حکایت شمارهٔ ۲۴
باباحسن پیش نماز شیخ بوده است و امامت متصوصه برسم او بوده، یک روز نماز بامداد میگزارد، چون قنوت برخواند گفت تَبارَکْت رَبَنا و تعالیْتَ اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمدٍ و بسجده شد. چون از نماز فارغ گشت گفت چرا بر آل محمد صلوات ندادی و نگفتی که اللّهم صل علی محمد و آل محمد؟ باباحسن گفت ای شیخ اصحاب را خلافست در تشهد اول و در قنوت بر آل محمد صلوات شاید گفت یا نه و من احتیاط آن خلاف را نگفتم. شیخ گفت ما در موکبی نرویم که آل محمد آنجا نباشد.
حکایت شمارهٔ ۲۳: آوردهاند کی روزی درویشی وضو میساخت، شیخ بمتوضادر شد، آن درویش دست میشست و میگفتی اللّهمَّ اعْطِنی کِتابی بِیَمینی. شیخ گفت ای درویش تا چکنی و از آن نامه چه برخوانی؟ چنین نباید گفت که تو طاقت آن نداری. درویش گفت ای شیخ پس چگویم؟ شیخ گفت بگوی اللّهمَّ اغْفِرْ وَ ارَحمْ وَلاتَسْأَل.حکایت شمارهٔ ۲۵: در آن وقت کی شیخ بنشابور بود و از جوانب انکارها مینمودند و استاد امام هم از آن منکران بودو در آخرچون به مجلس شیخ آمد و آن انکار وی نماند گاه گاهی در اندرون استاد امام از راه آدمی گری اندکی داوری میبود. روزی در خدمت شیخ بکویی فرو میرفتند، سگی بیگانه بدانکوی درآمد، سگان محله بیکبار بانگ درگرفتند و در آن سگ افتادند و او را مجروح کردند و از آنجا بیرون کردند شیخ عنان بازکشید و گفت بوسعید درین شهر غریب است باوی سگی نشاید کرد. آن انکار و داوری بکلی از اندرون استاد امام برخاست و صفا پذیرفت.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باباحسن پیش نماز شیخ بوده است و امامت متصوصه برسم او بوده، یک روز نماز بامداد میگزارد، چون قنوت برخواند گفت تَبارَکْت رَبَنا و تعالیْتَ اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمدٍ و بسجده شد. چون از نماز فارغ گشت گفت چرا بر آل محمد صلوات ندادی و نگفتی که اللّهم صل علی محمد و آل محمد؟ باباحسن گفت ای شیخ اصحاب را خلافست در تشهد اول و در قنوت بر آل محمد صلوات شاید گفت یا نه و من احتیاط آن خلاف را نگفتم. شیخ گفت ما در موکبی نرویم که آل محمد آنجا نباشد.
هوش مصنوعی: باباحسن امام جماعت شیخ بوده و نماز را بر اساس آداب خود برگزار میکرده است. یک روز در نماز صبح، وقتی به قنوت رسید، گفت: "خدای ما بزرگ و برتر است و خدایا بر محمد درود فرست." سپس به سجده رفت. پس از اتمام نماز، به او گفتند که چرا برای آل محمد درود نفرستادی و نگفتی: "خدایا بر محمد و آل محمد درود بفرست." باباحسن پاسخ داد که در mezi از اصحاب درباره این موضوع اختلاف نظر وجود دارد و من احتیاط کردم که این مسأله را بیان نکنم. شیخ در جواب گفت که ما در جایی قدم نمیزنیم که آل محمد در آنجا نباشند.
حاشیه ها
1403/06/15 14:09
ر.غ
با سلام لطفا درست کنید متصوفه