شمارهٔ ۷۵
شیخ گفت هفتصد پیر از پیران طریقت سخن گفتهاند اول همان گفت که آخر، اما عبارت مختلف بود و معنی یکی بود کی التصوف ترک التکلف. و هیچ تکلف ترا بیش از تو نیست کی چون به خویش مشغول شدی ازو بازماندی.
شمارهٔ ۷۴: شیخ ما را سؤال کرد درویشی کی یا شیخ این چه سوزست کی درین دلهاست؟ شیخ گفت این را آتش نیاز گویند و خدای تعالی دو آتش آفریده است یکی آتش زنده و یکی آتش مرده. آتش زنده آتش نیاز است کی در سینهای بندگان نهاده است تا نفس ایشان سوخته گردد، و آن آتشی است نورانی، چون نفس سوخته گشت آنگه آن آتش نیاز شوق گردد و آن آتش شوق هرگز بنرسد نه درین جهان و نه درآن جهان. و این آتش است که رسول گفت صلی اللّه علیه اذا اَرادَاللّه بعبدٍ خیر اَقَذَفَ فی قلبه نوراقیل یا رسول اللّه ما علامة ذلک النور؟ قال التجافی عن دارالغرور و الانابة الی دارالخلود و الاستعداد للموت قبل نزول الموت. آن سایل گفت یا شیخ چون آن دیدار پاک عطا کند آن آتش شوق آرام گیرد؟ شیخ گفت: از دیدن ماه بهره برنتوان داشت! آن دیدار تشنگی زیادت کند نه سیری آرد چنانک امروز غیبست فردا که بخواهند دید غیب خواهد بود. گردش بر صفت او روا نیست هر کسی کی بیند او را بر حدّ ایمان خود بیند آن نور ایمان بود کی از دلها بچشمها آید تا بدان نور ایمان بر حدّ خود جلال و جمال خود بیند بآن آتش مرده میبسوزندش چه درین جهان و چه دران جهان پس این بیت بگفت:شمارهٔ ۷۶: شیخ را پرسیدند کی اگر کسی خواهد کی راه بیپیری برود تواند؟ شیخ گفت نتواند از آنکه کسی باید کی بدان راه رسیده تا او را بدان دلالت کند و در هر منزل میگوید این فلان منزلست، اینجا زیادت مقام باید کرد و اگر مهلکه جایی باشد بگوید کی حذر باید کرد و او را برفق دل میدهد تا او بقوّت دل آن راه میرود تا به مقصود رسد. و آنکس کی تنها رود چون دیوی باشد در میان بیابانی فرو مانده، نداند کی راه ازکدام جانب است چنانک حقّ عزّ و جلّ میفرماید کَالَّذِی اِستَهْوَتْه الشَّیاطِینُ فِی الَاْرضِ حَیرانَ و اصل این راه فرمان بردن پیر بود فان تطیعوه تهتدوا چون مرید پیر را فرمان بردار باشد همچنان بود کی خدای را طاعت دارد وَمَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَد اَطاعَ اللّه، و الشیخ فی قومه کالنبی فی امته.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیخ گفت هفتصد پیر از پیران طریقت سخن گفتهاند اول همان گفت که آخر، اما عبارت مختلف بود و معنی یکی بود کی التصوف ترک التکلف. و هیچ تکلف ترا بیش از تو نیست کی چون به خویش مشغول شدی ازو بازماندی.
هوش مصنوعی: شیخ گفت که هفتصد بزرگ پیر از سالکین راه حقیقت سخن گفتهاند و در آغاز و پایان سخنانشان به یک اصل اشاره کردهاند، هرچند که عبارتهایشان متفاوت بوده است. آن اصل این است که تصوف به معنای ترک تکلف است. او افزود که هیچکس بیشتر از تو به تکلف دچار نشده است، زیرا زمانی که به خود مشغول میشوی، از اصل خود دور میمانی.