گنجور

شمارهٔ ۴

در عشق تو شهرۀ آفاقم
دیوانۀ حلقۀ عشاقم
گر جلوه کنی ز رواق دلم
بیزار از حکمت اشراقم
از قید هوی گر باز شوم
شهباز اریکۀ اطلاقم
جز خال و خط تو نمی بینم
طغرای صحیفۀ اوراقم
از خلق کریم تو می طلبم
راهی بمکارم اخلاقم
در حسن ترا چون جفتی نیست
البته ز طاقت من طاقم
سرگشتۀ کوی توام، چه کنم
با این هوس دل مشتاقم
ای فاقه و فقر تو مایۀ فخر
من مفتقرم من مشتاقم

اطلاعات

وزن: مستفعلتن مستفعلتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در عشق تو شهرۀ آفاقم
دیوانۀ حلقۀ عشاقم
هوش مصنوعی: در عشق تو مشهور و شناخته‌شده‌ام و دیوانه‌ی جمع عاشقان هستم.
گر جلوه کنی ز رواق دلم
بیزار از حکمت اشراقم
هوش مصنوعی: اگر خود را در دل من نمایان کنی، از حکمت نورانی که به آن معتقدم، بی‌زارم.
از قید هوی گر باز شوم
شهباز اریکۀ اطلاقم
هوش مصنوعی: اگر از قید خواسته‌ها و احساسات دنیوی رهایی یابم، مانند پرنده‌ای آزاد و بلندپرواز می‌شوم که به آسمان‌های بی‌نهایت پرواز می‌کند.
جز خال و خط تو نمی بینم
طغرای صحیفۀ اوراقم
هوش مصنوعی: جز آثار و نشانه‌های تو، چیز دیگری در نوشته‌هایم نمی‌بینم.
از خلق کریم تو می طلبم
راهی بمکارم اخلاقم
هوش مصنوعی: از بزرگواری تو خواهش می‌کنم که راهی به من نشان دهی تا رفتارهای ناپسند خود را اصلاح کنم.
در حسن ترا چون جفتی نیست
البته ز طاقت من طاقم
هوش مصنوعی: در زیبایی تو هیچ کس شبیه و همتایی وجود ندارد، بنابراین من از قدرت و توانم خارج شده‌ام.
سرگشتۀ کوی توام، چه کنم
با این هوس دل مشتاقم
هوش مصنوعی: من در کوی تو گمگشته‌ام و نمی‌دانم با این اشتیاق دل که دارم، چه باید بکنم.
ای فاقه و فقر تو مایۀ فخر
من مفتقرم من مشتاقم
هوش مصنوعی: ای فقر تو مایهٔ افتخار من است؛ من در حالتی هستم که به تو وابسته‌ام و به تو علاقه دارم.