گنجور

شمارهٔ ۶

عمریست که دست و گریبانم
با بخت سیاه و رقیبانم
هر دیده که روز سیاهم دید
پنداشت که شام غریبانم
بیمار مسیح دمی هستم
نوبت نرسد بطبیبانم
من بندۀ والۀ عشق توام
بیزار ز ساده فریبانم
از عشق تو بی خرد و ادبم
هر چند ادیب ادیبانم
پیمانه ز می چه لبالب شد
حاشا که دگر ز لبیبانم
از مفتقر این همه دوری چیست؟
آخر نه مگر ز قریبانم؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمریست که دست و گریبانم
با بخت سیاه و رقیبانم
هوش مصنوعی: سالیان زیادی است که درگیر شانس بد و رقبای خودم هستم.
هر دیده که روز سیاهم دید
پنداشت که شام غریبانم
هوش مصنوعی: هر چشمی که شب تار من را دید، تصور کرد که شب غریبی است.
بیمار مسیح دمی هستم
نوبت نرسد بطبیبانم
هوش مصنوعی: من در حال حاضر در حالت بیماری هستم و هنوز نوبتم به پزشکان نرسیده است.
من بندۀ والۀ عشق توام
بیزار ز ساده فریبانم
هوش مصنوعی: من عاشق تو هستم و از آدم‌های ساده و فریبنده متنفرم.
از عشق تو بی خرد و ادبم
هر چند ادیب ادیبانم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو، من از عقل و ادب بی‌بهره‌ام، هرچند که متخصصان شعر و ادب به شمار می‌روم.
پیمانه ز می چه لبالب شد
حاشا که دگر ز لبیبانم
هوش مصنوعی: پیمانه پر از شراب شده است، به هیچ وجه نمی‌خواهم دوباره از لبانم بنوشم.
از مفتقر این همه دوری چیست؟
آخر نه مگر ز قریبانم؟
هوش مصنوعی: چرا من از این همه فقر و کمبود دورم؟ مگر نه این است که از نزدیکان هستم؟