزان زبذل جان امساک
هوش مصنوعی: اگر به راه بزرگواری و کرامت قدم بگذاری، حتی اگر به نظر برخی کافر باشی، نباید از فدا کردن جانت در این مسیر دریغ کنی.
گرم رسد به گریبان جامه ی جان دست
کنم به روز فراق تو تا به دامان چاک
هوش مصنوعی: اگر در روز جدایی تو، جامه جانم به سینهام چسبیده باشد، آن را پاره میکنم.
من و خیال خلاف رضای تو، هیهات!
تو و هوای حصول مراد من؟ حاشاک
هوش مصنوعی: من و خیال مخالف خواستههای تو، هرگز! و تو چه امیدی به برآورده شدن آرزوهای من داری؟ هرگز!
ز یُمن دوستی بندگان خسرو دین
ز دشمنی زمانه، مرا نباشد باک
هوش مصنوعی: به خاطر لطف و دوستی بندگان خدای بزرگ، از دشواریها و مشکلات زندگی نگران نیستم.
ولیّ حق حسن بن علی، شه کونین
امام یازدهم، سبط خواجه ی لولاک
هوش مصنوعی: ولیّ حق حسن بن علی، مشهور به امام حسن، نوه پیامبر اکرم (ص) است و مقام بلندی در تاریخ اسلام دارد. او به عنوان امام یازدهم شناخته میشود و در حقیقت بزرگزادهای است که از نسل پیامبر و یکی از شخصیتهای بزرگ اسلام به شمار میآید.
بزرگ آیت یزدان که درک ذاتش را
توان نمودن گر ذات حق شود ادراک
هوش مصنوعی: در این بیت به عظمت و بزرگی خداوند اشاره شده است. بیان میکند که تنها افرادی که ظرفیت درک حقیقت و ذات الهی را دارند، میتوانند آن را بشناسند. به عبارت دیگر، درک خداوند نیازمند توانایی خاصی است که فقط برخی افراد به آن دست مییابند.
خدیو کون و مکان، شهسوار مسک وجود
که بسته سلسله ی کائنات بر فتراک
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف یک فرمانروای بزرگ و قدرتمند میپردازد که در تمام خلقت و وجود، سلطه و نقش مهمی دارد. او همانند یک پهلوانی است که بر زندگی و هستی رهبری میکند و بر طنابهای جهان حکم میرانَد. به عبارت دیگر، این شخص یا مفهوم، نمایانگر قدرت و تسلط بر همه چیز است و کائنات را در کنترل خود دارد.
شها وجود دو عالم طُفیل هستی تو است
تو اصل فیضی و ارواح عالمین، فداک
هوش مصنوعی: وجود دو جهان به خاطر وجود توست. تو منبع اصلی نعمتها هستی و تمامی موجودات در کمال تقدیر و افتخار به تو فخر میکنند.
به لطف عام تو دارد «محیط» چشم امید
در آن زمان که سپارد طریق تیره مغاک
هوش مصنوعی: به خاطر لطف و محبت تو، «محیط» به آینده خوشبین است و امیدوار است حتی زمانی که در شرایط سخت و تاریکی قرار گیرد.