گنجور

شمارهٔ ۳ - فی مدیحة سید الکائنات و اشرف الموجودات سید المرسلین و خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم

ای خاک ره تو خطۀ خاک
پاکی ز تو دیده عالم پاک
آشفتهٔ موسی توست، انجم
سرگشتهٔ کوی توست افلاک
ای بر سرت افسر «لعمرک»
وی زیب برت قبای لولاک
تاج سرت افسر لعمرک
تشریف برت قبای لولاک
زیب سرت افسر لعمرک
دیبای برت قبای لولاک
ای رهبر و رهنمای گمراه
وی هادی وادی خطرناک
عالم ز معارف تو واله
تو نغمه‌سرای «ماعرفناک»
یا أعظم صوره تجلی
فیها الله، ما أدقّ معناک!
دامان جلالت ای شهنشاه
هرگز نفتد به دست ادراک
این بنده و مدح چون تو شاهی؟
حاشاک از این مدیحه حاشاک
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای مظهر اسم اعظم حق
مجلای اثم و نور مطلق
ای نور تو صادر نخستین
وی مصدر هر چه هست مشتق
ای عقل عقول و روح ارواح
وی اصل اصول هر محقق
ای شمس شموس و نور انوار
وی اعظم نیرات و اشرق
ای فاتحۀ کتاب هستی
هستی ز تو یافته است رونق
در سیر تو ای نبی ختمی
ذو الغایه به غایه گشت ملحق
ای آیه‌ای از محامد توست
قرآن مقدس مصدق
وصف تو به شعر در نگنجد
دریا نرود میان زورق
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای اصل قدیم و عقل اقدم
وی حادث با قدیم توأم
در رتبه توئی حجاب اقرب
بودی تو نبی و در گل آدم
طغرای صحیفۀ وجودی
هر چند تویی کتاب محکم
با عزم تو چیست ای خداوند
قدر قدر و قضای مبرم؟
ملک و ملکوت در کف توست
چون خاتمی ای نبی خاتم
از لطف تو شمه‌ای‌ست فردوس
وز قهر تو شعله‌ای جهنم
قد ملک است در برت راست
پشت فلک است در درت خم
قهم خرد و زبان گویا
در وصف تو عاجزند و ابکم
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای صاحب وحی و قلب آگاه
دارای مقام «لی مع الله»
ای محرم بارگاه لاهوت
وی در ملکوت حق شهنشاه
ای بر شده از حضیض ناسوت
بر رفرف عز و شوکت و جاه
وانگه ز سرادقات عزت
بگذشتی و ماند امین درگاه
ای پایۀ قدر چاکرانت
بالاتر از این بلند خرگاه
از شرم تو زرد چهرۀ مهر
وز بیم تو دل دو نیم شد ماه
این بوی بهشت عنبرین است
یا ذکر جمیل تو در افواه؟
از نیل تو پای وهم لنگ است
وز ذیل تو دست فهم کوتاه
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ملک و ملکوت از تو پر نور
ای در تو عین تجلی طور
با روی تو چیست بدر انور؟
با موی تو چیست لیل دیجور؟
روی تو ظهور غیب مکنون
موی تو حجاب سر مستور
در خطۀ ملک استقامت
قد تو به اعتدال مشهور
ای از تو به پا نظام عالم
وی بی تو جهان هباء منثور
اول رقم تو لوح محفوظ
رشح قلمت کتاب مسطور
خرگاه تو فوق سقف مرفوع
درگاه تو رشک بیت معمور
مداحی من ترا چنان است
جز چشمهٔ خور ثنا کند کور
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای گوهر یقدس و فیض اقدس
وی صبح ازل إذا تنفس
ذات تو ز هر بدی منزه
ز آلایش نیستی مقدس
خاک در توست عرصهٔ خاک
فرمانبر توست چرخ اطلس
دست من و دامن تو؟ هیهات
عنقا نشود شکار کرکس
طبع من و وصف صورت تو؟
معنای دقیق و طفل نورس
مدح تو چنانکه لایق توست
در عهدۀ خالق تو و بس
در نعت تو هر بلیغ ابکم
در وصف تو هر فصیح اخرس
نعت من و شأن تو؟ تعالی
وصف من و قدر تو؟ تقدس
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای نقطۀ ملتقای قوسین
وی خارج از احاطۀ أین
ای واسطۀ وجوب و امکان
وی مبدأ و منتهای کونین
ای رابطۀ قدیم و حادث
وی ذات تو جامع الکمالین
ای واحد بی نظیر و مانند
کز بهر تو نیست ثانی اثنین
جز تو که نهاده پای رفعت
بر عرش، فکان قاب قوسین؟
غیر از تو که فیض صحبت دوست
دریافت و لا حجاب فی البین؟
دیدی و شنیدی آنچه را «لا
اذنُ سمعت و لا رأت عین»
با قدر تو وصف من بود نقص
با شأن تو مدح من بود شین
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای بدر تمام و نیّر تام
با نور تو نیّرات اجرام
