گنجور

شمارهٔ ۱۳ - در مدح امام دهم حضرت امام علی النّقیّ علیه السلام

سر رفت و دل هوی تو بیرون زسر نکرد
ترک طلب نگفت و خیال دگر نکرد
چشمم سپید شد به ره انتظار و باز
از گرد رهگذار تو قطع نظر نکرد
به گذشت عمر و سروقد من دمی زمهر
بر جویبار دیده ی گریان گذر نکرد
شمع وجود بی مه رویش نداد نور
نخل حیات بی قد سروش ثَمر نکرد
در سنگ خاره ناله ی من رخنه کرد لیک
سختی نگر که در دل جانان اثر نکرد
بد عهدی زمانه نظر کن که آسمان
گردش دمی به خواهش اهل هنر نکرد
دل در جهان مبند که این تندخو حریف
با هیچ کس شبی به محبت سحر نکرد
معمار روزگار کدامین بنا نهاد
کز تندباد حادثه زیر و زبر نکرد
دنیا متاع مختصری غم فزا بود
خرم کسی که میل بدین مختصر نکرد
فرخنده بخت آن که در این عاریت سرا
جز کسب نیک نامی، کار دگر نکرد
دل با ولای حجّت یزدان دَهُم امام
از کید نه سپهر مخالف حذر نکرد
سلطان دین علی نقی آن که آسمان
سر پیش آستانش، از شرم بر نکرد
ترک مراد خاطر او را قضا نگفت
اندیشه ی خلاف رضایش قدر نکرد
خورشید آسمان ولایت که ذره ای
بی مهر او به عالم امکان گذر نکرد
انوار فیض عامش بر ذره نتافت
کان ذرّه جلوه ها بر شمس و قمر نکرد
طبع «محیط» غیرت دریا است نظم او
هر کس شنید فرق زعقد گهر نکرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر رفت و دل هوی تو بیرون زسر نکرد
ترک طلب نگفت و خیال دگر نکرد
هوش مصنوعی: دل از تو جدا نشد و از عشق تو نمی‌توانست دور بماند. کسی که در پی یافتن تو بود، هرگز به چیزی جز تو فکر نکرد و از خواسته‌های دیگر دست نکشید.
چشمم سپید شد به ره انتظار و باز
از گرد رهگذار تو قطع نظر نکرد
هوش مصنوعی: چشمانم به خاطر انتظار بسیار، کاملاً خسته و تیرگی گرفته شده است، اما همچنان از مسیر تو چشم برنمی‌دارم.
به گذشت عمر و سروقد من دمی زمهر
بر جویبار دیده ی گریان گذر نکرد
هوش مصنوعی: با گذشت زمان و تغییرات در زندگی‌ام، هیچگاه نتوانستم لحظه‌ای از درد و غم در چشمانم فاصله بگیرم.
شمع وجود بی مه رویش نداد نور
نخل حیات بی قد سروش ثَمر نکرد
هوش مصنوعی: وجود شمعی که زیبایی چهره معشوقش را ندارد، نوری از خود ساطع نمی‌کند و نخل حیات که بدون قد و قامت درست باشد، ثمره‌ای به بار نخواهد آورد.
در سنگ خاره ناله ی من رخنه کرد لیک
سختی نگر که در دل جانان اثر نکرد
هوش مصنوعی: صدای ناله من در دل سنگ سخت نفوذ کرد، اما توجه کن که این سختی هیچ تأثیری بر دل محبوب من نداشت.
بد عهدی زمانه نظر کن که آسمان
گردش دمی به خواهش اهل هنر نکرد
هوش مصنوعی: به ناپایداری و بی‌وفایی زمانه نگاه کن که حتی آسمان نیز برای رضایت هنرمندان یک لحظه توقف نکرده است.
دل در جهان مبند که این تندخو حریف
با هیچ کس شبی به محبت سحر نکرد
هوش مصنوعی: دل خود را در دنیا مشغول نکن، زیرا این دنیا با خشم و سخت‌گیری‌اش هیچ شباهتی به محبت و نیکی ندارد.
معمار روزگار کدامین بنا نهاد
کز تندباد حادثه زیر و زبر نکرد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چه کسی یا چه چیزی ساختار و شکل زندگی و دنیا را ایجاد کرده است، که بتواند در برابر ناملایمات و تغییرات ناگهانی پایدار بماند و دچار تغییر و ویرانی نشود.
دنیا متاع مختصری غم فزا بود
خرم کسی که میل بدین مختصر نکرد
هوش مصنوعی: دنیا چیزی گذرا و حاکی از غم و اندوه است، اما کسی که به این چیزهای گذرا و کم بها دل نبسته باشد، زندگی شاد و خوشی خواهد داشت.
فرخنده بخت آن که در این عاریت سرا
جز کسب نیک نامی، کار دگر نکرد
هوش مصنوعی: خوشبخت کسی است که در این دنیا، به جز دستیابی به نام و اعتبار خوب، کار دیگری انجام ندهد.
دل با ولای حجّت یزدان دَهُم امام
از کید نه سپهر مخالف حذر نکرد
هوش مصنوعی: دل، با پیروی از ولی خدا و امام، از خطرات ناشی از مشکلات و مخالفت‌های دنیا به هیچ وجه وحشت نکرده است.
سلطان دین علی نقی آن که آسمان
سر پیش آستانش، از شرم بر نکرد
هوش مصنوعی: علی نقی، پیشوای دین، آن چنان بزرگ و والا است که آسمان از عظمت او، به احترام در برابرش سر به زیر می‌اندازد و شرمنده می‌شود.
ترک مراد خاطر او را قضا نگفت
اندیشه ی خلاف رضایش قدر نکرد
هوش مصنوعی: سرنوشت به او اجازه نداد که به خواسته‌های دلش برسد و او نتوانست به اندیشه‌های مخالف رضایت او اهمیت بدهد.
خورشید آسمان ولایت که ذره ای
بی مهر او به عالم امکان گذر نکرد
هوش مصنوعی: خورشید آسمان ولایت به قدری تأثیرگذار و مهربان است که هیچ چیزی در عالم بدون لطف و مهر او به وجود نیامده است.
انوار فیض عامش بر ذره نتافت
کان ذرّه جلوه ها بر شمس و قمر نکرد
هوش مصنوعی: نور و فیض گسترده‌ی او به ذره‌ای نتابید، چون آن ذره نتوانست با درخشش خود بر خورشید و ماه اثر بگذارد.
طبع «محیط» غیرت دریا است نظم او
هر کس شنید فرق زعقد گهر نکرد
هوش مصنوعی: شعر اشاره به این دارد که طبیعت «محیط» مانند غیرت دریا است. آنچه او می‌سراید، به قدری زیبا و منحصر به فرد است که هر کسی که آن را می‌شنود، تفاوت زیبایی در آن را حس می‌کند و به راحتی نمی‌تواند آن را با چیز دیگری مقایسه کند.