شمارهٔ ۴ - فی مدح الحجة عجل الله تعالی فرجه
برهم زنید یاران این بزم بی صفا را
مجلس صفا ندارد بی یار مجلس آرا
بی شاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی
بی لاله شور نبود مرغان خوش نوا را
بی نغمۀ دف و چنگ مطرب برقص ناید
وجد سماع باید کز سر برد هوا را
جام مدام گلگون خواهد حریف موزون
بی می مدان تو میمون جام جهان نما را
بی سرو قد دلجوی هرگز مجو لب جوی
بی سبزۀ خطش نیست آب روان گوارا
بی چین طرۀ یار تاتار کم ز یک تار
بی موی او به موئی هرگز مخر ختا را
بی جامی و مدامی هرگز نپخته خامی
تا کی به تلخ کامی سر می بری نگارا
از دولت سکندر بگذر، برو طلب کن
با پای همت خضر سرچشمۀ بقا را
بر دوست تکیه باید بر خویشتن نشاید
موسی صفت بیفکن از دست خود عصا را
بیگانه باش از خویش وز خویشتن میندیش
جز آشنا نبیند دیدار آشنا را
پروانه وش ز آتش هرگز مشو مشوش
دانند اهل دانش عین بقا فنا را
داروی جهل خواهی بطلب ز پادشاهی
کاقلیم معرفت را امروزه اوست دارا
دیباچۀ معارف سر دفتر صحایف
معروف کل عارف چون مهر عالم آرا
عنوان نسخۀ غیب سرّ کتاب لاریب
عکس مقدس از عیب محبوب دلربا را
ناموس اعظم حق غیب مصون مطلق
کاندر شهود اویند روحانیان حیاری
آئینۀ تجلی معشوق عقل کلی
سرمایۀ تسلی عشاق بینوا را
اصل اصیل عالم فرع نبیل خاتم
فیض نخست اقدم سرّ عیان خدا را
در دست قدرت او لوح قدر زبونست
با کلک همت او وقعی مده قضا را
ای هدهد صبا گوی طاوس کبریا را
بازآ که کرده تاریک زاغ و زغن فضا را
ای مصطفی شمائل وی مرتضی فضائل
وی احسن الدلائل یاسین و طا و ها را
ای منشی حقائق وی کاشف دقائق
فرماندۀ خلائق رب العلی علی را
ای کعبۀ حقیقت وی قبلۀ طریقت
رکن یمان ایمان عین الصفا صفا را
ای رویت آیۀ نور وی نور وادی طور
سرّ حجاب مستور از رویت آشکارا
ای معدلت پناهی هنگام دادخواهی
اورنگ پادشاهی شایان بود شما را
انگشتر سلیمان شایان اهرمن نیست
کی زیبد اسم اعظم دیو و دد دغا را
از سیل فتنۀ کفر اسلام تیره گونست
دین مبین زبونست در پنجۀ نصاریٰ
ای هر دل از تو خرم پشت و پناه عالم
بنگر دو چار صد غم یک مشت بینوا را
ای رحمت الهی دریاب مفتقر را
شاها به یک نگاهی بنواز این گدا را
شمارهٔ ۳ - فی مدح الحجة عجل الله تعالی فرجه: دلبرا دست امید من و دامان شماشمارهٔ ۵ - فی الاستغاثة بالحجة عجل الله فرجه: ای حریمت کعبۀ توحید را رکن یمان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برهم زنید یاران این بزم بی صفا را
مجلس صفا ندارد بی یار مجلس آرا
هوش مصنوعی: ای دوستان، این جشن و مهمانی بیروح و بیمزه است، اگر یاری نداشته باشیم. بدون دوستانی که مجلس را زینت بدهند، چنین محافل خوشی ارزش چندانی ندارد.
بی شاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی
بی لاله شور نبود مرغان خوش نوا را
هوش مصنوعی: هرگز نباید جمعی بدون دلیل و نشانهای وجود داشته باشد، زیرا در میان این جمع، اگر شادی و زیبایی نباشد، پرندگان خوشنوا نیز در آرامش نخواهد بود.
