گنجور

شمارهٔ ۴۵

دلبرا گر بنوازی بنگاهی ما را
خوشتر است ار بدهی منصب شاهی ما را
بمن بی سر و پا گوشۀ چشمی بنما
که محال است جز این گوشه پناهی ما را
بر دل تیره ام ای چشمۀ خورشید بتاب
نبود بدتر از این روز سیاهی ما را
از ازل در دل ما تخم محبت کشتند
نبود بهتر از این مهر گیاهی ما را
گرچه از پیشگه خاطر عاطر دوریم
هم مگر یاد کند لطف تو گاهی ما را
باغم عشق که کوهیست گران بر دل ما
عجب است ار نخرد دوست بکاهی ما را
نه دل آشفته تر و شیفته تر از دل ماست
نه جز آن خاطر مجموع گواهی ما را
مفتقر راه بمعمورۀ حسن تو نبود
بده ای پیر خرابات تو راهی ما را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلبرا گر بنوازی بنگاهی ما را
خوشتر است ار بدهی منصب شاهی ما را
هوش مصنوعی: اگر تو با محبت به ما توجه کنی، برای ما لذت‌بخش‌تر است تا اینکه به ما مقام و قدرت سلطنت را بدهی.
بمن بی سر و پا گوشۀ چشمی بنما
که محال است جز این گوشه پناهی ما را
هوش مصنوعی: ای کاش به من که در حالتی نامناسب و بی‌نفس هستم، نگاهی بیندازی؛ چرا که جز این گوشهٔ چشم تو، پناه دیگری برای ما وجود ندارد.
بر دل تیره ام ای چشمۀ خورشید بتاب
نبود بدتر از این روز سیاهی ما را
هوش مصنوعی: ای خورشید، بر دل تاریک و ناامید من بتاب، زیرا هیچ چیزی بدتر از این روزهای سیاه و غم‌انگیز برای ما نیست.
از ازل در دل ما تخم محبت کشتند
نبود بهتر از این مهر گیاهی ما را
هوش مصنوعی: از زمان‌های دور، در دل ما عشق و محبت را به وجود آوردند و هیچ چيزی بهتر از این محبت گیاهی برای ما نیست.
گرچه از پیشگه خاطر عاطر دوریم
هم مگر یاد کند لطف تو گاهی ما را
هوش مصنوعی: اگرچه ما از سرزمین یادها و خاطرات دور هستیم، اما شاید گاهی یاد تو و لطف تو ما را به یاد بیاورد.
باغم عشق که کوهیست گران بر دل ما
عجب است ار نخرد دوست بکاهی ما را
هوش مصنوعی: باغ عشق ما مانند کوهی سنگین بر دل ماست. عجیب است اگر دوست به این سنگینی ما توجه نکند و ما را به حال خود رها کند.
نه دل آشفته تر و شیفته تر از دل ماست
نه جز آن خاطر مجموع گواهی ما را
هوش مصنوعی: دل ما نه تنها آشفته و شیفته است، بلکه هیچ کس نمی‌تواند مانند ما گواهی بر عشق و شوق ما بدهد.
مفتقر راه بمعمورۀ حسن تو نبود
بده ای پیر خرابات تو راهی ما را
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی درخواست و خواستاری از یک راهنما یا پیر در مقام خرابات (نقش راهنما و راهجویان) است. گوینده می‌گوید که برای رسیدن به سرزمین زیبایی و کمال (که نماد حسن و زیبایی است) به کمک و راهنمایی نیاز دارد. او از پیر می‌خواهد که به او راهی نشان دهد، چرا که بدون هدایت او نمی‌تواند به آن حال و مقام برسد. در واقع، این یک ابراز نیاز به راهنمایی و هدایت در مسیر زندگی و معنویت است.