حکایت شمارهٔ ۹۴
در آن وقت کی شیخ بنشابور بود یک سال مردمان سخن منجمان و احکام ایشان میگفتندو عوام خلق بیکبار در زفان گرفته بودند کی امسال چنین و چنین خواهد بود. شیخ روزی بر سر منبر گفت ما امروز شما را از احکام نجوم سخن خواهیم گفت. پس گفت امسال همه آن خواهد بود که خدای تعالی خواهد چنانک پارهمه آن بود کی خدای تعالی خواست و صلی علی محمد و آله اجمعین. دست بر روی فرود آورد و مجلس ختم کرد.
حکایت شمارهٔ ۹۳: شیخ گفت کی هرکه شب آدینه هزار بار بر مصطفی صلوات اللّه و سلامه علیه صلوات فرستد رسول را بیند بخواب. ما بشهر مرو این گفته بجا آوردیم و مصطفی را صلوات اللّه و سلامه علیه بخواب دیدیم، فاطمۀ زهرا رضی اللّه عنها پیش او نشسته بود و مصطفی دست مبارک خویش بر فرق میمون او نهاده، چون ما خواستیم که پیش رسول صلی اللّه علیه شویم گفت مه! فانها سیدة نساء العالمین.حکایت شمارهٔ ۹۵: روزی یکی از شیخ سؤال کرد کی ای شیخ در حقّ من دعایی کن. بگفت:
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در آن وقت کی شیخ بنشابور بود یک سال مردمان سخن منجمان و احکام ایشان میگفتندو عوام خلق بیکبار در زفان گرفته بودند کی امسال چنین و چنین خواهد بود. شیخ روزی بر سر منبر گفت ما امروز شما را از احکام نجوم سخن خواهیم گفت. پس گفت امسال همه آن خواهد بود که خدای تعالی خواهد چنانک پارهمه آن بود کی خدای تعالی خواست و صلی علی محمد و آله اجمعین. دست بر روی فرود آورد و مجلس ختم کرد.
هوش مصنوعی: در آن زمان، شیخی در بنشابور بود و مردم درباره سخنان منجمان و پیشبینیهای آنها بحث میکردند. مردم عامی به یکباره تحت تأثیر این گفتهها قرار گرفته بودند و فکر میکردند که امسال چه اتفاقاتی خواهد افتاد. روزی شیخ بر روی منبر قرار گرفت و اعلام کرد که امروز درباره احکام نجومی صحبت خواهد کرد. سپس گفت که امسال هر چیزی که خواهد بود، بر اساس اراده خداوند پیش خواهد آمد، همانطور که همه چیز پیش از این نیز بر اساس خواست خداوند بوده است. در پایان سخنانش، دستش را پایین آورد و جلسه را خاتمه داد.