بی نغمۀ دف و چنگ مطرب برقص ناید
وجد سماع باید کز سر برد هوا را
هوش مصنوعی: بدون آهنگ دفی و چنگ، رقصی نمیتواند به وقوع بپیوندد. حالتی از وجد و شوق لازم است که عشق و احساس را دوباره از دل برانگیزد.
جام مدام گلگون خواهد حریف موزون
بی می مدان تو میمون جام جهان نما را
هوش مصنوعی: همیشه باید در جستجوی لحظاتی شاد و مفرح باشی، زیرا زندگی بدون لذت و شادی چه فایدهای دارد؟ دنبال زیباییها و شادیها باش و اجازه نده که بیاحساسی به تو غلبه کند.
بی سرو قد دلجوی هرگز مجو لب جوی
بی سبزۀ خطش نیست آب روان گوارا
هوش مصنوعی: بدون وجود زیبایی دلربا، هرگز به دنبال لب جویی نرو، زیرا آب زلال و شیرین آن فاقد سبزینگی و زیبایی است.
بی چین طرۀ یار تاتار کم ز یک تار
بی موی او به موئی هرگز مخر ختا را
هوش مصنوعی: بیچین بودن موهای یار تاتاری، کمتر از یک تار موی او نیست. از این رو، نباید ختای (مناطق شمالی و سرزمین تاتارها) را به زیبایی موهای او مقایسه کرد.
بی جامی و مدامی هرگز نپخته خامی
تا کی به تلخ کامی سر می بری نگارا
هوش مصنوعی: تا وقتی که بدون شراب و دمی میگذرانید، هرگز به پختگی نخواهید رسید. ای نگار، تا کی باید با تلخی و ناکامی زندگی کنید؟
از دولت سکندر بگذر، برو طلب کن
با پای همت خضر سرچشمۀ بقا را
هوش مصنوعی: از نعمت و ثروتهای سکندر چشمپوشی کن و به دنبال سرمنشأ زندگی جاودانه برو، که با تلاش و همت خضر ممکن میشود.
بر دوست تکیه باید بر خویشتن نشاید
موسی صفت بیفکن از دست خود عصا را
هوش مصنوعی: برای ارتباط با دوستان باید به خودتان تکیه کنید و نباید مانند موسی (پیامبر) منتظر معجزه باشید. باید قدرت و تواناییهای خود را شناسایی و به کار ببرید.
بیگانه باش از خویش وز خویشتن میندیش
جز آشنا نبیند دیدار آشنا را
هوش مصنوعی: از خودت فاصله بگیر و به خودت فکر نکن؛ جز فردی نزدیک و آشنا، کسی را نمیتوانی در ملاقات با او ببینی.
پروانه وش ز آتش هرگز مشو مشوش
دانند اهل دانش عین بقا فنا را
هوش مصنوعی: پروانهای که در آتش است، هرگز نباید نگران شود؛ زیرا اهل علم میدانند که وجود و عدم در واقع دو روی یک سکه هستند و مرگ در حقیقت نشانهای از زندگی جاودان است.
داروی جهل خواهی بطلب ز پادشاهی
کاقلیم معرفت را امروزه اوست دارا
هوش مصنوعی: برای درمان جهل و نادانی به سراغ دانش و معرفت برو، زیرا در حال حاضر کسی که به این علم و آگاهی دست یافته، خود پادشاه آن است.
دیباچۀ معارف سر دفتر صحایف
معروف کل عارف چون مهر عالم آرا
هوش مصنوعی: مقدمهای بر دانشها و حکمتها که توسط بزرگترین عارف نوشته شده و به مانند خورشید درخشان، عالم را روشن میکند.
عنوان نسخۀ غیب سرّ کتاب لاریب
عکس مقدس از عیب محبوب دلربا را
هوش مصنوعی: عنوان نسخهای از اسرار غیبی و کتاب بدون شک، تصویر مقدسی است که نقصها و عیبهای محبوب دلربا را به تصویر میکشد.
ناموس اعظم حق غیب مصون مطلق
کاندر شهود اویند روحانیان حیاری
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که بزرگترین حقیقت الهی در عالم غیب کاملاً محافظت شده است و در عالم شهادت، روحانیان و اهل معرفت به آن دسترسی دارند و از آن بهرهمند میشوند.