در جنب تو، مبدعات لا شیء
با بود تو، کائنات أعدام
ای نقش نخست و حرف اول
وی ام کتاب و ام اقلام
ای مرکز جملۀ دوائر
آغاز ز توست وز تو انجام
یک نفخهٔ توست هر قدر فیض
وز یک نظر تو هرچه انعام
عالم همه یک تجلی توست
از صبح ازل گرفته تا شام
ای محرم خاص محفل قدس
وی بر همه خلق رحمت عام
مدح تو چنانکه درخور توست
از ما طمعی بود بسی خام
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای آینۀ تجلی ذات
مصباح وجود را تو مشکات
ای ماه جمال نازنینت
نور الأرضین و السماوات
چون شمس حقیقت تو سر زد
اعیان وجود جمله ذرات
ذات تو حقیقه الحقائق
نفس تو هویه الهویات
ای نسخۀ عالیات احرف
وی دفتر محکمات آیات
ای پایۀ رتبۀ منیعت
برتر ز مدارج خیالات
وی قامت معنی رفعیت
بیرون ز ملا بس عبارات
در نعت تو ای عزیز کونین
این جمله بضاعتی‌ست مزجاة
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
یا نیّر کل مظلم داج
یا هادی کل راشد ناج
دین تو چو شمع عالم‌افروز
آیین تو چون سراج وهاج
ای صدر سریر قاب قوسین
وی بدر منیر اوج معراج
ای گشته جواهر حقائق
در درج حقیقت تو إدراج
در حلقۀ بندگان کویت
عقل است کمین غلام محتاج
در منطقۀ بروج قدرت
برجی‌ست سماء ذات ابراج
بر فرق سپهر و فرقدانش
خاک در توست دره التاج
با قدر تو چیست هر دو گیتی؟
یک قطره کنار بحر مواج!
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای عقل نخست و حق ثانی
ذات تو حقیقة المثانی
مرآة وجود، چون تواش نیست
یک صورت و یک جهان معانی
ای در تو جمال حق نمودار
زیبندۀ تست «من رآنی»
ای طور تجلی الهی
صد همچو کلیم در تو فانی
گر کنه تو را کلیم جوید
طور است و جواب لن ترانی
ای منشأ عالم عناصر
وی مبدأ فیض آسمانی
ای پادشاه سریر سرمد
وی خسرو ملک جاودانی
اوصاف تو در بیان نگنجد
ور هر سر مو شود زبانی
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
یا دافع جیشه الاباطیل
یا دامغ صوله الاضالیل
قرآن تو برده حکم تورات
فرقان تو کرده نسخ انجیل
بر خوان تو ریزه‌خوار میکال
طفلی است به مکتب تو جبریل
سیمای تو داده داد تکبیر
بالای تو کرده کار تهلیل
ای صورت تو برون ز تشبیه
وی معنی تو برون ز تمثیل
ذات تو مثال ذات بی‌مثل
اوصاف تو فوق حد تکمیل
مشکات مقام جمع و اجمال
مرآت مقام فرق و تفصیل
مدح تو و من؟ خیال باطل
وصف تو و من؟ نتیجه تعطیل
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای اصل اصیل و فرع ممدود
وی جامع علم و دوحۀ جود
ای عین عیان و قلب عرفان
وی گنج نهان و سر معبود
ای شمع جمال و نور مطلق
وی شاهد بزم غیب مشهود
این نشئه نه جای جلوهٔ توست
میعاد، شهود و یوم موعود
فرش ره تسیت عرش اعظم
عرش تو بود مقام محمود
یا شافی صدر کل مصدور
من أعذب منهل و مورود
از چشمهٔ فیض توست سیراب
در دار وجود هرچه موجود
مدح تو نه حد ممکنات است
بی حد نشود محاط محدود
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای فیض مقدس از شوائب
وی نور مهذب از غیاهب
ارواح ز فیض تو در أشباح
ای مظهر واهب المواهب
آفاق به نور تو منور
ای شمس مشارق و مغارب
ایجاد تو منتهی المقاصد
إبداع تو غابه المطالب
جل الملک البدیع صنعه
ما ادوع فیک من عجائب!
یا من بفنائه الرواحل
حلت و انیخت الرکائب
خرگاه تو مطرح الامانی
درگاه تو معقل الرغائب
با شأن تو چیست این مدایح؟
با قدر تو چیست این مناقب؟
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: ترجیع بند
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خاک ره تو خطۀ خاک
پاکی ز تو دیده عالم پاک
هوش مصنوعی: ای خاک جایی که تو هستی، سرزمین پاکی است که به خاطر وجود تو، دنیا نیز پاکی و زیبایی را مشاهده می‌کند.
آشفتهٔ موسی توست، انجم
سرگشتهٔ کوی توست افلاک
هوش مصنوعی: تو همانند موسی، درخشان و آشفته‌ای، و ستاره‌ها نیز در مسیر تو سرگردانند.
