گنجور

شمارهٔ ۱۰

هر کس که بعهد وفا نکند
پس دعوی صدق و صفا نکند
عشق تو قرین بسی رنجست
رنجور تو فکر دوا نکند
تلخی ز تو ای شیرین جهان
سهلست، ولیک خدا نکند
با این همه بی سر و سامانی
دل جز کوی تو هوا نکند
لعل نمکین ترا حقی است
تا کس نمکیده ادا نکند
با غمزۀ تو دل غمزده ام
یک لحظه امید بقا نکند
امید که دست مرا تقدیر
از دامن دوست جدا نکند
تا مفتقر از تو رعایت دید
بیمی از فقر و فنا نکند

اطلاعات

وزن: مستفعلتن مستفعلتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کس که بعهد وفا نکند
پس دعوی صدق و صفا نکند
هوش مصنوعی: هر کسی که به وعده‌اش وفا نکند، نمی‌تواند ادعای راستگویی و صداقت داشته باشد.
عشق تو قرین بسی رنجست
رنجور تو فکر دوا نکند
هوش مصنوعی: عشق تو باعث رنج و دردهای زیادی است و تو به فکر درمان نیستی.
تلخی ز تو ای شیرین جهان
سهلست، ولیک خدا نکند
هوش مصنوعی: تلخی تو در مقابل شیرینی‌های دنیا چندان اهمیت ندارد، اما امیدوارم که هرگز به آن دچار نشوم.
با این همه بی سر و سامانی
دل جز کوی تو هوا نکند
هوش مصنوعی: با وجود همه بی‌نظمی‌ها و آشفتگی‌ها، دل من هیچ آرزویی جز عشق و دیدار تو ندارد.
لعل نمکین ترا حقی است
تا کس نمکیده ادا نکند
هوش مصنوعی: انگشتری با سنگ قرمز تو ویژگی خاصی دارد، که کسی نمی‌تواند مانند آن را به خوبی نشان دهد.
با غمزۀ تو دل غمزده ام
یک لحظه امید بقا نکند
هوش مصنوعی: دل زار من به خاطر نگاهی تو به هیچ وجه امیدی به ادامه زندگی ندارد.
امید که دست مرا تقدیر
از دامن دوست جدا نکند
هوش مصنوعی: امیدوارم که سرنوشت مرا از محبت و دوستی دور نکند.
تا مفتقر از تو رعایت دید
بیمی از فقر و فنا نکند
هوش مصنوعی: تا زمانی که نیازمند از تو مورد حمایت قرار بگیرد، نگران فقر و نابودی نخواهد بود.