گنجور

شمارهٔ ۱۲۲

شیخ گفت بعد هفتاد و اند سال معنی این بیت بدانستم. بیت:

وای ای مردم داد ز عالم برخاست
جرم او کند و عذر مرا باید خواست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شیخ گفت بعد هفتاد و اند سال معنی این بیت بدانستم. بیت:
هوش مصنوعی: شیخ پس از هفتاد و چند سال فهمید که منظور از این بیت چیست.
وای ای مردم داد ز عالم برخاست
جرم او کند و عذر مرا باید خواست
هوش مصنوعی: ای مردم، فریاد از عالم بلند شده و به خاطر گناه او باید به من معذرت خواسته شود.

حاشیه ها

1402/02/09 22:05
یزدانپناه عسکری

2- وای ای مردم داد ز عالم برخاست - جرم او کند و عذر مرا باید خواست 

***

[عین‌القضات همدانی] 

دریغا گناه، خود همه ازوست کسی را چه گناه باشد؟! مگر این بیت ها نشنیده ‬ای:

همه رنج من از بلغاریانست - که مادامم همی باید کشیدن 

گنه بلغاریان را نیز هم نیست - بگویم گر تو بتوانی شنیدن 

خدایا این بلا و فتنه از تست - ولیکن کس نمی‬یارد خجیدن 

همی آرند ترکان را ز بلغار - ز بهر پردۀ مردم دریدن 

لب و دندان آن ترکان چون ماه - بدین خوبی نبایست آفریدن 

که از خوبی لب و دندان ایشان - بدندان لب همی باید گزیدن 

***

الکهف : 49 وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَی الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدا

در آن روز کتاب اعمال نیک و بد خلق را پیش نهند و اهل عصیان را از آنچه در نامه عمل آنهاست ترسان و هراسان بینی درحالی‏که با خود گویند ای وای بر ما چه بوده است این کتاب را که اعمال کوچک و بزرگ ما را سر موئی فرو نگذاشته جز آنکه همه را احصاء کرده است و در آن کتاب همه اعمال خود را حاضر بینند (و جزای آن را بیابند) و خدا به هیچ کس ستم نخواهد کرد.

***

[محیی الدین بن عربی] (1)

«فَنَسوقُ‏ المُجرمین‏» و هم الّذینَ استحقُّوا المقامَ الّذی ساقَهُم إلیهِ بریحِ الدَّبُورِ التی أهْلَکَهُم عن نفوسِهم بِها فهُوَ یَأخُذُ بِنواصِیهم و الرِّیحُ تَسوقُهُم- و هی عَینُ الأهواءِ الّتی کانوا علیها- إلی جهنّمَ

[یزدانپناه عسکری]  

سر رسید تفکیک و پالایش نیروی حیات از مجموعه تجربیات در ساق مجرمین مشفقین.

وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‏ - النجم1

وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمینَ إِلی‏ جَهَنَّمَ وِرْدا – مریم86

وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق - القیامة29

یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطیعُون‏ - القلم42

«ما کان اللّهُ لِیُنْذِرَ المؤمنین علی ما أَنْتُم علیه حتی یُمَیِّزَ الخبیثَ مِنَ الطیب» آل عمران 179 گفت: مرد، مؤمن نباشد تا خبیث را از طیب پاک نگرداند! خبیث، جرم آدمیت و بشریت است، و طیب جان ودل است که از همه طهارت یافته است.

______

1- فصوص الحکم، دار إحیاء الکتب العربیة - قاهره، چاپ: اول، 1946 م. فص حکمة أحدیة فی کلمة هودیة ص106