ای بر سرت افسر «لعمرک»
وی زیب برت قبای لولاک
هوش مصنوعی: ای کسی که بر سرت تاج و افسر است، به جان خودت قسم، زیبایی‌ات بر تن لباست می‌درخشد.
تاج سرت افسر لعمرک
تشریف برت قبای لولاک
هوش مصنوعی: تاجی که بر سرت است، نشان از احترام و مقام تو دارد و به حق زیبایی و زیبایی پوشش تو را می‌رساند.
زیب سرت افسر لعمرک
دیبای برت قبای لولاک
هوش مصنوعی: به زیبایی تو، سر تو مانند تاجی است که به خاطر آن همیشه در دل‌ها جا داری. لباس تو به قدری زیباست که هر کس تو را ببیند، مجذوب می‌شود.
ای رهبر و رهنمای گمراه
وی هادی وادی خطرناک
هوش مصنوعی: ای هدایتگر و راهنمای گمراهان، تو راهنمایی در مسیرهای پرخطر هستی.
عالم ز معارف تو واله
تو نغمه‌سرای «ماعرفناک»
هوش مصنوعی: عالم به دانش‌ها و معرفت‌های تو علاقمند است و تو مانند یک خواننده دل‌نشین به نغمه‌سرایی مشغولی که به ما نمی‌شناسی.
یا أعظم صوره تجلی
فیها الله، ما أدقّ معناک!
هوش مصنوعی: ای بزرگ‌ترین تجلی خدای متعال، چقدر مفاهیم تو دقیق و عمیق‌اند!
دامان جلالت ای شهنشاه
هرگز نفتد به دست ادراک
هوش مصنوعی: جلال و عظمت تو ای پادشاه هیچ‌گاه در دست فهم و درک قرار نمی‌گیرد.
این بنده و مدح چون تو شاهی؟
حاشاک از این مدیحه حاشاک
هوش مصنوعی: این بنده و ستایش تو، ای پادشاه، چه ربطی به هم دارند؟ این نوع ستایش را نمی‌پسندم.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: خداوند به تو ای لولاک (پیامبر) فرموده است که به خاطر تو آسمان‌ها و کائنات را خلق کرده‌ام.
ای مظهر اسم اعظم حق
مجلای اثم و نور مطلق
هوش مصنوعی: ای مظهر بزرگ‌ترین نام خدا، جایی که گناه و نور مطلق در کنار هم قرار گرفته‌اند.
ای نور تو صادر نخستین
وی مصدر هر چه هست مشتق
هوش مصنوعی: ای نور، تو آغاز همه چیز هستی و منبع تمام موجودات.
ای عقل عقول و روح ارواح
وی اصل اصول هر محقق
هوش مصنوعی: ای عقل بزرگ و روح زندگی، تو اصل و اساس هر دانش و تحقیقی هستی.
ای شمس شموس و نور انوار
وی اعظم نیرات و اشرق
هوش مصنوعی: ای خورشید، ای منبع روشنی و نور، تو بزرگ‌ترین و درخشان‌ترین پرتوها هستی.
ای فاتحۀ کتاب هستی
هستی ز تو یافته است رونق
هوش مصنوعی: تو آغاز و سرنوشت زندگی را شکل داده‌ای و همه چیز از وجود تو زنده و پر رونق شده است.
در سیر تو ای نبی ختمی
ذو الغایه به غایه گشت ملحق
هوش مصنوعی: ای پیامبر، تو در مسیری حرکت کردی که به نهایت و کمال رسیدی و به سرانجامی بس والایی پیوستی.
ای آیه‌ای از محامد توست
قرآن مقدس مصدق
هوش مصنوعی: ای تو مظهر جمال و زیبایی، همانند آیه‌ای از کتاب مقدس قرآن که همواره تاییدکننده صفات نیک و قابل ستایش توست.
وصف تو به شعر در نگنجد
دریا نرود میان زورق
هوش مصنوعی: تو آن‌چنان وصف‌ناپذیری که حتی اشعار هم نمی‌توانند زیبایی‌ات را به درستی منتقل کنند، مثل این‌که دریا نمی‌تواند در یک قایق جا بگیرد.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: ای خدای پاک، به مقام تو اشاره شده است که من هیچ‌چیز را جز برای تو نیافریدم.
ای اصل قدیم و عقل اقدم
وی حادث با قدیم توأم
هوش مصنوعی: تو ریشه‌ای کهن و عقل اولیه‌ای؛ تو با واقعیت‌های جدید در ارتباطی و هماهنگ.
در رتبه توئی حجاب اقرب
بودی تو نبی و در گل آدم
هوش مصنوعی: در مقام تو، پرده‌ای از نزدیک‌ترین چیزها به وجود آمده، تو پیامبر هستی و در گل آدم وجود داری.
