شمارهٔ ۴۶
درویشی از شیخ سؤال کرد کی اورا از کجا طلبیم؟ گفت کجاش جستی که نیافتی؟ اگر قدمی از صدق در راه طلب نهی در هرچ نگری او را بینی.
شمارهٔ ۴۵: از شیخ ما سؤال کردند کی از خلق بحقّ چند راهست؟ بیک روایت گفت هزار راه بیش است و بروایتی دیگر گفت بعدد هر ذراتی ازموجودات راهیست بحقّ اما هیچ راه نزدیکتر و بهتر و سبکتر از آن نیست که راحتی به کسی رسد و ما بدین راه رفتیم وهمه را بدین وصیت میکنیم.شمارهٔ ۴۷: شیخ گفت آن بنده که بدوزخش میبرند از دور نوری بیند، گوید آنچ نورست؟ گویند نور فلان پیرست. گوید من در دنیا آن پیر را دوست داشتمی. باد آن سخن را بگوش پیر رساند، آن عزیز بشفاعت در حضرت حقّ سبحانه و تعالی سخن گوید درحقّ آن عاصی، خداوند تعالی به شفاعت آن عزیز اورا آزاد کند.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
درویشی از شیخ سؤال کرد کی اورا از کجا طلبیم؟ گفت کجاش جستی که نیافتی؟ اگر قدمی از صدق در راه طلب نهی در هرچ نگری او را بینی.
هوش مصنوعی: درویشی از شیخ پرسید که چگونه میتوان او را پیدا کرد. شیخ پاسخ داد که از کجا دنبالش میگشتی که نتوانستی او را پیدا کنی؟ اگر یک قدم با صداقت در مسیر جستجو برداری، در هر جا که نگاه کنی، او را خواهی دید.