آئینۀ تجلی معشوق عقل کلی
سرمایۀ تسلی عشاق بینوا را
هوش مصنوعی: آئینۀ تجلی معشوق یعنی آنچه که زیبایی و عظمت معشوق را به نمایش میگذارد، نشانهای از تفکر و عقل و درک عمیق است که به عشاق بینوا دلگرمی و تسلی میبخشد.
اصل اصیل عالم فرع نبیل خاتم
فیض نخست اقدم سرّ عیان خدا را
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این نکته میپردازد که وجود نبی(پیامبر) به عنوان سرچشمهای از فیض الهی در جهان، نمایانگر حقیقتی عمیق و بنیادی است. به عبارتی، پیامبر به عنوان اصلیترین و نخستین واسطهی انتقال فیض و رحمت خداوند به انسانها در نظر گرفته میشود و این پیوند، چشماندازی روشن از واقعیتهای نهفته و معانی عمیق وجود خداوند را برای ما نمایان میسازد.
در دست قدرت او لوح قدر زبونست
با کلک همت او وقعی مده قضا را
هوش مصنوعی: قدرت او چنان بزرگ است که تقدیر و سرنوشت در مقابل آن ناچیز و بیاهمیت است. اراده و عزمی که او دارد، تاثیر بیشتری از سرنوشت و قضا دارد.
ای هدهد صبا گوی طاوس کبریا را
بازآ که کرده تاریک زاغ و زغن فضا را
هوش مصنوعی: ای هدهد، پرندهی زیبا، به من بگو که بزرگی و زیبایی خویش را دوباره به نمایش بگذار، زیرا که فضای اطراف پر از ناپاکی و تاریکی است.
ای مصطفی شمائل وی مرتضی فضائل
وی احسن الدلائل یاسین و طا و ها را
هوش مصنوعی: ای مصطفی، تو ویژگیها و صفاتی داری که در مرتضی به بهترین شکل نمایان است و تو بهترین نشانهها و دلایل هستی، همچون یاسین و طا و ها.
ای منشی حقائق وی کاشف دقائق
فرماندۀ خلائق رب العلی علی را
هوش مصنوعی: ای نگارشگر حقایق و پردهبردار از ریزهکاریها، فرمانروا و سرپرست مخلوقات، تو که خداوند بلندمرتبهای.
ای کعبۀ حقیقت وی قبلۀ طریقت
رکن یمان ایمان عین الصفا صفا را
هوش مصنوعی: ای کعبهی راستین و محل رحل نقشه و رکن ایمان، تو نماد خلوص و صفا هستی.
ای رویت آیۀ نور وی نور وادی طور
سرّ حجاب مستور از رویت آشکارا
هوش مصنوعی: ای چهرهات نشانهای از نور است و نور کوه طور، رازپنهانی از وجودت به وضوح نمایان شده است.
ای معدلت پناهی هنگام دادخواهی
اورنگ پادشاهی شایان بود شما را
هوش مصنوعی: ای عدالت، در زمان نیاز به کمک و حمایت، مناسب ترین جایگاه برای تو، تخت شاهی است.
انگشتر سلیمان شایان اهرمن نیست
کی زیبد اسم اعظم دیو و دد دغا را
هوش مصنوعی: انگشتر سلیمان برای موجودات شرور مناسب نیست؛ زیرا اسم اعظم مخصوص موجودات خوب و نیکو است.
از سیل فتنۀ کفر اسلام تیره گونست
دین مبین زبونست در پنجۀ نصاریٰ
هوش مصنوعی: امروز دین اسلام در برابر طوفان فتنههای کفر به شدت آسیبپذیر و ضعیف شده و در چنگال مسیحیان گرفتار است.
ای هر دل از تو خرم پشت و پناه عالم
بنگر دو چار صد غم یک مشت بینوا را
هوش مصنوعی: ای کسی که دلها به خاطر تو شاد و خوشحالند، نگاهی به پشت و پناه جهان بینداز. ببین که چگونه یک عده بیچاره با صدها غم و اندوه دست و پنجه نرم میکنند.
ای رحمت الهی دریاب مفتقر را
شاها به یک نگاهی بنواز این گدا را
هوش مصنوعی: ای رحمت الهی، به کمک نیازمند ما برس، ای پادشاه، فقط با یک نگاه، این درویش را نوازش کن.