طغرای صحیفۀ وجودی
هر چند تویی کتاب محکم
هوش مصنوعی: عزیز من، هرچند تویی که در صفحه وجودت حک شده‌ای، اما تو خود یک کتابی هستی که محکم و باارزش است.
با عزم تو چیست ای خداوند
قدر قدر و قضای مبرم؟
هوش مصنوعی: ای خداوند بزرگ و توانمند، خواسته‌های تو چه تاثیری بر سرنوشت و تقدیر قطعی دارد؟
ملک و ملکوت در کف توست
چون خاتمی ای نبی خاتم
هوش مصنوعی: ای پیامبر خاتم، ملک و آسمان و زمین همه در دستان تو هستند مانند یک انگشتر.
از لطف تو شمه‌ای‌ست فردوس
وز قهر تو شعله‌ای جهنم
هوش مصنوعی: از محبت و مهربانی تو، نشانی از بهشت وجود دارد و از خشم تو، آتش جهنم شعله‌ور می‌شود.
قد ملک است در برت راست
پشت فلک است در درت خم
هوش مصنوعی: قد تو بلند است و مانند یک پادشاه می‌باشد، و در دلت جایگاه بزرگی دارد که آسمان در برابر تو سر خم کرده است.
قهم خرد و زبان گویا
در وصف تو عاجزند و ابکم
هوش مصنوعی: دانش و خرد و قدرت بیان در توصیف تو ناتوان و بی‌صدا هستند.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ تو را برای هدفی مهم و والا خلق کرده است، چرا که آفرینش جهان و ستارگان به خاطر تو بوده است.
ای صاحب وحی و قلب آگاه
دارای مقام «لی مع الله»
هوش مصنوعی: ای کسی که وحی را دریافت می‌کنی و قلبی آگاه داری و در جایگاهی ویژه نزد خداوند قرار داری.
ای محرم بارگاه لاهوت
وی در ملکوت حق شهنشاه
هوش مصنوعی: ای کسی که به رازهای الهی آگاه هستی، تو در عرصه ملکوت، بزرگ‌ترین مقام را داری.
ای بر شده از حضیض ناسوت
بر رفرف عز و شوکت و جاه
هوش مصنوعی: ای کسی که از پستی‌های دنیوی بلند شده‌ای و به مقام و شکوه و عظمت دست یافته‌ای.
وانگه ز سرادقات عزت
بگذشتی و ماند امین درگاه
هوش مصنوعی: پس از عبور از مراحل سخت و دشوار، به مقام والای عزت و بزرگی رسیدی و در این جایگاه، شایسته اعتماد و امانت داری.
ای پایۀ قدر چاکرانت
بالاتر از این بلند خرگاه
هوش مصنوعی: ای پایه و اساس ارزش و مقام خدمتگزارانت، بالاتر از این بلندی‌ها و طبقه‌هاست.
از شرم تو زرد چهرۀ مهر
وز بیم تو دل دو نیم شد ماه
هوش مصنوعی: به خاطر شرم تو، چهرۀ خورشید رنگ باخته و از ترس تو دل ماه به دو نیم شده است.
این بوی بهشت عنبرین است
یا ذکر جمیل تو در افواه؟
هوش مصنوعی: این عطر دلپذیر که به مشام می‌رسد آیا بوی بهشت است یا یاد زیبای تو که بر زبان‌ها جاری است؟
از نیل تو پای وهم لنگ است
وز ذیل تو دست فهم کوتاه
هوش مصنوعی: از زلال و زیبایی تو، خیالات نادرست ناتوان و ناقص هستند و از زیر سایه تو، درک و فهم انسان‌ها بسیار محدود و ناکافی می‌باشد.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: خداوند متعال به تو، ای پیغمبر بزرگ، فرموده است که من به خاطر تو آسمان‌ها و افلاک را خلق کرده‌ام.
ملک و ملکوت از تو پر نور
ای در تو عین تجلی طور
هوش مصنوعی: تو نورانی و پر از درخشش هستی، سرشار از جلوه‌های الهی و عظمت. دوست‌داشتنی و زینت‌بخش هر دو جهان، دنیوی و معنوی.
با روی تو چیست بدر انور؟
با موی تو چیست لیل دیجور؟
هوش مصنوعی: وجود زیبای تو درخشان‌تر از نور ماه است و موهای تو تاریکی شب را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد.
روی تو ظهور غیب مکنون
موی تو حجاب سر مستور
هوش مصنوعی: چهره تو همچون راز پنهانی است و موهای تو مانند پرده‌ای بر رازهای نهفته‌ات.
در خطۀ ملک استقامت
قد تو به اعتدال مشهور
هوش مصنوعی: در سرزمین پادشاهی، قامت تو به زیبایی و تناسب معروف است.
ای از تو به پا نظام عالم
وی بی تو جهان هباء منثور
هوش مصنوعی: ای تو که نظام عالم به وجود تو برقرار است، و بدون تو جهان همچون باد پراکنده و بی‌ثمر است.
