گنجور

شمارهٔ ۷

مهر تو رسانده بماه مرا
وز چه بذروۀ جاه مرا
افسوس که طالع تیرۀ من
بنشاند به خاک سیاه مرا
جز خرقۀ فقر و فنا نبود
تشریف عنایت شاه مرا
عمری بدرش بردیم پناه
نگرفت دمی به پناه مرا
در رهگذرش چون خاک شدم
بگذشت و نکرد نگاه مرا
چون گرد دویدم در عقبش
بگذشت و گذاشت براه مرا
سوزانده مرا چندانکه نماند
جز شعلۀ ناله و آه مرا
من سوختۀ تو و مفتقرم
دیگر مستان بگناه مرا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهر تو رسانده بماه مرا
وز چه بذروۀ جاه مرا
هوش مصنوعی: محبت تو باعث شده که من به شکوفایی و پیشرفت برسم و تو را به من معرفی کرده است.
افسوس که طالع تیرۀ من
بنشاند به خاک سیاه مرا
هوش مصنوعی: متأسفانه، سرنوشت من به گونه‌ای رقم خورده که مرا به جایی می‌رساند که در ناکامی و ناامیدی غرق شوم.
جز خرقۀ فقر و فنا نبود
تشریف عنایت شاه مرا
هوش مصنوعی: تنها لباس فقر و فناست که مرا به مقام و عنایت شاه می‌رساند.
عمری بدرش بردیم پناه
نگرفت دمی به پناه مرا
هوش مصنوعی: در تمام عمر به دنبال آرامش و پناه بودیم، اما هرگز نتوانستیم به کسی یا چیزی پناه ببریم و لحظه‌ای از نگرانی آسوده شویم.
در رهگذرش چون خاک شدم
بگذشت و نکرد نگاه مرا
هوش مصنوعی: در مسیر او مانند خاک شدم و او اینقدر بی‌اعتنا رفت که حتی نگاهی به من نینداخت.
چون گرد دویدم در عقبش
بگذشت و گذاشت براه مرا
هوش مصنوعی: وقتی که به دنبال او دویدم، او حرکت کرد و از من دور شد و راه مرا رها کرد.
سوزانده مرا چندانکه نماند
جز شعلۀ ناله و آه مرا
هوش مصنوعی: مرا به شدت آتش زدند که فقط صدای ناله و آه من باقی مانده است.
من سوختۀ تو و مفتقرم
دیگر مستان بگناه مرا
هوش مصنوعی: من به خاطر تو دچار سوختگی و درد هستم و دیگر مستان هم بی‌گناه، برای من گناهی ندارند.