گنجور

شمارهٔ ۸ - بندهای متفرقه

مصباح نور جلوه گر اندر تنور بود
یا در تنور آیۀ الله نور بود
گاهی باوج نیزه گهی در حضیض خاک
در غایت خفاء و کمال ظهور بود
گاهی مدار دائرۀ سوز و ساز شد
گاهی چه نقطه مرکز شور نشور بود
یا شمع جمع انجمن آه و ناله شد
یا شاهد بساط نشاط و سرور بود
گاهی چه نقطه بر در سر حلقۀ فساد
رأس الفخار بر در رأس الفجور بود
آخر به بزم بادۀ مست غرور رفت
لعل لبی که عین شراب طهور بود
یا للعجب که نقطۀ توحید آشنا
با چوب خیزران اثیم کفور بود!
قرآن قرین ناله شد آندم که منطقش
داود بود و نغمه سرای زبور بود
تورات زد بسینه چه از کینه شد خموش
صوت انا اللهی که ز سینای طور بود
انجیل خون گریست چه آزرده بنگریست
لعلی که روح بخش و شفاء صدور بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مصباح نور جلوه گر اندر تنور بود
یا در تنور آیۀ الله نور بود
هوش مصنوعی: چراغی که نور می‌افزاید، آیا در تنور روشن شده است یا اینکه همان نور الهی در تنور نمایان شده است؟
گاهی باوج نیزه گهی در حضیض خاک
در غایت خفاء و کمال ظهور بود
هوش مصنوعی: گاهی انسان بالاترین اوج را تجربه می‌کند و گاهی در پایین‌ترین نقطه به سر می‌برد؛ در حالتی که در اوج او، بهترین استعدادها و توانایی‌ها آشکار است و در پایین‌ترین حالت، ممکن است تمام ویژگی‌هایش به خوبی درخشان نشده باشد.
گاهی مدار دائرۀ سوز و ساز شد
گاهی چه نقطه مرکز شور نشور بود
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، محور و مرکز احساسات و عواطف، داغی و شعله‌ور شدن آن‌هاست و گاهی دیگر، همان مرکز تبدیل به نقطه‌ای می‌شود که شور و هیجان و سرزندگی در آن موج می‌زند.
یا شمع جمع انجمن آه و ناله شد
یا شاهد بساط نشاط و سرور بود
هوش مصنوعی: در اینجا به دو حالت اشاره شده است: یکی اینکه ممکن است شمع محفل، موجب گدازش و سوختن احساسات و غم‌ها شده باشد، و دیگری اینکه ممکن است کسی که در جمع حاضر است، موجب شادی و نشاط باشد. به طور کلی، به تضاد میان غم و شادی در یک جمع اشاره دارد.
گاهی چه نقطه بر در سر حلقۀ فساد
رأس الفخار بر در رأس الفجور بود
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، نقطه‌ای که در مرکز فساد قرار دارد، می‌تواند همان جایی باشد که نشانه‌ای از نیکی و بزرگی نیز باشد.
آخر به بزم بادۀ مست غرور رفت
لعل لبی که عین شراب طهور بود
هوش مصنوعی: در نهایت، در مهمانی شراب، لبانی که بسیار زیبا و دل‌ربا بود، با حالت مغرورانه وارد شد، همانطور که شراب ناب و پاک در آنجا حضور داشت.
یا للعجب که نقطۀ توحید آشنا
با چوب خیزران اثیم کفور بود!
هوش مصنوعی: عجب است که نقطه‌ی وحدت، که با نی چوبی آشنا بود، به وضعی ناآشنا و تلخ تبدیل شده است!
قرآن قرین ناله شد آندم که منطقش
داود بود و نغمه سرای زبور بود
هوش مصنوعی: زمانی که قرآن به ناله‌ها تبدیل شد، صحبت‌هایش شبیه منطق و زبان داود بود و آهنگ‌هایی که از زبور برمی‌خاست.
تورات زد بسینه چه از کینه شد خموش
صوت انا اللهی که ز سینای طور بود
هوش مصنوعی: تورات به دل کوبیده شد و به خاطر کینه‌ای که وجود داشت، صدای ندا از کوه سینا خاموش گردید.
انجیل خون گریست چه آزرده بنگریست
لعلی که روح بخش و شفاء صدور بود
هوش مصنوعی: کتاب مقدس در حالت غم و اندوه به سر می‌برد و با چشمانی خیس و آشفته به چیزی می‌نگرد. آن چیز، جواهری گرانبهاست که جان را تازه می‌کند و در دل‌ها آرامش و شفا می‌آورد.