اول رقم تو لوح محفوظ
رشح قلمت کتاب مسطور
هوش مصنوعی: تو اولین سرنوشتی هستی که در لوح محفوظ نگاشته شده و قلم تو کتابی را به تصویر می‌کشد.
خرگاه تو فوق سقف مرفوع
درگاه تو رشک بیت معمور
هوش مصنوعی: محل زندگی تو برتر از هر سقفی است و ورودی‌ات به گونه‌ای است که هر خانه‌ای به آن حسادت می‌کند.
مداحی من ترا چنان است
جز چشمهٔ خور ثنا کند کور
هوش مصنوعی: مداحی من دربارهٔ تو به قدری است که تنها خورشید می‌تواند مانند آن ستایش کند و دیگران از درک آن ناتوانند.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: ای پاک خدا به تو اشاره کرده که من به خاطر تو آسمان‌ها و جهان‌ها را خلق کرده‌ام.
ای گوهر یقدس و فیض اقدس
وی صبح ازل إذا تنفس
هوش مصنوعی: ای سنگ قیمتی و نور پاک، ای صبحی که از ابتدا شروع به درخشش کرده‌ای.
ذات تو ز هر بدی منزه
ز آلایش نیستی مقدس
هوش مصنوعی: تو از هر گونه شر و آلودگی پاک و مقدس هستی.
خاک در توست عرصهٔ خاک
فرمانبر توست چرخ اطلس
هوش مصنوعی: خاک در وجود توست و زمین تحت سلطه‌ی تو قرار دارد. آسمان و جهان به تو وابسته است.
دست من و دامن تو؟ هیهات
عنقا نشود شکار کرکس
هوش مصنوعی: دست من و دامن تو؟ هرگز این اتفاق نمی‌افتد؛ مثل اینکه پرنده‌ای افسانه‌ای را در دام کرکس بگیریم.
طبع من و وصف صورت تو؟
معنای دقیق و طفل نورس
هوش مصنوعی: طبع من و توصیف زیبایی تو؟ مانند معنای دقیق و یک کودک تازه به دنیا آمده است.
مدح تو چنانکه لایق توست
در عهدۀ خالق تو و بس
هوش مصنوعی: ستایش و تمجید تو، به گونه‌ای که شایسته‌ات باشد، تنها بر عهده خالق تو است و بس.
در نعت تو هر بلیغ ابکم
در وصف تو هر فصیح اخرس
هوش مصنوعی: در توصیف تو، سخن‌وری بی‌زبانی نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند و حتی گویا‌ترین افراد نیز از وصف تو ناتوانند.
نعت من و شأن تو؟ تعالی
وصف من و قدر تو؟ تقدس
هوش مصنوعی: شایستگی و مقام من با ویژگی‌های تو قابل مقایسه نیست، تو در مرتبه‌ای بالاتر و پاک‌تر از آنی که بتوان به وصف من اشاره کرد.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: ای خداوند مهربان، به شأن تو قسم که برای چه آسمان‌ها و کهکشان‌ها را آفریده‌ای؟
ای نقطۀ ملتقای قوسین
وی خارج از احاطۀ أین
هوش مصنوعی: ای تو که نقطه‌ای از تلاقی دو قوس و فراتر از محدودهٔ "کجاست" هستی.
ای واسطۀ وجوب و امکان
وی مبدأ و منتهای کونین
هوش مصنوعی: ای کسی که واسطه‌ای بین وجود و امکان هستی و آغاز و پایان جهان‌ها.
ای رابطۀ قدیم و حادث
وی ذات تو جامع الکمالین
هوش مصنوعی: ای پیوند دهندهٔ گذشته و حال، تو خود تمام کمالات را در وجودت گنجانده‌ای.
ای واحد بی نظیر و مانند
کز بهر تو نیست ثانی اثنین
هوش مصنوعی: ای یکتای بی‌نظیر و بی‌همتا که برای تو مانند و شبیه دیگری وجود ندارد.
جز تو که نهاده پای رفعت
بر عرش، فکان قاب قوسین؟
هوش مصنوعی: جز تو که به اوج بلندی دست یافته‌ای، چه کسی می‌تواند به نزدیکی پروردگار برسد؟
غیر از تو که فیض صحبت دوست
دریافت و لا حجاب فی البین؟
هوش مصنوعی: جز تو که از ملاقات دوست بهره‌مند شده و هیچ مانعی در میان نیست؟
دیدی و شنیدی آنچه را «لا
اذنُ سمعت و لا رأت عین»
هوش مصنوعی: تو چیزهایی را دیده‌ای و شنیده‌ای که نه گوش می‌تواند بشنود و نه چشم می‌تواند ببیند.
با قدر تو وصف من بود نقص
با شأن تو مدح من بود شین
هوش مصنوعی: هرچقدر که من بخواهم تو را توصیف کنم، نمی‌توانم به درستی از پسِ آن برآیم، چون شان و مقام تو فراتر از آن است که قابل ستایش باشد.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: خداوند پاک به شایستگی تو فرمود: ای لولاک، به خاطر تو آسمان‌ها و فلک‌ها را آفریدم.
