شمارهٔ ۵ - فی الاستغاثة بالحجة عجل الله فرجه
ای حریمت کعبۀ توحید را رکن یمان
آستانت مستجار است و درت دار الامان
پیش کرسی جلالت عرش کمتر پایه ای
بیت معمور جمالت قبلۀ هفت آسمان
چرخ اعظم همچو گوئی در خم چو کان تست
خرگهت را کهکشان آسمان یک ریسمان
شاهبازان فضای قدس را عنقاء قاف
یکه تازان محیط معرفت را قهرمان
شاهد زیبای بزم جمع جمع و شمع جمع
درۀ بیضای وحدت ناظم عقد جُمان
هیکل جود و فتوت را توئی انسان عین
خانۀ وحی و نبوت را چراغ دودمان
چیست با فرمان تو کلک قضا، لوح قدر
هر دو در دیوان تو خدمتگزار و ترجمان
فیض سبحانی و آن لاهوت ربانی قرین
امر گاف و نون و آن عزم همایون توامان
مادر گیتی طفیل طفل مطبخ خانه ات
خوان احسان ترا آباء علوی میهمان
در گلستان حقائق شاخۀ طوبی توئی
در چمن زار معارف قدّ سرو تو چمان
ای بطلعت صورتی بیرون ز مرآت خیال
وی برفعت سرّ معنائی که ناید در گمان
قاب قوسین دو ابروی تو ای رفرفسوار
عالمی را می زند بر هم به آن تیر و کمان
شاه اقلیم ولایت مالک کون و مکان
خسرو ملک هدایت صاحب عصر و زمان
قطب اقطاب طریقت یا مدار معرفت
حامل سرّ حقیقت یا محلّ ایتمان
ای کفیل دین و آئین حافظ شرع مبین
کس ندارد جز تو میثاق الهی را ضمان
حجت حق بر جهان و بهجت کون و مکان
گلشن دین از تو خرم روح ایمان شادمان
مردم چشم دو گیتی روشن از دیدار تست
همتی ای روشنائی بخش چشم مردمان
بار بستند از این دنیای دون جهانهای پاک
یک جهان جانی برای یک جهانی جان بمان
ای خداوند حرم ای محرم اسرار غیب
تابکی باشد حرم در دست این نامحرمان
باز شد بیت الصمد بیت الصنم یا للأسف
کاسر اصنام کو؟ شاها توئی دست همان
خانه های قدس حق را پای پیلان محو کرد
خاندان نجد را ایزد کند بی خانمان
خانه هائی را که برتر بود از سبع شداد
خانه هائی را که بودی رشک جنات ثمان
خسروا صبر و تحمل پیشه کردن تا بکی
تیشه بی اندیشه زن بر ریشۀ این ظالمان
پادشاها در کجا بودی زمین کربلا
کان شه مظلوم بییاور به چنگ طاغیان
گرچه در معنی جوابش را همیگفتی به جان
لیک در صورت نبودی یاور او در عیان
شمارهٔ ۴ - فی مدح الحجة عجل الله تعالی فرجه: برهم زنید یاران این بزم بی صفا راشمارهٔ ۶ - فی الاستغاثه بالحجه عجل الله تعالی فرجه: آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حریمت کعبۀ توحید را رکن یمان
آستانت مستجار است و درت دار الامان
هوش مصنوعی: ای حریم تو، جایگاه یکتاپرستی است و آستانهات پناهگاه و امنگاهی برای هر کس در جستجوی آرامش و نجات است.
پیش کرسی جلالت عرش کمتر پایه ای
بیت معمور جمالت قبلۀ هفت آسمان
هوش مصنوعی: در مقابل عظمت و جلال تو، عرش آسمانها هم ناکافی و کمارزش است. خانه و نشانه زیبایی تو، مانند قبلهای برای هفت آسمان به شمار میآید.
چرخ اعظم همچو گوئی در خم چو کان تست
خرگهت را کهکشان آسمان یک ریسمان
هوش مصنوعی: تعبیر این بیت به این صورت است که چرخ زمان و سرنوشت، مانند تَنی با قوس و خم، به نظر میرسد که در دستان توست. منزلت و جایگاه تو همچون کهکشان در آسمان، به یک ریسمان وابسته است و در واقع به تو متصل است. به عبارت دیگر، سرنوشت و مسیر زندگیات به میزان زیادی تحت کنترل و اراده توست.
شاهبازان فضای قدس را عنقاء قاف
یکه تازان محیط معرفت را قهرمان
هوش مصنوعی: پرندههای بزرگ و آزاد، در آسمان قدس در پروازند و موجودات شگفتانگیزی که در دنیای شناخت و معرفت برتری دارند، قهرمانان این محیط هستند.
شاهد زیبای بزم جمع جمع و شمع جمع
درۀ بیضای وحدت ناظم عقد جُمان
هوش مصنوعی: حضور معشوق زیبا در میهمانی، باعث روشنایی و تحکیم ارتباطات است. نور و روشنایی که در دل جمعیت پراکنده میشود، نماد وحدت و همبستگی است.
هیکل جود و فتوت را توئی انسان عین
خانۀ وحی و نبوت را چراغ دودمان
هوش مصنوعی: تو انسان خوبی و بزرگی را تجسم میکنی، مانند خانهای که محل نزول وحی و پیامبری است و نورانی و روشناییبخش نسلها هستی.
چیست با فرمان تو کلک قضا، لوح قدر
هر دو در دیوان تو خدمتگزار و ترجمان
هوش مصنوعی: چیزی جز اراده تو، تقدیر و سرنوشت نیست، و دفتر سرنوشت و لوح نوشتهها در خدمت تو هستند و میتوانند معانیاش را برای تو بیان کنند.
