شمارهٔ ۱۹
هر کس بتو دست تولی زد
پا بر سر عرش معلی زد
تا با تو دلم همدم شد، دم
از سرّ «دنا فتدلی» زد
هر کس که «بلی» گو شد ز الست
در نقش جهان رقم «لا» زد
از روی مه تو فروغی بود
برقی که از طور تجلی زد
از شعلۀ روی تو عالم سوخت
آتش در بنده و مولی زد
بی عشق تو گمره هر که قدم
در وادی صائم و صلی زد
دل به تو هر که تسلی داد
عشق تو قلم بتسلی زد
شد مفتقر شیدا مجنون
در عشق تو نغمه ز لیلی زد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر کس بتو دست تولی زد
پا بر سر عرش معلی زد
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو دست محبت بدهد، به مقام و مرتبهای بلند دست پیدا میکند.
تا با تو دلم همدم شد، دم
از سرّ «دنا فتدلی» زد
هوش مصنوعی: وقتی دل من با تو آشنا شد و به تو نزدیک شد، از راز و رمز «دنا فتدلی» سخن به میان آورد.
هر کس که «بلی» گو شد ز الست
در نقش جهان رقم «لا» زد
هوش مصنوعی: هر کسی که در آغاز خلقت به سوال از وجود خداوند «بلی» گفت، در این دنیا به طور طبیعی با چالشها و نارضایتیها مواجه میشود و گاهی در زندگی خود تجربهی عدم و نفی را هم خواهد داشت.
از روی مه تو فروغی بود
برقی که از طور تجلی زد
هوش مصنوعی: از چهره زیبای تو نوری به مانند برقی میتابد که از کوه طور درخشیده است.
از شعلۀ روی تو عالم سوخت
آتش در بنده و مولی زد
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهات، هستی به آتش درآمد و آتش عشق در دل بنده و مولای من شعلهور شد.
بی عشق تو گمره هر که قدم
در وادی صائم و صلی زد
هوش مصنوعی: هرکس که در راه عبادت و روزهداری قدم گذاشته و نماز خوانده، بدون عشق تو گمراه است.
دل به تو هر که تسلی داد
عشق تو قلم بتسلی زد
هوش مصنوعی: هر که دلش را به تو آرامش بخشید، عشق تو را به او قلمداد کرد.
شد مفتقر شیدا مجنون
در عشق تو نغمه ز لیلی زد
هوش مصنوعی: مجنون در عشق تو به شدت دچار مشکل و نیاز شده است و از روی شوق و احساس، همچون آواز لیلی سر میدهد.