ای بدر تمام و نیّر تام
با نور تو نیّرات اجرام
هوش مصنوعی: ای ماه کامل و نور درخشان، با روشنایی تو ستاره‌ها روشن می‌شوند.
در جنب تو، مبدعات لا شیء
با بود تو، کائنات أعدام
هوش مصنوعی: در کنار تو، هیچ چیز وجود ندارد و بدون تو، جهان‌ها شاید از نبودن تشکیل شده باشند.
ای نقش نخست و حرف اول
وی ام کتاب و ام اقلام
هوش مصنوعی: ای تو که نخستین تصویر و اولین حرف هستی، من رمز و راز تو هستم و متن تو را می‌نویسم.
ای مرکز جملۀ دوائر
آغاز ز توست وز تو انجام
هوش مصنوعی: تو محور تمامی دایره‌ها هستی؛ آغاز هر چیزی از توست و پایان نیز به تو وابسته است.
یک نفخهٔ توست هر قدر فیض
وز یک نظر تو هرچه انعام
هوش مصنوعی: هر نعمت و فیضی که در دنیا داریم، به خاطر یک وزش روحانی از سوی توست و هر چیزی که از لطف و کرم تو به ما می‌رسد، به خاطر یک نگاه توست.
عالم همه یک تجلی توست
از صبح ازل گرفته تا شام
هوش مصنوعی: جهان تماماً جلوه‌ای از توست که از آغاز آفرینش تا پایان آن ادامه دارد.
ای محرم خاص محفل قدس
وی بر همه خلق رحمت عام
هوش مصنوعی: ای کسی که در محفل مقدس، به ویژه مورد توجه هستی و بر تمام موجودات رحمت عمومی داری.
مدح تو چنانکه درخور توست
از ما طمعی بود بسی خام
هوش مصنوعی: مدح و ستایش تو به گونه‌ای که شایسته‌ات باشد، برای ما انتظار بیهوده‌ای است.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: پروردگار پاک به تو ای لولاک، فرموده است که برای چه به وجود آمده‌ای، چرا که به خاطر تو، آسمان‌ها و افلاک را خلق کرده‌ام.
ای آینۀ تجلی ذات
مصباح وجود را تو مشکات
هوش مصنوعی: ای آینه‌ای که جلوه‌های وجود را نمایان می‌سازی، تو چراغ‌خانه‌ای هستی که نور وجود را در خود جای داده‌ای.
ای ماه جمال نازنینت
نور الأرضین و السماوات
هوش مصنوعی: ای ماه زیبای نازنین، تو نور زمین و آسمان‌ها هستی.
چون شمس حقیقت تو سر زد
اعیان وجود جمله ذرات
هوش مصنوعی: هنگامی که خورشید حقیقت تو ظهور کرد، تمام موجودات و عناصر هستی روشن شدند و نمایان شدند.
ذات تو حقیقه الحقائق
نفس تو هویه الهویات
هوش مصنوعی: ذات تو بنیادی‌ترین حقیقت‌هاست و نفس تو حقیقت وجود و ماهیت تمامی چیزهاست.
ای نسخۀ عالیات احرف
وی دفتر محکمات آیات
هوش مصنوعی: ای نسخه‌ای از بهترین کتاب‌ها و مجموعه‌ای از آیات ثابت و محکم.
ای پایۀ رتبۀ منیعت
برتر ز مدارج خیالات
هوش مصنوعی: ای پایه و اساس مقام و جایگاه من، تو برتر از هر درجه و مرتبه‌ای هستی که در خیال می‌توان تصور کرد.
وی قامت معنی رفعیت
بیرون ز ملا بس عبارات
هوش مصنوعی: او به زیبایی و معانی عمیق خود، فراتر از کلمات عادی و محدودیت‌های بیان ظاهر شده است.
در نعت تو ای عزیز کونین
این جمله بضاعتی‌ست مزجاة
هوش مصنوعی: در تو ای عزیز دنیا، هر چه بگویم، فقط اندکی از زیبایی‌های تو را به تصویر می‌کشد.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: به تو آفرینش داده شده‌ای ای لولاک، به خاطر آنکه آسمان‌ها و کائنات را خلق کرده‌ام.
یا نیّر کل مظلم داج
یا هادی کل راشد ناج
هوش مصنوعی: ای روشنی‌بخش هر تاریکی و ای هدایت‌کننده هر آدم راستین.
دین تو چو شمع عالم‌افروز
آیین تو چون سراج وهاج
هوش مصنوعی: مذهب تو مانند شمعی است که دنیا را روشن می‌کند و روش زندگی‌ات مانند چراغی درخشان است.
ای صدر سریر قاب قوسین
وی بدر منیر اوج معراج
هوش مصنوعی: ای کسی که در بالاترین مقام و جایگاه قرار داری و همچون ماه درخشان هستی که به اوج کمال رسیده‌ای.