فیض سبحانی و آن لاهوت ربانی قرین
امر گاف و نون و آن عزم همایون توامان
هوش مصنوعی: فیض الهی و ویژگیهای ربانی با هم در ارتباط هستند، و این موضوع به ترتیب موجود و آغاز خلق اشاره دارد؛ یعنی هر دو در کنار هم به تحقق عزم و اراده خداوند کمک میکنند.
مادر گیتی طفیل طفل مطبخ خانه ات
خوان احسان ترا آباء علوی میهمان
هوش مصنوعی: مادر زمین، مانند یک مهماندار، به لطف و محبت تو، در آغوش خود مهمانان را میپذیرد و با غذاهای خوشمزهای از آنها پذیرایی میکند. این مهمانی به خاطر نیکی و بخشش تو به وجود آمده است.
در گلستان حقائق شاخۀ طوبی توئی
در چمن زار معارف قدّ سرو تو چمان
هوش مصنوعی: تو در باغ حقیقت مانند درخت طوبی هستی و در میدان دانش و معارف همچون سرو بلند و زیبا به چشم میخوری.
ای بطلعت صورتی بیرون ز مرآت خیال
وی برفعت سرّ معنائی که ناید در گمان
هوش مصنوعی: ای چهرهات مانند تصویری است که در آینه تخیل بازتاب شده، و بر بلندی راز معنایی قرار دارد که به ذهن هیچکس نمیرسد.
قاب قوسین دو ابروی تو ای رفرفسوار
عالمی را می زند بر هم به آن تیر و کمان
هوش مصنوعی: دو ابروی تو مانند دو قوس است که جهان را به هم میزند. به خاطر زیبایی و تأثیر عمیق آن، مانند تیر و کمان عمل میکند.
شاه اقلیم ولایت مالک کون و مکان
خسرو ملک هدایت صاحب عصر و زمان
هوش مصنوعی: پادشاه سرزمین ولایت، صاحب تمام عالم و مکان، و فرمانروای هدایت در این زمان و عصر.
قطب اقطاب طریقت یا مدار معرفت
حامل سرّ حقیقت یا محلّ ایتمان
هوش مصنوعی: قطب اقطاب در مسیر سیر و سلوک، یا مرکز دانش و بصیرت، حامل راز حقیقت و مکان ایمان است.
ای کفیل دین و آئین حافظ شرع مبین
کس ندارد جز تو میثاق الهی را ضمان
هوش مصنوعی: ای حافظ دین و آئین، تو تنها کسی هستی که میتوان به تو در این زمینه اعتماد کرد و میثاق الهی را محافظت میکنی.
حجت حق بر جهان و بهجت کون و مکان
گلشن دین از تو خرم روح ایمان شادمان
هوش مصنوعی: حق بر همه جهان حجت میکند و در دل هستی شادی میآفریند. گلستان دین از تو شادی و خرمی میگیرد و روح ایمان در این فضا خوشحال و مسرور است.
مردم چشم دو گیتی روشن از دیدار تست
همتی ای روشنائی بخش چشم مردمان
هوش مصنوعی: مردم با دیدن تو، هر دو جهان برایشان روشن میشود. ای کسی که نور امید را در دل مردم میافکنی، همت تو مایه روشنی چشمهاست.
بار بستند از این دنیای دون جهانهای پاک
یک جهان جانی برای یک جهانی جان بمان
هوش مصنوعی: این دنیا را ترک کردند و به جهانهای پاک و با ارزشتر رفتند. برای هر انسانی که در این زندگی وجود دارد، جانی باقی بماند تا از آن جهان بهرهمند شود.
ای خداوند حرم ای محرم اسرار غیب
تابکی باشد حرم در دست این نامحرمان
هوش مصنوعی: ای خدای حرم، ای کسی که به رازهای نهانی آگاهی، امیدوارم که حرم تو همیشه در دستان این نامحرمان نباشد و در امان بماند.
باز شد بیت الصمد بیت الصنم یا للأسف
کاسر اصنام کو؟ شاها توئی دست همان
هوش مصنوعی: بیت الصمد که به معنی خانه الهی است، حالا به نوعی به معبد بتها تبدیل شده است. افسوس که بتها شکسته نشدهاند و کسی نیست که این وضعیت را تغییر دهد. ای پادشاه، تو همانی که میتوانی به این وضعیت پایان دهی.
خانه های قدس حق را پای پیلان محو کرد
خاندان نجد را ایزد کند بی خانمان
هوش مصنوعی: خانههای قدس به دست فیلها ویران شد و خاندان نجد تحت اراده خداوند بیخانمان گشتند.
خانه هائی را که برتر بود از سبع شداد
خانه هائی را که بودی رشک جنات ثمان
هوش مصنوعی: خانههایی که بالاتر از خانههای سبع شداد بودند و بهشتهای هشتگانه را به حسرت میانداختند.
خسروا صبر و تحمل پیشه کردن تا بکی
تیشه بی اندیشه زن بر ریشۀ این ظالمان
هوش مصنوعی: در انتظار صبر و تحمل کردن تا چه زمانی باید بیفکری بر این ظلم و ستم چیره شود؟
پادشاها در کجا بودی زمین کربلا
کان شه مظلوم بییاور به چنگ طاغیان
هوش مصنوعی: ای پادشا، در کجای این دنیا بودی وقتی که در زمین کربلا، آن شاه مظلوم که یاری نداشت، به دست ستمگران گرفتار شد؟
گرچه در معنی جوابش را همیگفتی به جان
لیک در صورت نبودی یاور او در عیان
هوش مصنوعی: هرچند که در مورد جوابش توضیحاتی میدادی و این کار را با دلی سروکار میگذاشتی، اما به وضوح و در واقعیت، یاور او نبودید.