گنجور

حکایت شمارهٔ ۹۵

روزی یکی از شیخ سؤال کرد کی ای شیخ در حقّ من دعایی کن. بگفت:

وای ای مردم داد زعالم برخاست
جرم او کند و عذر مرا باید خواست

و این بیت بر لفظ مبارک شیخ بسیار رفته است.

شیخ گفت اگر درست شود آنکه از امیرالمؤمنین علی رضی اللّه عنه روایت می‌کنند که او بر مرده پنج تکبیر کرده است در نماز جنازه، ازآن چهار تکبیر بر مرده بوده باشد و پنجم تکبیر بر جملۀ خلق.

روزی یکی در مجلس شیخ برخاسته بود و از مردمان چیزی می‌خواست و می‌گفت من مردی فقیرم. شیخ گفت چنین نباید گفت باید گفت که من مردی گداام برای آنکه فقر سرّیست از سِرّهای حقّ جل جلاله.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزی یکی از شیخ سؤال کرد کی ای شیخ در حقّ من دعایی کن. بگفت:
هوش مصنوعی: روزی یکی از شاگردان از شیخ خواست که برای او دعا کند. شیخ در پاسخ گفت:
وای ای مردم داد زعالم برخاست
جرم او کند و عذر مرا باید خواست
هوش مصنوعی: ای مردم، فریاد و ناله از سوی عالمان بلند شده، زیرا جرم او بزرگ است و اکنون من نیاز به عذری دارم.
و این بیت بر لفظ مبارک شیخ بسیار رفته است.
هوش مصنوعی: این عبارت اشاره به این دارد که این جمله یا عبارت خاص به طور مکرر توسط شیخ بیان شده است و به نوعی بر آن تأکید شده است.
شیخ گفت اگر درست شود آنکه از امیرالمؤمنین علی رضی اللّه عنه روایت می‌کنند که او بر مرده پنج تکبیر کرده است در نماز جنازه، ازآن چهار تکبیر بر مرده بوده باشد و پنجم تکبیر بر جملۀ خلق.
هوش مصنوعی: شیخ می‌گوید اگر روایت صحیح باشد که از امیرالمؤمنین علی (رضی‌الله‌عنه) نقل شده که او در نماز جنازه برای مرده پنج تکبیر گفته است، چهار تکبیر به خاطر مرده و پنجمین تکبیر برای جمعیت و مخلوق بوده است.
روزی یکی در مجلس شیخ برخاسته بود و از مردمان چیزی می‌خواست و می‌گفت من مردی فقیرم. شیخ گفت چنین نباید گفت باید گفت که من مردی گداام برای آنکه فقر سرّیست از سِرّهای حقّ جل جلاله.
هوش مصنوعی: روزی کسی در جمع شیخ ایستاده بود و از مردم درخواست چیزی می‌کرد و می‌گفت که من مردی فقیرم. شیخ به او گفت که نباید چنین بگوید، بلکه باید بگوید که من مردی گدا هستم؛ زیرا فقر از اسرار حق تعالی است.