ای گشته جواهر حقائق
در درج حقیقت تو إدراج
هوش مصنوعی: ای گوهری که حقایق در وجود تو گنجانده شده است.
در حلقۀ بندگان کویت
عقل است کمین غلام محتاج
هوش مصنوعی: در میان بندگان تو، عقل در کمین نشسته است و غلامی که به تو نیاز دارد، در حال انتظار است.
در منطقۀ بروج قدرت
برجی‌ست سماء ذات ابراج
هوش مصنوعی: در یک ناحیه‌ای، نیرویی وجود دارد که به برج‌ها و ویژگی‌های آسمانی آن‌ها مرتبط است.
بر فرق سپهر و فرقدانش
خاک در توست دره التاج
هوش مصنوعی: بر روی آسمان و ستاره‌هایش خاک تو قرار دارد، ای دره تاج!
با قدر تو چیست هر دو گیتی؟
یک قطره کنار بحر مواج!
هوش مصنوعی: ارزش تو در برابر تمام جهان چیست؟ مانند یک قطره در کنار دریای طوفانی!
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: ای خداوند پاک، به خاطر مقام و منزلتت، مرا بر این جهان و آفرینش آسمان‌ها خلق کرده‌ای.
ای عقل نخست و حق ثانی
ذات تو حقیقة المثانی
هوش مصنوعی: ای عقل، تو اصل و بنیان هستی و حقیقتی که در خود دوگانگی را نیز در بر داری.
مرآة وجود، چون تواش نیست
یک صورت و یک جهان معانی
هوش مصنوعی: وجود انسان مانند آینه‌ای است که تنها یک شکل و یک دنیا از معنا را در خود ندارد. در واقع، وجود او می‌تواند تجلی‌های متنوع و معانی مختلفی داشته باشد.
ای در تو جمال حق نمودار
زیبندۀ تست «من رآنی»
هوش مصنوعی: تو تجلی زیبای حقیقت هستی که در وجودت جلوه‌گر است.
ای طور تجلی الهی
صد همچو کلیم در تو فانی
هوش مصنوعی: ای کوه تجلی خداوندی، تو همچون موسی در تو محو شده‌ای.
گر کنه تو را کلیم جوید
طور است و جواب لن ترانی
هوش مصنوعی: اگر تو می‌خواهی که مانند کلیم (موسی) در کوه طور (سینا) به من نزدیک شوی، باید بدانی که پاسخ این خواسته، «تو مرا نخواهی دید» است.
ای منشأ عالم عناصر
وی مبدأ فیض آسمانی
هوش مصنوعی: ای منبع و سرچشمه‌ی عالم عناصر و مبدأ بخشش‌های آسمانی.
ای پادشاه سریر سرمد
وی خسرو ملک جاودانی
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ و جاودان، تو فرمانروای سرزمین‌های باستانی و حکومتی همیشگی هستی.
اوصاف تو در بیان نگنجد
ور هر سر مو شود زبانی
هوش مصنوعی: ظرفیت بیان ویژگی‌های تو فراتر از کلمات است، حتی اگر هر مویی به زبان تبدیل شود.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: ای خدایی که ذات پاکت شایسته‌ی بزرگداشت است، برای چه به وجود آورده‌ای آسمان‌ها و ستاره‌ها را؟
یا دافع جیشه الاباطیل
یا دامغ صوله الاضالیل
هوش مصنوعی: ای کسی که افکار باطل را دور می‌کنی و گمراهان را به چالش می‌کشانی، به فریاد ما برس.
قرآن تو برده حکم تورات
فرقان تو کرده نسخ انجیل
هوش مصنوعی: قرآن، حکم و دستورات تورات را در بر گرفته و ویژگی‌های آن را به گونه‌ای جایگزین کرده که با انجیل سازگار نیست.
بر خوان تو ریزه‌خوار میکال
طفلی است به مکتب تو جبریل
هوش مصنوعی: در سفره تو، بچه‌ای به مانند میکائیل خوشبخت نشسته است و در مدرسه تو، فرشته‌ای مانند جبریل آموزش می‌بیند.
سیمای تو داده داد تکبیر
بالای تو کرده کار تهلیل
هوش مصنوعی: چهره‌ی تو باعث شده که صدا بزنند، و در بالای تو به تسبیح و ستایش پرداخته می‌شود.
ای صورت تو برون ز تشبیه
وی معنی تو برون ز تمثیل
هوش مصنوعی: تو چهره‌ات از تشبیه خارج است و معنایت از تمثیل فراتر رفته است.
ذات تو مثال ذات بی‌مثل
اوصاف تو فوق حد تکمیل
هوش مصنوعی: وجود تو به هیچ چیز مشابه نیست و ویژگی‌های تو از تمام کمالات فراتر است.
