گنجور

شمارهٔ ۳۹

ای روی تو قبلۀ حاجاتم
وی کوی تو طور مناجاتم
مصباح جهان افروز ترا
از پرتو لطف تو مشکوتم
گر سینه شود سینا چه عجب
گر جلوه کنی به میقاتم
تا خاک نشین ره تو شوم
شد جام جهان بین مرآتم
گر گوهر معرفت اندوزم
گنجینۀ کل کمالاتم
معمورۀ حسن تو کرده مرا
سرگشتۀ کوی خراباتم
گر بندۀ خویشم گردانی
بیزار ز کشف و کراماتم
ای یوسف حسن ازل نظری
کز عشق تو تا بابد ماتم
این است کلافۀ مفتقرت
این است بضاعت مزجاتم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای روی تو قبلۀ حاجاتم
وی کوی تو طور مناجاتم
هوش مصنوعی: ای چهره‌ات محل خواسته‌های من است و کوی تو مکان راز و نیازم.
مصباح جهان افروز ترا
از پرتو لطف تو مشکوتم
هوش مصنوعی: نورانیّت و روشنی تو باعث روشنایی جهان است و من در این نور، همچون پرتو لطف تو قرار دارم.
گر سینه شود سینا چه عجب
گر جلوه کنی به میقاتم
هوش مصنوعی: اگر سینه‌ات به وسعت سینا شود، جای تعجب ندارد اگر در میقات من، تجلی کنی.
تا خاک نشین ره تو شوم
شد جام جهان بین مرآتم
هوش مصنوعی: من آماده و مشتاقم که در مسیر تو قرار بگیرم و به خیالات و درک عمیق‌تری از جهان برسم.
گر گوهر معرفت اندوزم
گنجینۀ کل کمالاتم
هوش مصنوعی: اگر به علم و شناخت دست یابم، تمام خوبی‌ها و کمالات درون من نهفته خواهد شد.
معمورۀ حسن تو کرده مرا
سرگشتۀ کوی خراباتم
هوش مصنوعی: حسن تو مرا به وضوح در کوی خراباتی سرگردان کرده است.
گر بندۀ خویشم گردانی
بیزار ز کشف و کراماتم
هوش مصنوعی: اگر مرا به عنوان بندۀ خود بپذیری، از قدرت‌های شگفت‌انگیز و معجزه‌هایم دوری کن.
ای یوسف حسن ازل نظری
کز عشق تو تا بابد ماتم
هوش مصنوعی: ای یوسف زیبا، نظری به ما بیفکن که از عشق تو، تا ابد در سوگ تو خواهیم بود.
این است کلافۀ مفتقرت
این است بضاعت مزجاتم
هوش مصنوعی: این ناتوانی و کمبود من است، این حد و مقدار توانایی‌های من است.