گنجور

شمارهٔ ۲۹

تا گوهر عشق اندوخته‌ام
چشم از همه عالم دوخته‌ام
تا با غم عشق تو ساخته‌ام
همواره سراپا سوخته‌ام
تا سینۀ من سینای غم است
چون نخلهٔ طور افروخته‌ام
از دفتر عشق تو روز نخست
دیباچهٔ غم آموخته‌ام
با شور غمت سودا زده‌ام
نقد دل و دین بفروخته‌ام
هرکس به دل‌آرامی دلشاد
من مفتقر دل‌سوخته‌ام

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا گوهر عشق اندوخته‌ام
چشم از همه عالم دوخته‌ام
هوش مصنوعی: تا وقتی که عشق را به دست آورده‌ام، به هیچ چیز دیگری در این دنیا توجه نمی‌کنم.
تا با غم عشق تو ساخته‌ام
همواره سراپا سوخته‌ام
هوش مصنوعی: هرچند با غم عشق تو کنار آمده‌ام، اما همواره در آتش سوختگی هستم.
تا سینۀ من سینای غم است
چون نخلهٔ طور افروخته‌ام
هوش مصنوعی: دل من پر از غم و اندوه است، مانند کوه طور که آتش گرفته و می‌سوزد.
از دفتر عشق تو روز نخست
دیباچهٔ غم آموخته‌ام
هوش مصنوعی: از همان آغاز عشق تو، آموختم که غم را همچون مقدمه‌ای در زندگی خود بپذیرم.
با شور غمت سودا زده‌ام
نقد دل و دین بفروخته‌ام
هوش مصنوعی: من به خاطر غم تو دیوانه‌وار شده‌ام و تمام عشق و ایمانم را به قیمت آن از دست داده‌ام.
هرکس به دل‌آرامی دلشاد
من مفتقر دل‌سوخته‌ام
هوش مصنوعی: هر کس که به آرامش دل من نیاز دارد، من دلی سوخته و ناامید دارم.