مشکات مقام جمع و اجمال
مرآت مقام فرق و تفصیل
هوش مصنوعی: مقصد و هدف در مکان‌های جمع و اختصار، مانند مشکات است، در حالی که در مکان‌های تفصیل و جزئیات، مانند آینه، مقام مشخص‌تری وجود دارد.
مدح تو و من؟ خیال باطل
وصف تو و من؟ نتیجه تعطیل
هوش مصنوعی: ستایش تو و من؟ چیزی بی‌اساس است. توصیف ما؟ فقط هدر دادن وقت است.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: به تو ای لولاک، که مقام و منزلتت از سوی خداوند پاک اعلام شده، بدان که ای کاش هیچ چیز دیگری جز تو آفریده نمی‌شد.
ای اصل اصیل و فرع ممدود
وی جامع علم و دوحۀ جود
هوش مصنوعی: ای وجود بزرگوار و با اصل و نسب، تو همانند درختی هستی که علم و بخشندگی را در خود جمع کرده‌ای.
ای عین عیان و قلب عرفان
وی گنج نهان و سر معبود
هوش مصنوعی: ای نمایشگر روشن و واضح حقیقت، و ای قلب آگاهی و شناخت. تو گنجینه‌ای پنهان و راز محبوب هستی.
ای شمع جمال و نور مطلق
وی شاهد بزم غیب مشهود
هوش مصنوعی: ای روشنی‌بخش و مظهر کامل زیبایی، تو شاهدی بر مجالس پنهان و نهان.
این نشئه نه جای جلوهٔ توست
میعاد، شهود و یوم موعود
هوش مصنوعی: این حالت نشئه و سرمستی، محل نمایش و درخشش تو نیست، بلکه مربوط به زمان ملاقات و مشاهده حقیقت و روز انتظار است.
فرش ره تسیت عرش اعظم
عرش تو بود مقام محمود
هوش مصنوعی: فرش راه تو، جایگاه بالاترین عرش است و تو مقام محمود را دارا هستی.
یا شافی صدر کل مصدور
من أعذب منهل و مورود
هوش مصنوعی: ای پروردگار، تو تنها درمان‌دهنده‌ی دل‌های پریشان هستی و از بهترین منبع‌ها و سرچشمه‌ها به ما می‌رسید.
از چشمهٔ فیض توست سیراب
در دار وجود هرچه موجود
هوش مصنوعی: هر موجودی در دنیا از نعمت و برکت تو سیراب و بهره‌مند است.
مدح تو نه حد ممکنات است
بی حد نشود محاط محدود
هوش مصنوعی: ستودن تو فراتر از تمام امکانات است و نمی‌توان آن را در چیزهای محدود گنجاند.
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: ای خداوند بلندمرتبه، به خاطر مقام والای توست که چنین جهانی را آفریدی.
ای فیض مقدس از شوائب
وی نور مهذب از غیاهب
هوش مصنوعی: ای فیض مقدس، تو از آلودگی‌ها پاکی و نوری خوش‌نما از تاریکی‌ها به وجود می‌آوری.
ارواح ز فیض تو در أشباح
ای مظهر واهب المواهب
هوش مصنوعی: در اینجا به ظهور و شکوه الهی اشاره می‌شود که روح‌ها از نعمت و فیض او در قالب و ظاهری تجلی یافته‌اند. به نوعی، این بیان نشان‌دهنده هدایت و برکت‌های الهی است که به مخلوقات بخشیده شده است.
آفاق به نور تو منور
ای شمس مشارق و مغارب
هوش مصنوعی: ای خورشید شرق و غرب، افق‌ها به روشنی تو روشن شده‌اند.
ایجاد تو منتهی المقاصد
إبداع تو غابه المطالب
هوش مصنوعی: آفرینش تو به اوج همه هدف‌ها و خواسته‌ها می‌رسد.
جل الملک البدیع صنعه
ما ادوع فیک من عجائب!
هوش مصنوعی: بهشت زیباست و خالق آن کارهای شگفت‌انگیزی در آن انجام داده است!
یا من بفنائه الرواحل
حلت و انیخت الرکائب
هوش مصنوعی: ای دوست، یا در کنار من قرار گرفته‌اید و یا این که اسب‌هایتان در اینجا آرام گرفته‌اند و توقف کرده‌اند.
خرگاه تو مطرح الامانی
درگاه تو معقل الرغائب
هوش مصنوعی: محل زندگی تو، جایی است که آرزوها مطرح می‌شوند و دروازه‌ات، پناهگاه خواسته‌ها و آرزوهاست.
با شأن تو چیست این مدایح؟
با قدر تو چیست این مناقب؟
هوش مصنوعی: این مدح‌ها و ستایش‌ها با مقام و جایگاه تو چه ارتباطی دارد؟ این افتخارات و خصوصیات تو چه ارزشی در برابر شأن تو دارند؟
فرموده به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: خداوند پاک به تو ای لولاک، روح و مقام بلندی عطا کرده است، زیرا که به خاطر تو آسمان‌ها و جهان را خلق کرده است.